احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:بشیراحمد انصاری/ یک شنبه 3 سرطان 1397 - ۰۲ سرطان ۱۳۹۷
بخش هژده هم/
گرسنهگی اساس سیهروزیهای بزرگی در جهان ما به حساب میآید. امروز همین درد گرسنهگی است که افراد و ملتها را در پای دیو سرمایه به زانو در آورده و استقلال و اراده و آزادیشان را سلب نموده است. امروز فریاد معده در برخی از جوامع انسانی، بلندتر از فریاد وجدان آنهاست. گرسنهگی تأثیری بس زیانبار بر سلوک فرد و جامعه نیز دارد. گرسنهگی در تاریخِ ما گاهی به فروختن فرزندانِ دلبندِ گرسنهگان انجامیده است.
رمضان برای این نیست تا خود را آمادۀ گرسنه زیستن نماییم، رمضان برای آن است تا از درد قربانیانِ اهریمن گرسنهگی اطلاع یابیم. رمضان تمرینگاه مبارزه با دیو بد سرشت احتیاج است. رمضان «کمپاین»ی همهگانی برای ایجاد فضای مبارزه با قحطی و گرسنهگی و فقر و بینوایی با همۀ ارکان و ابعاد آن است.
روزه، موسم همدردی با گرسنهگان و مدرسۀ مبارزه با گرسنهگی است، نه زمینهساز ترویج فرهنگ گرسنهگی. تنها با ایستادن روی آتش است که میتوان درد سوختهگان را احساس و در جهت مبارزه با آتشسوزی تلاش کرد.
* رمضان و تقویم قمری
مسلمانها بهسان تمدنهای دیگر تاریخ، زمان را بر مبنای دو معیار میسنجند که یکی آفتاب است و دیگرش مهتاب. آفتاب در قرآن به نام «آیت روز» و مهتاب به نام «آیت شب» معرفی شدهاند و مسلمانان عباداتشان را گاهی بر مبنای این میسنجند و زمانی بر بنیاد آن. بهطور مثال، اوقات نمازهای پنجگانه را بر اساس حرکتِ آفتاب تعیین مینمایند و موسم حج را بر بنیاد حرکت مهتاب. در اینمیان رمضان هم با سالنمای شمسی پیوند دارد و هم با تقویم قمری؛ به این معنی که آغاز و انجام روز و شب در ماه رمضان بر مبنای آفتاب است نه مهتاب، اما آغاز ماه را بر اساس حرکت مهتاب اندازهگیری میکنند. در جامعۀ بحرانی ما گروهی این تقویم را نکوهش مینمایند و جمعی آن تقویم را نادیده میانگارند؛ ولی رمضان با هر دو سالنما رابطهیی دوستانه و تکاملی داشته؛ نه طرفدار افتادن سایۀ تقویم شمسی بالای تقویم قـمری مـیباشد و نه هواخواه افتادن سایۀ تقویم قمری بر تقویم شمسی.
پرسش دیگری که مطرح میشود؛ چرا این ماه را بر مبنای سالنمای مهتابی محاسبه میکنند؟ در پاسخ باید گفت که چون تقویم قمری در هر سه سال، ماه رمضان را یک ماه پیش انداخته و رمضان در مدار سال گردش مینماید، به همین لحاظ تعیین رمضان بر بنیاد تقویم قمری ما را کمک مینماید تا هم در موسم گرما تمرین گرسنهگی نماییم و هم در فصل سرما، هم روزهای دراز را تجربه نماییم و هم روزهای کوتاه را. این دوره در ۳۳ سال تکمیل میگردد. به این معنی؛ کسی که در ۱۲ سالگی به روزه گرفتن آغاز نموده است، در سن ۴۵ سالگی خویش، روزهگیری در تمام فصول گرم و سرد و روزهای دراز و کوتاه سال را تجربه نموده است. آری! رمضان مدرسۀ تمرینهای دشوار و سنجیدهشده است.
در رابطه با روزه و حرکتِ مهتاب یک نکتۀ دیگر هم قابل یادآوری است. در احادیث پیامبر اسلام (^) آمده است که روزه گرفتن در «ایام البیض» که همان روزهای ۱۳، ۱۴ و ۱۵ شبهای مهتابی است، فضیلت زیادی دارد که ترمذی و نسائی و ابن حبان آن را در کتابهای حدیث خویش روایت نمودهاند. پرسشی که مطرح میشود؛ چرا روزه در این روزها؟ در پاسخ باید گفت که تنی چند از دانشمندان ساینس در غرب به این باور اند که در این شبها و روزها، سلوک و رفتار انسان دستخوش تغییر میگردد. داکتر گاریان فولد، که برای سیسال تمام مسوول بخش حالتهای اضطراری بیمارستان سینت واینسینت در سیدنی آسترلیا بوده است میگوید که در تمامی دوران وظیفهاش متوجه بوده که بیماران در این روزها حالتی عجیب و غیر عادی داشتهاند. داکتر کریسچن کجوچن از دانشگاه بیسیل که کهنترین دانشگاه در کشور سویس میباشد، با این دانشمند همنظر بوده و میگوید که در این شبها مردم ۲۰% کمتر خواب میکنند. آقای آدم فیزپتریک روانشناس شهر سیدنی میگوید که او تعداد بیماران روانی خویش را بر مبنای حجم مهتاب پیشبینی میکند. به این معنی که به هر اندازهیی که حجم مهتاب بزرگتر باشد، به همان اندازه بیماران بیشتری به او رو میآورند. او میگوید که انسانها در این شب و روز خیلی احساساتی میشوند، روابطشان دچار مشکل میگردد و تماسهایشان با دشواریهایی روبهرو میشود. به گفتۀ او در این مدت مـردم بیشتر نیاز به کمک دارند، چـون نمیتوانند خشم خویش را بهسان روزهای عادی کنترل نمایند. توصیۀ او این است تا مردم آمادۀ چنین وضعی باشند و به اصطلاح ما سر را خم کنند تا توفان بگذرد.
روزه در این روزهـا انسان را کمک خـواهد کرد تا اخلاق روزهداری را مـراعـات نموده، دسـت و زبان و احساساتِ خویش را در کنترل داشـته و تمـرین صـبر و شکیبایی نماید تا آنکـه توفان بگذرد.
من که از استخدام بیجای یافتههای علمی در راه تأیید عقاید و باورهای دینی نفرت دارم و آن را هم به زیان دین میدانم و هم به ضرر دانش، در زمینۀ پذیرش و یا عـدم پذیرش این یافتۀ علمی هم اصـراری ندارم، همینقـدر میگویم کـه مـوضوع را باید بیـشتر کافت و مسـلمانان خود باید به چنین نتایجی دست مییافتند که متأسفانه چنین نیست.
Comments are closed.