«افغانستان گورستان ابرقدرت‌ها»

گزارشگر:عزیز آریانفر/ چهارشنبه 9 جوزا 1397 - ۰۸ جوزا ۱۳۹۷

mandegar-3شکست محتوم استراتیژی امریکا در خاورمیانه، آسیای میانه و نیم‌قارۀ هند:
اگر در سیاست‌های امریکا در منطقه بازنگری بنیادی رونما نگردد، تا ده سال دیگر، سراسر خاورمیانه را از دست خواهد داد. سیاست‌های نادرست امریکا در قبال کشورهای منطقه، یکسره به سود روسیه و چین خواهد انجامید. کسانی که در سیاست وارد هستند، نیک می‌دانند که سیاست‌های امریکا مبتنی بر قدرت نظامی و پیش‌گیری شیوه‌ها و روش‌های سخت‌ابزاری است.
اما نباید فراموش کرد که اوضاع در جهان در حال حاضر به گونه‌یی است که بیشتر نگاه جیواکونومیکی می‌تواند در گسترش پهنه‌های نفوذ قدرت‌های بزرگ کمک کند. امریکایی‌ها در چند دهۀ گذشته تقریباً امریکای جنوبی را از دست دادند. دلیل آن هم روشن است: پیش‌گیری سیاستِ زورگویی، تاراج‌گری، قلدری، در نظر نگرفتن منافع دیگران و اندیشیدن تنها به کیسه خود.
تکیۀ امریکایی‌ها صرفاً به روش‌ها و شیوه‌های جیوپولیتیک و جیو استراتیژیک، موجب شده تا گسترۀ آسیای مرکزی را هم به روسیه و چین ببازند. آن‌چه مربوط به منطقۀ ما می‌شود، اکنون پاکستان با گذشت هر روز بیشتر به چین متمایل می‌گردد و آهسته‌آهسته از زیر نفوذ امریکا بیرون می‌آید.
عین چیز را می‌توان در بارۀ ترکیه گفت. ترکیه با گذشت هر روز، بیشتر و بیشتر به روسیه و چین نزدیک می‌شود و از امریکا دور. در افغانستان نیز سیاست‌های خام امریکا موجب شده است تا در تلۀ بزرگی گیر بیاید. این‌گونه با گذشت هر روز اوضاع بدتر و بدتر شده و هزینۀ امریکایی‌ها بالا می‌رود. با خراب‌تر شدن اوضاع، مردم ما که در گذشته نظر نیکی به توسعۀ مناسبات با امریکا داشتند، با گذشت هر روز اعتماد خود را به آن کشور از دست می‌دهند؛ چون امریکا نه کدام پروژۀ عام‌المنفعۀ بزرگ را در کشور ساخت و نه به مردم در زمینۀ دستیابی به یک ساختارِ پذیرا و کارای دولتی کمک کرد. حمایت بی‌چون و چرای امریکا از باندهای‌های ارتجاعی کرزی و اشرف غنی، می‌تواند ناخشنودی فراگیر و گستردۀ مردمی از سیاست‌های امریکا در کشور را برانگیزد.
اما بزرگ‌ترین لغزش امریکایی‌ها، اتخاذ سیاست‌های نادرست و لجوجانه در قبال ایران است. بر همه‌گان روشن است که ایران تقریباً هیچ معامله‌یی با امریکا ندارد. اکنون امریکا با وضع تحریم‌های نو، بر اروپایی‌ها فشار می‌آورد تا همۀ روابط اقتصادی خود را با ایران برهم بزنند. غافل از این‌که با رفتن اروپایی‌ها، بی‌درنگ جای آن‌ها را روس‌ها و به ویژه چینی‌ها خواهند گرفت.
این‌گونه امریکا سه کشور مهم و کلیدی منطقه یعنی، ترکیه، ایران و پاکستان را از دست می‌دهند. امریکایی‌ها باید بدانند که این سه کشور مایل هستند میان شرق و غرب نوعی تعادل را پیش گیرند و نمی‌خواهند و به سود شان هم نیست که یک‌سره وابسته به روسیه و چین باشند.
اگر سیاست‌مداران امریکایی به راستی می‌خواهند که مواضع خود را در منطقه حفظ کنند، باید نخست در افغانستان به گونۀ بنیادی در سیاست‌های شان بازنگری کنند. اگر سیاست کنونی امریکا در افغانستان هر چه سریع‌تر تغییر نکند، ده سال بعد بسیار دیر خواهد بود.
امریکا باید موقف بی‌طرفی افغانستان را اعاده کند و به مردم آن کمک نماید تا دارای ساختار نظام کارا و پذیرا شوند و به گونۀ جدی از حمایت یک دولت دست‌نشانده پرهیز کنند. آن‌ها نباید انقلاب ایران را فراموش کنند. اگر وضعیت افغانستان تغییر نکند، وقوع انقلاب یا حداقل آشوب سراسری در این کشور محتوم و ناگزیر است.
در قبال ایران هم سیاست کنونی کاخ سفید صددرصد محکوم به شکست و ناکام است. امریکا نمی‌تواند ترکیه، ایران و پاکستان را از پا در بیاورد. با افزایش همزمان فشار بر این سه کشورِ کلیدی منطقه، برای آن‌ها راهی جز از هم‌گرایی و هم‌سویی بیشتر با یک‌دیگر و رو آوردن به سوی روسیه و چین، نمی‌ماند.
کشورهای منطقه از جمله افغانستان، خواهان تعامل با همه کشوهای جهان اند و پیش‌گیری سیاست جادۀ یک‌طرفه را به سود خود نمی‌دانند. بر کاخ سفید است که به سیاست‌های ماجراجویانه در منطقه پایان بخشد و مشی پراگماتیک، رئالستیک و واقع‌بینانه را پیش گیرد.
اکنون در اثر سیاست‌های خام امریکا، افغانستان در آستانۀ انفجار بسیار خطرناک قرار گرفته است. به هر پیمانه که فشار واشنگتن بر ترکیه، ایران و پاکستان بیشتر شود، به همان پیمانه پس‌لگد آن بر افغانستان می‌خورد. همانا افغانستان کشوری است که شکست امریکا را در قارۀ آسیا رقم خواهد زد.
اوضاع در سایر کشورهای منطقه هم بسیار خطرناک و آبستن پیشامدهای دراماتیک است. امیدواریم کاخ سفید سرانجام متوجه لغزش‌های پی‌درپی خود شود و سر عقل بیاید. در شانزده سال گذشته، امریکایی‌ها در افغانستان بازیچۀ کرزی و احمدزی و چند جنرال پاکستانی شدند. اگر دیرتر از خواب افیونی بیدار نشوند، فردا دیگر دیر خواهد بود.
از دست دادن ترکیه، ایران و پاکستان، باخت جبران‌ناپذیری برای امریکایی‌ها خواهد بود. امریکایی‌ها درس‌های تاریخ را فراموش نکنند. بی‌مناسبت نیست که افغانستان گورستان ابرقدرت‌ها لقب گرفته است. افغانستان باتلاقی است که با گذشت هر روز پای امریکایی‌ها در آن بیشتر و بیشتر فرو می‌رود. پس تا دیر نشده، بکوشند خود را از غرق شدن نهایی در این باتلاق نجات دهند. نجات از این باتلاق هم بدون بازنگری در مناسبات امریکا با ایران میسر نیست. درگیر شدن بیشتر امریکا با ایران، شکست آن کشور در افغانستان را تسریع خواهد کرد. باخت در افغانستان به گونۀ دومینویی، باخت در سراتاسر خاورمیانه را رقم خواهد زد. دیر یا زود ترکیه، ایران و پاکستان به کمک روسیه و چین، امریکا را از خاورمیانه دور خواهند انداخت.
امریکایی‌ها باید برای یک لحظه بیندیشند که چگونه می‌توانند بدون روسیه، چین، پاکستان و ایران در افغانستان صلح و ثبات را بیاورند و تازه به پیروزی هم دست یابند؟ در یک سخن، اگر امریکایی‌ها به همین راهی که روان هستند، ادامه بدهند، ده سال بعد در هه‌جا به روسیه و چین خواهند باخت.
امریکایی‌ها اکنون تقریباً جنبش اخوانی را از دست داده اند. اکنون اخوان در دست ترکیه افتاده است که بی‌چون و چرا برای گسترش نفوذ خود از آن در کشورهای مسلمان بهره‌گیری خواهد کرد. این در حالی است که در چند دهۀ گذشته، جنبش اخوانی یکی از کاراترین جنگ‌ابزارهای ایدئولوژیکی امریکا در مبارزه با کمونیسم بود. وهابیت، جریانی است قرون وسطایی و متحجر که با گذشت زمان، کارایی خود را از دست می‌دهد. از این رو، حمایت از آن، جز از بدنامی و رسوایی، ره‌آوردی برای امریکا نخواهد داشت. شیعیان دربست مخالف امریکا شده اند و با افزایش فشار بر ایران، مخالفت شان با امریکا، آشتی‌ناپذیر خواهد شد. به ویژه که اکنون می‌خواهند در عراق نیز فتنۀ بزرگی را چاق کنند. ناسیونالیسم عرب در همه‌جا از سوی امریکا سرکوب شده و اکنون همانند غول تازه بیدار شده از خواب با نیروی بس شگرفی ظهور می‌کند.
طرفه آنکه: اسد را رهبر نو خود به جای ناصر می‌شناسد. اسد با نابود کردن نیروهای دهشت‌افکن داعش و النصره و احرار شام و… در سیمای قهرمان نو ناسیونالیسم عرب تبارز کرده است. بمباران‌ها چند سالۀ عربستان در یمن، امریکایی‌ستیزی را در جهان عرب به حد اعلای خود رسانده است. این گونه، مخالفت با سیاست‌های امریکا در سرتاسر جهان اسلام حتا در عربستان و قطر، به گونۀ روزافزونی افزایش می‌یاید. حتا با روی کار آمدن ترامپ، اروپایی‌ها نیز به سمت تقابل با امریکا پیش می‌روند.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.