احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:محمداکرام اندیشـمند/ شنبه 12 جوزا 1397 - ۱۱ جوزا ۱۳۹۷
اشـاره
یک سال از حادثۀ خونینِ روزهای ۱۲ و ۱۳ جـوزا میگذرد. روز دوازدهم جوزای ۱۳۹۶، روز پرسش و دادخواهیِ جوانانِ معترض بر کُشتار دهمِ جوزا بود. حملۀ انتحاری تروریستان با یک عراده تانکرِ کلانِ انتقال فاضلاب در این روز (دهم جوزای ۱۳۹۶) در چهارراهی زنبق شهر کابل، ششصد نفر را به خاک و خون کشاند. اما همچنان این پرسش و تردیدِ بزرگ باقیست که: این تانکر بزرگِ مملو از مواد انفجاری، چگونه از دهها محلِ ایست و بازرسیِ نیروهای امنیتی گذشت و به منطقۀ سبز و دیپلوماتنشینِ مرکز شهر و به چندصد متری ارگ ریاست جمهوری رسید؟
اعتراضی برای امنیت و عدالت
روز دوازدهم جوزای ۱۳۹۶ صدها تن از جوانانِ معترض و منتقد که بیشترشان خود را به جنبش مدنی «رستاخیز تغییر» مربوط میدانستند، به خیابان آمدند و در محلِ حملۀ خونینِ تروریستان تجمع کردند. هیچگونه تهدید و خطری از این تظاهرات برای دولت وجود نداشت. هیچ معترضی در میان این حرکت مدنی با واسکت انتحاری نیامده بود. این معترضین هیچ ابزار خشونتی با خود نداشتند. هیچ فردی از معترضین و مظاهرهچیان مسلح نبودند و به جز از مشتهای گره کرده و فریاد عدالتخواهی، هیچ چیز دیگر و هیچ صدای دیگری نداشتند. آنها از دولت خواسـتار تأمین امنیتِ مردم و تحقق عدالت بودند. آنها با فریادهای خود میخواستند تا دولت و زمامدارانِ کشـور را وادار به پاسخگویی در برابر خونهای بیشمار مردمِ خود کنند.
یکی از جوانانِ معترضی که در پیشاپیشِ این تظاهراتِ خیابانی قرار داشت، محمدسالم ایزدیار بود. او در رشتۀ مطالعات دفاعی و استراتژیک در سطح ماستری در هندوستان تحصیل میکرد که چند روز قبل از حملۀ خونینِ تروریستان در چهارراهی زنبق به کابل آمده بود تا روزهای تعطیل از تحصیل را بگذراند. شهید محمدسالم ایزدیار جوانی پُرشور و عدالتطلب بود و از هر فرصتی برای سر دادنِ فریاد عدالتخواهی استفاده میکرد.
آتش گلوله؛ پاسخ حکومت به فریاد مدنی
پاسخ دولت به صدا و اعتراض مدنی دادخواهان، صدای تفنگ و آتشِ گلوله بود. این جوانان از حاکمانِ کشور نظم و امنیت میخواستند و میگفتند که به این وظیفۀ اصلیِ خود به عنوان حکومتکنندهگان در برابر حکومتشوندهگان (مـردم) عمل کنیـد. وظیفۀ دولت و نیروهای امنیتی و نظامی آن، تأمین امنیت برای این حرکت مدنیِ جوانانِ عدالتطلب بود تا بتوانند فریاد و مطالباتِ خود را به گوش زمامداران برسانند. تأمین امنیتِ اعتراض و تظاهرات مدنی و مسالمتآمیز شهروندان، بر مبنای قانون اساسی افغانستان بخشی از مکلفیتِ دولت و دولتمداران و نهادهای مربوط به آن بود و است. اما نیـروهای امنیتی و نظامیِ دولت برخلاف قانون اسـاسی، امنیت آنها را برهم زدند و صدای مدنی و عدالتخواهانۀ آنان را با صدای تفنگ و آتشِ گلوله پاسخ دادند. نیروهای امنیتی و نظامیِ دولت به سوی جوانان در این تظاهرات آتش گشـودند؛ نیروهایی که میباید حافظ و مجری امنیت و قانون برای شهروندان و اتباعِ کشور باشند.
محمدسالم ایزدیار بهصورتِ مستقیم هدفِ این آتش قرار گرفت و اندکی بعد، جان به جانآفرین تسلیم کرد. سپس جوانانِ دیگر نیز با آتش تفنگِ حافظان امنیت و مجریان قانون و عدالت، نقش بر زمین شدند.
معمای سـیزدهم جوزا
روز سیزدهم جوزای ۱۳۹۶ که پیکر شهید محمدسالم ایزدیار برای ادای نماز جنازه و دفن به قبرستان بادامباغ آورده شد، حملۀ تروریستانِ انتحاری صفهای نماز جنازه را خونین کرد و دهها نفر را به خاک و خون کشاند. وقتی پیکر شهید در برابر نمازگزاران قرار گرفت و امام صدای تکبیر بلنـد کرد، انفجارهای پیهم در صفوفِ نماز واقع شد. در حدود صد نفر از نمازگزاران در این انفجارات شهید و مجروح شدند. پرسش مهم این است که: چرا تروریستانِ طالب عملیات انتحاری را در مراسم نماز جنازۀ شهید محمدسالم ایزدیار یعنی بر سرِ جنازۀ کسی انجام دادند که او توسط نیروهای دولت مورد شلیکِ گلوله قرار گرفت و به شهادت رسید؛ همین دولتی که طالبان با آن میجنگند و دشمنش هستند؟ در حالی که طالبان به عنوان دشمنِ دولت میتوانستند این عملِ دولت را تقبیح کنند و بگویند دولتی که در برابر اعتراض مدنی حامیانِ خودش اینگونه عمل میکند و فریاد مسالمتآمیزِ آنها را به گلوله میبنـدد، چگونه میتواند قابل اعتماد و پذیرش باشد که اراده و توان تأمین صلح، امنیت و عدالت در کشور را دارد؟
طالبان با این ادعا میتوانستند از کُشتار نیروهای دولت در برابر جنبش مدنی معترضین، بهرۀ تبلیغاتی ببرند و از انجام حملۀ انتحاری بر سر نماز جنازه امتناع ورزند. اما برخلاف، طالبان نماز جنازۀ شهید محمدسالم ایزدیار را که توسط نیروهای دولتی یعنی توسط دشمنشان به شهادت رسیده بود، مورد حملۀ انتحاری قرار دادند. رازِ این معما در چه بود که دو دشمن به سوی یک هدف نشانه گرفتند؟
نکتۀ دیگری که پاسخ درست و دقیقِ این معما را پیچیده و دشوار میسازد، وقوع حملات انتحاری بر مراسم نماز جنازه در فاصلۀ زمانیِ کمتر از یک روز پس از شهادت محمدسالم ایزدیار است. در حالی که دولت افغانستان پیوسته مدعی طرح عملیات انتحاری در پاکستان و ورود تروریستان انتحاری از پاکستان به افغانستان است، اما چگونه در یک شب این حملۀ انتحاری در پاکستان سازمان داده شد و انتحارگران با این سرعت خود را به بادام باغ رساندند؟
Comments are closed.