احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:غلاممحمد محمدی/ 6 حمل 1393 - ۰۵ حمل ۱۳۹۳
بخش دوم و پایانی
در تقویم یزدگردی بهدلیل آنکه کبیسه کردن رعایت نمیشد، جشن نوروز همیشه با اول حمل و نقطۀ اعتدال ربیعی مصادف نمیگردید، بلکه مانند ماههای قمری در تمام فصول سال در گردش بود. اما متوکل خلیفۀ عباسی در ۲۴۳ هـ ق و بعد معتضدبالله در ۲۸۲ هـ ق برای اینکه نوروز را به موضع اصلی آن یعنی اعتدال اولِ حمل برگردانند، محتاج کبیسه کردن شدند و از زمان یزدگرد سوم تا زمان خودشان حساب نموده و کبیسه نموده، نوروز در محل اصلی خود یعنی اعتدال یا اول فروردین قرار گرفت.(۱۴)
در زمان سلطان جلالالدین ملکشاه سلجوقی(۴۷۱ هـ ق) بازهم کبیسۀ اعمالشده، هجده روز را کبیسه کرده در نصفالنهار آن روز آفتاب در اول درجۀ حمل (فروردین) قرار گرفت که ختم ماه اسفند (حوت) را «نوروز جمشیدی» میخوانند.
جشن نوروز در یک حوزۀ تمدنی بزرگ که اکثریت آنها کشورهای اسلامی هستند، برگزار میگردید و اکنون نیز برگزار میگردد. در کتاب «صبحالاعشا» دربارۀ جشن نوروز در مصر چنین آمده است: «… از عیدهای مشهور قبتیان مصر، جشن نوروز بوده است. قبتیان، این جشن را بهطور خاص با اسم و رسمش برگزار کردند و به شادمانی میپرداختند… آنچه که تا اکنون (۷۹۱ هـ ق) است، در کشور مصر معمول بوده است.
در دورۀ خلافت عثمانی ترکیه از قرن ۱۲ هجری قمری، جشن نوروز یک جشن رسمی در دربار عثمانیها شناخته میشد. در زمان سلطاناحمد سوم، جشن نوروز یکی از جملۀ چهار عید معمول بوده است. در عراق، سوریه و سایر متصرفات عثمانی، جشن نوروز از توجه به دور نبود. در گاهنامهها و تقویمهای سوری و لبنانی در ستون وقایع ایام «جشن نوروز سلطانی» یک روز بعد از نوروز رقم خورده است.
در یک تقویم که از سال ۱۱۹۷ هـ ق بهجا مانده است، این شعر نوروزی به چشم خورد:
یا رب که ترا همیشه نوروز بود
اقبال به کام بخت پیروز بود
احباب ترا نصرت فیروزی باد
اعدای ترا بخت جانسوز بود(۱۵)
همچنان در ترکیۀ عثمانی، زمانی که مرکز خلافت اسلامی نیز بود، نوروز به عنوان یکی از محدود روزها جشن گرفته میشد. در این روز، حکیمباشی در دربار خلافت، معجون مخصوصی که به نام «نوروزیه» یاد میشد، برای امپراتور و درباریان تهیه مینمود و گفته میشد که این معجون از ۴۰ نوع مادۀ گیاهی، طبی و میوهجات ساخته میشد که برای بسیاری از بیماریها شفابخش و نیروبخش بوده است.(۱۶)
بعد از تجزیۀ ترکیۀ عثمانی و از بین رفتن مرکز خلافت اسلامی و ایجاد ترکیۀ نوین، از اهمیت جشنهای نوروزی کاسته شد. اما کُردهای ترکیه مانند کُردهای عراق و ایران و بعضی مناطق دیگر ترکیه، به برگزاری جشن نوروز تا اکنون ادامه دادهاند. با گرایش ترکیه به اسلام در سالهای اخیر، این کشور با کشورهای اسلامی روابط نزدیکتری برقرار کرده و دولت ترکیه برگزاری جشن نوروز را رسمی اعلام نموده و از سال ۲۰۰۵ م به بعد، طی بخشنامهیی، برگزاری جشن نوروز را رسمیت بخشیده است.(۱۷)
در کشور عراق، ۵ روز به عنوان جشن نوروز تعطیل عمومی بود. در دوران صدامحسین به نسبت عربگرایی و داشتن افکار ناسیونالیسم عربی وی، جشن نوروز کمرنگ برگزار میشد. اما کُردهای عراق به برگزاری جشنهای نوروز همچنان پابند بوده و هستند. در سال ۱۳۲۵ خورشیدی(۱۹۴۶م) به دستور انگلیسها از سوی دولت عراق که زیر قیمومیت انگلیس بود، برگزاری جشن نوروز قدغن شد، سربازان دولتی بالای مردم شلیک کردند که آنها متواری، شهید و مجروح شدند. بازهم دولت مجبور شد زیر فشار عامه عقبنشینی کند.(۱۸)
در کشور هندوستان دورۀ حکمروایی بابریان در کتاب تزک بابر به خط ولایت علی خلف (ص ۶۳۶) آمده است: «در سال ۱۱۹۱ نماز عید در کنار دریای گویل گزارده شد که در آن سال نوروز و عید نزدیک هم آمده بودند. جشن نوروز باشکوه برگزار شد.»
گلبدن بیگم دختر بابر در کتاب همایوننامه میگوید: «بعد از نوروز ۱۷ روز مردم همایونی میکردند. لباسهایی نیز میپوشیدند و قریب سی چهل دختر را حکم شد که لباسهای نیز بپوشند و برکوهها برآیند. همه در یک نوروز بر کوه هفت دادامان برآمدند.»
نوروز در عهد اکبرپادشاه بسیار باشکوه برگزار میشد. در این سال، دیوارها و ستونهای ایوانها و دولتخانۀ عام و دولتخانۀ خاص را میانِ امرا تقسیم نمودند و کمال زینت دادند و به نوعی آراستند که نظارهگران از مشاهدۀ آن حیرتزده شده بودند و صحن بارگاه دولتخانه را با سامیانههای زردوزی و زربفت ترتیب داده، تخت از طلا و مرصع به یاقوتِ ولایی در آن نهاده و اشک فردوس برین ساختند.(۱۹)
مدت ۱۸روز این منازل دلگشا آراسته میبود. شبها فانوسهای رنگه میآراستند و بندهگان حضرت هر روز و شب یکبار یا دوبار تشریف فرموده، اهل نغمۀ فارس و هند در ملازمت میبودند. به هر یک امرا و اهل خدمت، عنایات خسروانه به ظهور میرسید، بازار فتحپور و اگره را آیینهبندی مینمودند و خلایق از اطراف و جوانب، به تماشای جشن عالی میآمدند.(۲۰)
جهانگیر در تزکِ خود معروف به جهانگیرنام در ص ۹۲ مینویسد: «اولین نوروز از جلوس همایونیام بود، فرمودم که دیوارهای دولتخانۀ خاصوعام را به دستور زمان والد بزرگوارم در اقثمۀ نفیسه گرفته، آیین در عنایت زیب و زینت بسته، از روزهای اول نوروز تا شانزدهم درجۀ حمل که روز شرف بود، خلایق داد عیش و کامرانی دادند… فرمودم هر کس از مکفیات و مغیرات آنچه میخواستند باشد، بخورد منع و مانعی نباشد… و این حالت تا ظهور سال یازدهم سلطنت همچنان ادامه داشت و دیوان خانههای خاص و عام همچنان آراسته بود.»(۲۱)
در مورد جشن نوروز در صفحۀ ۶۸۱ پادشاهنامه اثر عبدالحمید لاهوری آمده است: «در عهد شاه جهان در سال ۱۰۵۰ هـ ق جشن فروردین و آغاز عهد شباب روزگار از فیض گلشن خلقت و کامرانی سرسبز گشته و پژمردهگان چمن روزگار زنده شدهاند. جشن مسرتافزای نوروز به اهتمام کارگزارانِ کارخانۀ سلطنت و در صحن دولتخانۀ خاصوعام سایهبانی مانند عرش بلندمکان و چون آسمان فراخدامان برافراشتند. در دیوارها مخمل زربفت و پردههای فرنگی و دیباهای رومی و چینی و ایرانی آرایش دادند که عقل دشوارپسندان عالم را به حیرت انداخت…»
اما اورنگزیب، پادشاه متحجر و متعصب هند، نوروز را برانداخت و بهجای آن هر سال در ماه رمضان که تیر کرامت بحر مبداع سال مجدد از سنین این دولت میمنت قرین است، جشن شاهانه و بزم خسروانه ترتیب دهند، و آن را به نام پادشاه متصل ساخته آن را به جشن «نشاط افروز» مسما ساختند. (تاریخ اورنگزیب، تألیف محمدبختآورخان، به تصحیح ساجده علوی، ص ۶۵۱ جلد اول)
همینطور، ماوراءالنهر از جمله سمرقند، بخارا و سایر شهرهای اسلامی پار دریا، جشن نوروز در طول تاریخ، باشکوه تمامتر تجلیل شده است؛ از جمله دربار عبدالله خان ازبک (۹۹۶ هـ ق) جشن نوروز در کنار شهر در موضعی مجلل برگزار گردید، امرا و سرداران و سایر لشکریان به پابوسِ اشرف سرافراز شده، جشن عظیم برپا نمودند.(۲۲)
بعد از فروپاشی اتحاد شوروی و ایجاد دولتهای مستقل در آسیای مرکزی، آیینهای گذشته دوباره احیا گردید. امروز در کشور تاجیکستان ۵ روز، در ایران اسلامی ۱۳ روز و در قرقیزستان نوروز را یک روز بهطور رسمی جشن میگیرند. در ترکمنستان جشن نوروز جشن ملی اعلام گردیده است. در ازبکستان از عمدهترین جشنها، جشن نوروز است. در قزاقستان جشن نوروز رسماً برگزار میشود و نوروز را روز پاک، نیکو و مقدس میشمارند و آن را به بهترین وجه گرامی میدارند.(۲۳)
منابع:
۱ـ گسر، جوزف. آیینهای بزرگ جهان (از یادداشتهای شخصی نویسنده)
۲ـ ماهنامۀ، نامۀ خراسان، شمارۀ اول، ۲۵ حوت ۱۳۹۰ خورشیدی (مقالۀ صابر جنبش)
۳ـ همان
۴ـ روزنامۀ ایران، ۲۸ اسفندماه ۱۳۸۲ خورشیدی، تهران، شماره مسلسل ۲۷۵۴، ص ۱۸
۵ـ روزنامۀ راه نجات، ۱۳ حوت ۱۳۸۸ خورشیدی، کابل
۶ـ کتاب درسی، تاریخ صنف یازده، مولفان: دکتور فاروق انصاری، عبدالغیاث غوری، عبدالمالک عابد، سال ۱۳۹۰ خورشیدی، ناشر: وزارت آموزش و پرورش، ص ۳۳
۷ـ همان
۸ـ روزنامۀ همشهری، مورخ ۲۶ اسفند ۱۳۸۱ خورشیدی، تهران (مقالۀ گروه فرهنگی روزنامه)
۹ـ همان
۱۰ـ هفتهنامۀ پیام مجاهد، ۸ حمل ۱۳۸۷ کابل، (مقالۀ دکتور محیالدین مهدی در پیوند به فلسفۀ طبیعی نوروز)
۱۱ـ همان
۱۲ـ کتاب درسی صنف ۱۱؛ و هفتهنامۀ پیام مجاهد، ۸ حمل ۱۳۸۷، کابل
۱۳ـ هفتهنامۀ پیام مجاهد، ۸ حمل ۱۳۸۷، کابل
۱۴ـ همان
۱۵ـ جاوید، پروفیسور، دکتور عبدالاحمد، نوروز خوشآیین، ص ۶۸
۱۶ـ روزنامۀ ایران، مورخ ۲۸ اسفند ۱۳۸۲ خورشیدی، تهران
۱۷ـ همان.
۱۸ـ همان.
۱۹ـ جاوید، دکتور عبدالاحمد. نوروز خوشآیین، ص ۶۹
۲۰ـ همان
۲۱ـ همان
۲۲ـ همان اثر بالا، ص ۷۴ (به نقل از خلاصۀ التواریخ، قاضی احمد قسمی به ترجمۀ هانس مولر، چاپ ۱۹۶۴ م)
۲۳ـ روزنامۀ ماندگار، ۲۹ حوت ۱۳۹۰ خورشیدی، کابل؛ و روزنامۀ ایران، ۲۸ اسفند ۱۳۸۲ خورشیدی، تهران.
Comments are closed.