احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:هارون مجیدی/ سه شنبه 1 جوزا 1397 - ۳۱ ثور ۱۳۹۷
یک
نخستین رابطهٔ دیپلماتیک افغانستان و چین شش دهه پیش از امروز کلید خورد، اما نزدیکترین و پُربارترین رابطه میان دو دولت، عمر نزدیک به بیست سال دارد.
درگیریهای ایدٸولوژیک و قطببندی جهان در سدهٔ بیستم، چین را از افغانستان دور نگه داشت؛ شاخههای از جریانهای چپ افغانستان خود را با گرایش چینی معرفی میکردند اما میزان وابستهگی و گرایش آنان تا امروز روشن نشده است.
نخستین رابطهٔ دیپلماتیک افغانستان و چین شش دهه پیش از امروز کلید خورد، اما نزدیکترین و پُربارترین رابطه میان دو دولت، عمر نزدیک به بیست سال دارد.
درگیریهای ایدٸولوژیک و قطببندی جهان در سدهٔ بیستم، چین را از افغانستان دور نگه داشت؛ شاخههای از جریانهای چپ افغانستان خود را با گرایش چینی معرفی میکردند اما میزان وابستهگی و گرایش آنان تا امروز روشن نشده است.
آگاهان روابط بینالملل به این باور اند که چین در عرصۀ سیاست خارجی دورههای متفاوتی را پشت سر گذاشته است. از مبارزه با امپریالیسم و نظریه سه جهان گرفته تا همزیستی مسالمتآمیز، مصالحهگرایی، درهای باز چند جانبهگرایی، همهگی در رفتار چین با جهان خارج نقش داشتهاند. ولی مسالهیی که در سیاست خارجی چین پس از گذشت بیش از نیم قرن حاکمیت حزب کمونیست مشهود است، دغدغههای امنیتی این کشور است که نقش مهمی در هدایت سیاست خارجی این کشور دارد. بر همین اساس یکی از محورهای سیاست خارجی پکن در افغانستان، دغدغههای امنیتی بهویژه از ناحیه ایغورها است.
دو
کارهای پژوهشی و علمی کمتری پیرامون بیان و روشن کردن رابطه میان افغانستان و چین صورت گرفته است، تنها در ماههای اخیر است که کارهای برای معرفی چین و چهگونگی رابطهٔ اقتصادی و سیاسی آن با دولت افغانستان بیان میشود و پیش از آن، سفرنامههای کوتاهی توسط چند روزنامهنگار نوشته شده است.
کتابِ «سیاست خارجی چین در قبال افغانستان»، مجموعهٔ شش مقاله است که توسط سید نجیبالله مصعب فارسی شده و از نشانی انتشارات عازم در هزار نسخه و ۲۳۲ برگ چاپ شده و آمده است تا کمبود منبع و پژوهش در این زمینه را جبران کند.
سیاست خارجی چین در قبال افغانستان؛ چین در افغانستان؛ افغانستان ژئوپلتیک یکپارچهگی اقتصادی منطقهیی و ظهور چین به مثابهٔ تسهیلگر جدید؛ چین در افغانستان (امنیت، موقعیت و جایگاه منطقهیی، چین) و مسألهٔ افپاک و هند و چین؛ دستور کاری برای همکاری در افغانستان، عنوان مقالههای ترجمه شده در این مجموعهاند.
دیرک وان در کلی، هوگو چنه، مسعود عزیز، بایسالی موهانتی، میکایل دی. سواین و سرینجوری بوز، نویسندهگان این مقالات اند.
سه
چین یکی از ابر قدرتها در سطح بینالملل محسوب میشود. پژوهشگران مسایل جهانی به این باور اند که اگر چه چین همانند ایالات متحدۀ امریکا ابر قدرت چهار بُعدی نیست، اما چین در عرصۀ اقتصادی، تکنولوژیک و فرهنگی رشد قابل ملاحظه کرده است.
بنابراین، میتوان گفت که چین یکی از ابر قدرتهای سه بُعدی در سطح بینالملل به شمار میرود. چین در بخش نظامی نیز رشد کرده است. در سالهای اخیر بودجه نظامی چین رو به افزایش بوده و این کشور به ثبات اقتصادی دست یافته است. بربنیاد گزارشها، رشد اقتصادی چین سالانه ۸ در صد تخمین زده شده است و این رشد برای سالهای متمادی به صورت ثابت پیشبینی شده است. بنابراین، در آینده چین میتواند به عنوان یک ابر قدرت چهار بُعدی همانند ایالات متحدۀ امریکا در سطح بینالملل مطرح شود.
در کنار این، چین یکی از کشورهای نزدیک به افغانستان است و میتواند از منظر اقتصادی و سیاسی تأثیرگذار باشد. با توجه به همین مورد بود که مسوولان حکومت وحدت ملی(رییس حکومت، رییس اجرایی، وزیر خارجه و مشاور امنیت ملی)، بارها به این کشور سفر کرده اند و در دیدارهای خود از عزم حمایت چین از دولت افغانستان صحبت شده و تفاهمنامههای به امضا رسیده است.
چین نگرانیهای امنیتی، مواد مخدر و تندروی از ناحیه افغانستان دارد و این کشور بارها این نگرانیها با مسوولان حکومت افغانستان مطرح کرده و در این بخشها، تعهدات دوجانبه صورت گرفته است.
چین حامی خوبی در زمینۀ آوردن صلح در افغانستان به شمار میرود. این کشور از ناحیه فشار بر پاکستان، به عنوان یکی از کشورهایی با پاکستان روابط گسترده و پیمانهای بیشماری دارد، نقش کلیدی دارد.
چین همچنان یکی از حامیان مهم اقتصادی افغانستان نیز به شمار میرود، در خصوص افغانستان نیز چین در چند بخش برنامههای مختلف اقتصادی را در پیش گرفته است. علاوه بر کمکهای بلاعوض سالیانه این کشور به افغانستان، سرمایهگذاری این کشور بهویژه در معادن افغانستان نشان از اهمیت افغانستان در سیاستهای اقتصادی این کشور است. راهسازی، استخراج معادن مس، سرمایهگذاری در حوزۀ نفت و گاز افغانستان از جمله مواردی است که چین سرمایهگذاری طولانی مدت کرده است.
ایجاد راه آهن بین افغانستان و چین از جمله مواردی است که بر توسعه روابط اقتصادی میان دو کشور کمک خواهد کرد.
چهار
مترجم مجموعه مقالات سیاست خارجی چین در قبال افغانستان به این باور است: نگاه چین به افغانستان، نیازمند تحقیقی وسیع و دامن فراز است. این نیازمندی از جایی اوح میگیرد که محور ژئوپلتیک جدید آسیا در حال شکلگیری است؛ محوری که اقتصاد رو به رشد چین و نفوذ فزایندۀ دولت پاکستان بر اکثر گروههای افراطی، شیرازۀ آن است.
به باور آقای مصعب: پاکستان که گاه آن را «اسراییل چین» میخوانند یک طرف این اهرم است و طرفی افغانستان نیز کشوری است که به شدت از این تبانی تأثیر میپذیرد. بنابراین، دانشگاهیان و پژوهشگران کشور نباید از این مسأله مهم در سیاست خارجی، چشم بپوشند.
کتابِ «سیاست خارجی چین در قبال افغانستان»، منبع خوبی برای پژوهشهای دیگری در این زمینه است. از مسایل آمده در این مقالات روشن میشود که بحثهای کار ناشدۀ فراوانی پیرامون رابطهٔ سیاسی، اقتصادی و حمایتهای نظامی چین از افغانستان وجود دارد.
کتابِ سیاست خارجی چین در قبال افغانستان از نارساییهای زبانی و ویرایش رنج میبرد و طراحی پشتی آن هم مرغوب نیست.
Comments are closed.