احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:سه شنبه 22 جوزا 1397 - ۲۱ جوزا ۱۳۹۷
بخش دوم و پایانی/
——————————
ال. اس. کازینز
برگردان: علىرضا شجاعى
——————————-
۵ـ در نظامهاى مهایانه (۳۷)
گرایشهاى جدید در دین هندى که پیش از این رشد و تحول یافته بود، در دورۀ ۱۰۰ـ ۳۰۰ م منجر به تکوین شکل نوینى از آیین بودا، به نام مهایانه یا گردونۀ بزرگ شد. ایننهضت نوین که در آغاز تنها توجه اندکى را به خود جلب کرده بود، آرامآرام نفوذ عظیم و روزافزونى یافت. در این مکتب، عناصر دلسپارى قوى بود که اساساً از یکزندهگىنامۀ آرمانىشدۀ بودا و بسط آن به آرمانى براى همه سرچشمه مىگرفت. یک سیماى مهم این نهضت، طولانىتر شدنِ راه رسیدن به روشنشدهگى به قصد توانایى بخشیدن به توسعۀ صفات برتر بود که در رسیدن به بودایییت (۳۸) ضرورى بودند و بهطور مؤثرترى براى سود دیگران کار مىکردند. یک اثر جانبى این تغییر در کانون توجه این بود که نیروانه تا حدى به پسزمینه برود، اگرچه در برخى مکتبهاى بعدى، آیین بوداىمهایانه نظیر چن/ ذن (۳۹) یا تنتره، (۴۰) به مثابه چیزى دستیافتنى در این زندهگانى، سرانجام بهپیشزمینه بازگشت.
مکتبهاى نوین فکرى با دیدگاههاى خاص در چارچوب مهایانۀ کلى توسعه یافت. احتمالاً قدیمىترین این مکتبها، مادیمکه (۴۱) بوده باشد. این مکتب بر این اندیشه تأکید مىکرد که فرقى میان نیروانه و چرخ وجود (سنساره) (۴۲) نیست. گویا مراد آنها این بوده است که نیروانه صرفاً نامى براى وجود متعارفِ عارى از نادانى است. به دیگر سخن، نباید آن را باشنده (۴۳) یى دید که در جایى دیگر وجود دارد. کمابیش یک تبدیل تجربۀ طبیعى است.
برخى از آثار متأخر مهایانه، بر «نیروانۀ بىبنیاد» (۴۴) به مثابۀ بخشى از راه برترین مقصد تأکید ورزیدهاند. این بدین معنا است که روشنشدهگى حقیقى، متضمن قبول یا رد زاد و مرگ نیست. قابل توجهتر اینکه، تلویحاً اشارهیى به قبول یا رد خود نیروانه ندارد، بلکه در عوض دلها را ترغیب مىکند که از وابستهگى به هرگونه شناسهیى یا نیازمندى به آنها یکسره آزاد باشند، خواه آن شناسهها بیرونى [اشیا] باشند و خواه درونى [ حالات].
۶ـ مترادفهاى نیروانه
اشتباه رایج در بررسى مفهومى چون نیروانه این است که بیش از حد بر معناى دقیق لغوى آن متمرکز شویم تا آنجا که تداعىهاى پهناورتر و قرینۀ متنى آن را فدا کنیم، و شمارى از مترادفهاى آن را که بارها در توصیف آن به کار برده مىشود، به حساب نیاوریم. در یک متن تجربى عملى، به نیروانه به شکل «آزادى» یا «بیدارى»، «آرامش» یا «سعادت» اشاره مىشود. در هر مورد استلزام این است که [نیروانه] در مرتبۀ ممکن نهایى است. در این زمینه عموماً واژههایى به کار برده مىشوند که دلالت بر امنیت یا مصونیت کامل دارند، همچون واژههایى که دلالت بر پایندهگى، تغییرناپذیرى یا پایاننیافتهگى دارند. این معانى اخیر با آن اصطلاحات کلى که در ادیان هندى براى توصیف برترین مقصد زندهگى معنوى به کار برده مىشوند، قرابت دارند. بسیارى از اینگونه واژهها مرتباً براى توصیف نیروانه به کار برده مىشوند. از اینرو، نیروانه رهایى (۴۵) (موکه / موکشه)، (۴۶) کلبودهگى (۴۷) (کیوله / کیولیه)، (۴۸) حقیقت (۴۹) و مانند اینها است؛ نامیرا وزوالناپذیر است. بسیارى از این اصطلاحات حس بودایى خاصى را ارایه مىدهند، اما معناى ضمنى عامشان نباید در جهان به کلى مغفول بماند. یک مثال خاص این است که نیروانه امریته (۵۰) یا بىمرگ [ انوشه] است، اما مهم این است که این اصطلاح اشاره به چشانهیى است مستىآور که به خدایان انوشهگى مىبخشد. این اصطلاح، در کاربرد بودایى، اشاره به وضعى دارد که در آن مرگ نیست، اگرچه به وضوح مقصود از آن ایناست که تداعىهاى مثبت اسطورۀ هندى را داشته باشد.
پىنوشتها:
۱) این نوشته ترجمهیى است از: «~ .۱۲ـ Routledge Encyclopedia of Philosophy, Ist ed , 1998, vol.7, pp. 8 : in «airvanN» , L.S. Cousins ~»
۲) «~ Nirvana ~»
۳) تربیت بودایى در سه حوزه صورت مىگیرد که به «سه آموزش» معروف است: ۱)«~ sila ~» (سیله)، ۲)«~ samadhi ~» (سمادى)، و۳)«~ · pann ~» (سن.:«~ · prajn ~»، (پرجنیا) .«~ sila ~» (سن.:«~ sila ~»، (شیله) را مىتوان رفتار یا سلوک اخلاقى دانست، اما سمادى را نمىتوان دقیقاً مدیتیشن گفت، چنانکه معمول است، چون بسیار فراتر از آن است. (در انگلیسى معمولاً«~ meditation ~»رابرابر«~ dhyana، ~» (دیانه) و«~ concentration ~» را برابر سمادى مىنهند، بگذریم از اینکه هیچ یک رسانندۀ معناى دقیق ایندو نیست.) سومى هم شناخت، شناسایى یا فراشناخت است، و از نظر ریشۀ لغوى همان «فرزانهگى» است. نویسنده این را ظاهراً«~ int e llect ~» (خرد، عقل) خوانده که انتخاب خوبى براى پرجنیا نیست؛ از قضا از برخى نظرها، مخالف«~ intellect ~»است.م. براى آشنایى با سه آموزش«~ (sikkha ـ Ti) ~»نک .: ع. پاشایى، بودا، انتشارات فیروزه (چاپ هفتم، تهران ۱۳۷۸)، ص ۳۱ به بعد
۴) «~ nibbana ~» (سن.:«~ nirvana) ~»: در لغت یعنى خاموشى«~ (va + nir ~» نوزیدن، خاموش شدن)؛ بنا بر تفسیر، بىشهوتى است. براى واژه «~ nirvana ~»، در آیین آغازین بودا، دو اشتقاق پذیرفتهاند: یکى آنکه این واژه را مرکب از دو جزء ـ «~ nir ~» و «~ va ـ ~» مىداند، که ـ «~ nir ~» به معناى «نه» و «~ va ـ ~» به معناى باد زدن، وزیدن، دمیدن است و روىهم رفته، «~ nirvana ~» یعنى «خاموش شده، سرد شده، فرو نشسته، فرو نشانده». اشتقاق دیگر این است که «~ nirvana ~» از دو جزء «~ nir ~» و «~ vana ~» (شهوت، تشنهگى و طلب) ساخته شده است: «از آنجا که رو گرداندن،«~ (ni) ~» از «~ vana ~»، یعنى شهوت، است آن را «~ nirvana ~» خوانند(ع. پاشایى، پیشین، واژهنامهپالى)
۵) نیروانه در هندوییسم حالت رهایى یا اشراق است که به اتحاد خود شخصى و ناپاینده در برهمن توصیف مىشود. نیروانه انسان را از رنج، مرگ و تولد مجدد و سایر مرزهاى این جهانى آزاد مىکند. نیروانه دانستهگى برین و متعالى است که به آن دربگود گیتا به برهمن نیروانه، در اوپهنیشدها به توریه،«~ (turiya) ~»، در یوگا به نیربیجه ـ سمادى [سمادى بىتخم] و در ودانته به نیروىکلپه ـ سمادى اشاره شده است،«~ ( Rider Encyclopaedia of Easter n Philosophy and Religion ~»، لندن۱۹۹۹، ص ۲۴۸). اما نباید برداشتهاى هندویى این اصطلاح را با برداشت بودایى آن به هم آمیخت. م
۶) «~ vana ~» در اینجا به معناى بافتن و بستن است. بنابراین، نیروانه نبافتن و نبستن، یعنى رها شدن از بند. م
«~ ۷٫ accantanittha ~»
۸) بودا، نمونههایى از کانون پالى، بخش نیروانه
۹) بودا، ص ۴۶۰ و ۴۶۲
۱۰) همان، ص ۴۶۱ «~ ۱۱٫ ?va ~»
۱۲) اینها سه تا هستند که به «سه آتش» معروفاند: ۱٫ «~ raga ~» (آز)؛ ۲٫ «~ dosa ~» (خشم، کینه)؛ و ۳٫ «~ moha ~» (فریب، نادانى) .م. ئبودا، ص ۸۹، ۹۰، ۳۴۹ و ۴۷۰
۱۳) مجذوب شهوت، خشمناک از خشم، نابیناى فریب، شکستخورده، با دلى دربند، مرد به ویرانى خود مىرود، به ویرانىدیگران، به ویرانى هر دو، و درد و اندوه در جان احساس مىکند. ولى مرد اگر از شهوت، [یا، آز] خشم و فریب آزاد شده باشد، هدفش نه ویرانى خود است، نه ویرانى دیگران و نه ویرانى هر دو، و درد و اندوه در جان احساس مىکند. بدینسان، نیروانه بىدرنگ، در این زندهگى، دیدنى، فراخواننده، به خود کشنده، و براى فرزانهگان دریافتنى است. فرو نشاندن آز، فرو نشاندن خشم، فرو نشاندن فریب: این را بهراستى نیروانه خوانند.» ع. پاشایى، سخن بودا، نشر میترا (چاپ نخست، ویرایش دوم، تهران، ۱۳۷۸)، ص ۴۹
۱۴) فرونشاندن شهوت، فرونشاندن کینه، فرونشاندن فریب، مقام ارهتى این است…» سمیوته نیکایه، فصل ۴، سورۀ ۲ بودا، ص ۴۷۰
«~ ۱۵٫ annihilation ~»
«~ ۱۶٫ Pantheistic Self ~»
«~ ۱۷٫ Upanisads ~»
۱۸) «~ monad ـ life ~» در جین معادلى است براى جیوه،«~ (Jiva) ~»، که همان لغت جیوه در فارسى است، که خود لغتى است سنسکریت به معنى زنده. فارسى آن سیماب است. اصطلاح موناد را لایبنیتس با تعریفى خاص، در فلسفهاش بهکار برده است که از آن زمان به بعد در موارد دیگر هم به کار بردهاند
«~ ۱۹٫ Jains ~»
«~ ۲۰٫ Anguttara Nikaya ~»
۲۱) «~ Parinirvana ~» (پا: «~ Parinibbana): ~» نیروانۀ کامل، مترادفى است براى نیروانه؛ از اینرو آن را غالباً با نیروانۀ پس از مرگ (پا: «~ nibbana ـ sesa ـ upadi ـ An ~»، سن: «~ nirvana ـ shesha ـ upadhi ـ nir) ~» یکى مىدانند، اما منحصر به آن نیست، یعنى مىتواند اشاره به نیروانۀ پیش از مرگ (پا: «~ nib bana ـ sesa ـ upadi ـ sa ~»، سن: «~ nirvana ـ shesha ـ upadhi ـ sa) ~» هم باشد
۲۲) نویسنده اینجا «~ element ~» بهکار برده که احتمالاً برابرنهادى است براى «~ dhatu ~» (داتو) نیروانه «~ amatam dhatu ~» است یعنىذات بىمرگى. م. ئ بودا، ۸۶ به بعد
۲۳) رهرو کامل یا ارهت اگر در سیر خود به نیروانه دست یابد، و این همزمان با مرگ او باشد، آن را «ذات نیروانه بىدر کار بودن بنیاد» [نیروانۀ بىباقیماندۀ دلبستهگى] مىخوانند که به پرىنیروانه، «~ (parinirvana) ~» هم معروف است. باید توجه داشت که این دو مقام نیروانه دو نیروانۀ جداگانه نیستند، بلکه به اعتبار آنکه ارهت آنگاه که زیست او برقرار است، یا آنکه در مرگ به نیروانه رسیده باشد، یکى از این دو نام به نیروانۀ او داده مىشود. بودا، ص ۹۰٫ بدین سان، به نیروانه، یعنى خاموشى و فرونشاندن از دو نظر مىتوان نگاه کرد: ۱٫ فرو نشاندن [کامل] ناپاکىها، که با رسیدن به مقام «ارهتى»، یا قدیسیت و عموماً در همین زندهگى دست مىدهد، و این در گفتارهاى بودا «نیروانه با در کار بودن بنیاد» خوانده شده است، و مراد از «بنیاد»، اینجا، همان «پنج توده»ی هستى است. ۲٫ فرونشاندن [کامل] جریان پنج توده که پس از مرگ «ارهت» صورت مىگیرد، و در گفتارهاىبودا «نیروانۀ بى در کار بودن بنیاد» خوانده شده است. سخن بودا، ص ۴۸
«~ ۲۴٫ clinging ~»
«~ ۲۵٫ appropriation ~»
«~ ۲۶٫ identification ~»
«~ ۲۷٫ disappearance ~»
«~ ۲۸٫ saupadisesa ~»
«~ ۲۹٫ saupadhisesa ~»
«~ ۳۰٫ Upadhisesa ~»
«~ ۳۱٫ Upatisesa ~»
«~ ۳۲٫ abhidhamma ~»
«~ ۳۳٫ dhammas ~»
۳۴) شناسه براى «~ object ~»، یعنى موضوع شناختن؛ آنکه این شناسه را مىشناسد، شناسهگر یا «~ subject ~»خوانده مىشود
«~ ۳۵٫ Kathavatthu ~»
۳۶) منظور از پرسشهاى بىپاسخ، پرسشهایى است که دربارۀ متافیزیک، چون جهان نامحدود و بودن روان پس از مرگ و خود، «~ (atma) ~»یا جوهر ثابت، از بودا مىکردند. بودا پاسخ نمىداد به این دلیل که به نظرش اینها بىفایدهاند و به آرامش، به برترین نیکبختى و به نیروانه راهنمایى نمىکنند
«~ ۳۷٫ Mahayana ~»
«~ ۳۸٫ buddhahood ~»
«~ Zen / 39. Chan ~»
«~ ۴۰٫ Tantra ~»
«~ ۴۱٫ madyamaka ~»
«~ ۴۲٫ samsara ~»
«~ ۴۳٫ entity ~»
۴۴) مراد از «بنیاد» همان باقىماندۀ دلبستهگى است که اشاره است به پنج توده (پا.:«~ khandha ~»، سن: «~ skandha ~» بهمعنى شاخه. در متنهاى بودایى سغدى آن را «توده» نامیدهاند.) یعنى کالبد، احساس، ادراک، حالات جان و دانستهگى
«~ ۴۵٫ Liberation ~»
«~ maksa / 46. mokkha ~»
«~ ۴۷٫ wholeness ~»
«~ Kaivalya / 48. Kevala ~»
«~ ۴۹٫ truth ~»
۵۰) «~ amrita ~» (پا: «~ amata) ~» از ریشه «~ mr ~» ز مردن و مرگ (یونانى: «~ mbrosia+a .) amrta ~» ساختهشده از دو جز، ـ «~ a ~» بهمعناى «نه» و «~ mrta ـ ~» به معناى میرندهگى و فناپذیرى، و امریته، یعنى نامیرایى، بىمرگى، فناناپذیرى و جاودانهگى. امریته نامى است براى نیروانه و همان امرداد (په: «~ amurdat ~» یعنى بىمرگى)، که امروزه به شکل مرداد به کار برده مىشود.
منبع: مجلۀ هفت آسمان، شماره ۷
Comments are closed.