احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمد عمران/ چهار شنبه 24 اسد 1397 - ۲۳ اسد ۱۳۹۷
با گذشت بیش از چهار روز از آغاز نبردها در ولایت غزنی ابعاد تازهیی از این جنگ ویرانگر برملا میشود و سوالهای پاسخناپذیری ذهنها را به چالش میطلبد. چهگونه طالبان با یک یورش منظم و دقیق موفق شدند که وارد شهر غزنی شوند و همه چیز را به آتش بکشند؟ آیا دولت و نیروهای امنیتی و به ویژه نهادهای استخباراتی از چنین حملۀ برقآسا خبر نداشتند؟ وضعیت غزنی به صورت ناگهانی به وخامت نگراییده بود که کسی بگوید طالبان آنها را غافلگیر کردهاست. غزنی از بیش از پنجسال به این طرف به مرکز طالبان تبدیل شده بود و بخشهای وسیعی از این ولایت در اختیار نیروهای طالبان قرار داشت. این نیروها طی این سالها بارها تلاشهای ناکامی را به هدف تسخیر غزنی انجام داده بودند ولی هرگز موفق نشدند که وارد شهر غزنی شوند. از لحاظ قومی نیز برای طالبان مقدور به نظر نمیرسد که وارد شهر غزنی شوند. در برخی از ولسوالیهای غزنی که طالبان خانه کردهاند، عمدتآ با مردم محل وارد معامله شدهاند. در بخشهایی از غزنی طالبان از سالها به اینطرف حضور دارند در حالی که در بخشهای دیگر آن هیچ رد پایی از آن ها به چشم نمی خورد. دلیل این امر همان بافتار قومی و زبانی ولایت غزنی است که بعضی ولسوالیها را برای آنها سهلالوصول میسازد اما راه برای برخی دیگر از ولسوالیها باز نمیکند. اما این بار در آستانۀ انتخابات و در زمانی که کمیسیون انتخابات در تبانی با ارگ تصمیم به حوزهییساختن غزنی خلاف دیگر ولایتهای کشور گرفت، طالبان موفق شدند که وارد شهر غزنی شوند. حوزهییساختن انتخابات در غزنی عملا با واکنشهای زیادی روبهرو شد. از یکطرف اگر عدهیی از آن حمایت کردند اما اکثریت ساکنان غزنی آن را حرکتی در جهت قومیساختن انتخابات دانستند. ظاهرآ دلیل این تصمیم عدم حضور نمایندۀ پشتونها در میان برندهگان انتخابات پارلمانی سالهای گذشته عنوان شدهاست. این درحالی است که ساکنان غزنی چنین ادعایی را نمیپذیرند و میگویند براساس سازوکارهای دموکراتیک همۀ ساکنان غزنی حق داشتهاند که در انتخابات حضور پیدا کنند و به نامزدان مورد حمایت خود رای بدهند. اما به نظر میرسد که این استدلال به مزاج تمامیتخواهان چندان خوش نخورد و همین امر سبب شد که غزنی به سهحوزۀ انتخاباتی تقسیم شود. حالا اینکه تقسیمشدن غزنی به چهار حوزه ربط مستقیم با جنگهای امروزی دارد کسی چیزی گفته نمیتواند اما نمیتوان آنرا تکذیب هم کرد. بدون شک اتفاقهای افتاده که چنین فاجعۀ بزرگی را به وجود آوردهاست. در همین حال مقامهای امنیتی کشور از کمکاری در غزنی سخن میگویند و اعتراف میکنند که برای دفع تهاجم طالبان اقدام بهموقع نکردهاند. ویس برمک وزیر داخلۀ افغانستان در یک نشست خبری اعلام کرد که به دلیل نوپایی ارتش و پولیس افغانستان، چنین اتفاقهای میافتد. آیا این سخن پذیرفتنیاست؟ بر اساس چه منطقی مقامهای کشور ارتش و پولیسی را که هفدهسال است با پولهای کلان جامعه جهانی آموزش و تمویل میشوند نوپا خطاب میکنند؟ از نظر این آقایان چه زمانی بسنده است که ارتش و پولیس نیرومند شود؟ صدسال؟ دوصدسال؟ به نظر نمیرسد که هفدهسال زمان کمی برای قدرتمندشدن نیروهای امنیتی باشد. اینگونه توجیهها هرگز نمیتواند کم کاری و بیکفایتی مسوولان امنیتی را در قبال حادثۀ خوفناک غزنی پنهان کند. در همین حال از چهار روز بهاینسو گفته میشود که نیروهای کمکی برای جنگ غزنی فرستاده شدهاست، اما طی این مدت از این نیروها اصلا خبری نیست در حالی که فاصله میان کابل و غزنی کمتر از سه ساعت است. آیا واقعآ دولت نیروهای کمکی را به غزنی فرستاده و یا منتظراند که طالبان وارد شهر غزنی شوند و آنچه را که میخواهند با این شهر زیبا و تاریخی انجام دهند. شهری که همین چندسال پیش از سوی سازمان کنفرانس کشورهای اسلامی به حیث پایتخت تمدن اسلامی انتخاب گردید. آیا از تمدن اسلامی در افغانستان اینگونه پاسداری میشود؟ در همین حال برخی کارشناسان سیاسی سقوط غزنی به دست طالبان را به مسایل اخیر گفتوگوهای صلح میان امریکا و طالبان نسبت میدهند. گفته میشود که امریکاییها با طالبان و توافق ارگ تصمیم گرفتهاند که بخشهای از افغانستان را به این گروه تسلیم کنند. طرح واگذاری مناطق کمجمعیت به طالبان بخشی از این طرح است که قبلا حکومت افغانستان از آن پرده برداشت. این کار شناسنان مدعیاند که عدم توجۀ نیروهای ناتو و افغانستان برای جلوگیری از تهاجم طالبان به شهر غزنی این گمانه را تقویت میکند که نوعی هماهنگی میان طالبان و امریکا و حکومت افغانستان برای واگذاری بخشهایی از غزنی به طالبان صورت گرفته و حملۀ تهاجمی این گروه به شهر غزنی پیامد این معامله بودهاست. به هرحال آنچه که از اوضاع غزنی برمیآید، سقوط آن فقط جنبۀ تصادفی نداشته و نههم مقامهای ارشد کشور از آن بیخبر بودهاند. حرفهای زیادی در مورد این فاجعه وجود دارد که بدون شک به مرور زمان روشن خواهند شد. اما چه کسی و یا کسانی پاسخگویی خونهایاند که در این شهر مظلومانه به زمین ریختند؟
Comments are closed.