این‌همه تبلیغات برای ناکامی!

- ۲۳ جدی ۱۳۹۱

رییس‌جمهور کرزی از سه روز به این‌طرف در ایالات متحده به‌سر ‌می‌برد. این سفر که برای امضای پیمان امنیتی تدارک دیده شده است، از دیرباز مورد توجه سیاسیون افغانستان قرار گرفته بود. اما اکنون جریان این سفر نشان ‌می‌دهد که چندی‌وچونیِ امضای پیمان امنیتی، به‌شدت قابل بررسی و تأمل می‌باشد؛ زیرا آن‌چه ارگ ریاست‌جمهوری افغانستان پیرامون سفر آقای کرزی بیان کرده، در واقع پوشاندنِ واقعیت‌های تلخ موجود به شمار ‌می‌رود. قراین نشان ‌می‌دهند که دلیل عمده سفر رییس‌جمهور کرزی زیر عنوان امضای پیمان امنیتی، دریافت ضمانت‌های تحکیم قدرتش بوده است. ولی به نظر ‌می‌رسد که امریکایی‌ها خیلی‌هم مایل به ادامۀ مأموریت‌شان در افغانستان نیستند. از نخستین اظهارات مقامات ایالات متحده معلوم‌ می‌‌گردد که آنان مصمم به خروج کامل نیروهای‌شان از افغانستان‌اند. طوری که بن رودز معاون مشاور امنیت ملی ایالات متحده گفته است: دولت باراک اوباما در پی بررسی گزینۀ خروج کامل نظامیان از افغانستان می‌باشد. شاید بی‌ربط نباشد که علت تعلل باراک اوباما در ملاقات با جناب کرزی را نیز در پیرامون همین موضوع ببینیم. اما آن‌چه حالا رسانه‌یی ‌می‌شود، خلاف واقعیت‌های پشت پرده است. واقعیت این است که ناامیدی و دلسردی ایالات متحده نسبت به‌ حامد کرزی و دم‌ودستگاهش، به اوج خود رسیده است. هرچند تیم آقای کرزی همواره در تحقق اهداف ایالات متحده ناکام بوده است، اما تا روی کار آمدن اوباما، این ناکامی‌ها هرگز دلیلی برای قطع امید و حمایت از این تیم نشد. ولی دموکرات‌ها پس از رسیدن به قدرت با این وضع کنار نیامده و در صددِ اصلاح برآمدند که خود نیز سرانجام در این اصلاح‌طلبی، ناکام شدند. این ناکامیِ دوجانبه را در دو بُعد ‌می‌توان بررسی کرد. یکی برآورده نشدنِ اهداف آشکار ایالات متحده، که شامل برپاشدن یک دولت دموکراتیک، قانون‌محور، مخالف فساد، طرف‌دار حقوق بشر و… بود؛ و دیگری برآورده نشدن اهداف استخباراتی و پنهان، که بی‌تردید تأسیس پایگاه‌های نظامی در افغانستان یکی از آن‌هاست. آقای کرزی در هیچ‌یک از اهداف فوق، مطابق برنامه‌های ایالات متحده، موفق عمل نکرده است. دولت افغانستان کماکان به عنوان یک دولت غیر دموکراتیک، فسادپیشه، قانون‌شکن و ناکام در امر حمایت از حقوق بشر در سطح جامعۀ جهانی مطرح مانده و این بزرگ‌ترین شکست ایالات متحده در افغانستان بوده است. به علاوه، هم‌سویی با اهداف استخباراتی ایالات متحده برای آقای کرزی منبعی شد تا برای منافع شخصی و گروهی‌ِ خویش چانه‌زنی کند. از این‌رو، باراک اوباما به آقای کرزی و تیمش مشکوک است و تصور نمی‌کند که حکومت کنونیِ افغانستان صداقت و لیاقتی داشته باشد تا کاخ سفید را به اهدافش رهنمون سازد. اکنون ایالات متحده در برزخ قرار گرفته است؛ یکی این‌که به آقای کرزی و تیمش اعتماد چندانی ندارد و دیگر این‌که مایل نیست با سرافکنده‌گی و شرمساری از افغانستان بیرون گردد. ایالات متحده دست‌کم باید توجیهی برای جامعۀ ملل مبنی بر خروجش از افغانستان داشته باشد. شاید آقای کرزی خوش‌باورانه فکر می‌کند که‌ می‌تواند امتیازهایی ویژه از ایالات متحده در برابر امضای پیمان‌ها کسب کند و سعی می‌کند از این سفر برای تیمِ خود سوغات سیاسی به‌همراه آورد. اما بی‌گمان که کاخ سفید جسارت ابراز ناکامی‌ها و بی‌‌مسوولیتی‌های پیوستۀ آقای کرزی را ندارد؛ چون آن‌چه ایالات متحده امروز با آن مقابل است، ماحصلِ تک‌روی‌های سیاسی خودش می‌باشد که سال‌ها به افغانستان و مسایل جاری در آن از عینک آقای کرزی نگاه کرده است. اکنون هرچند ایالات متحده سعی دارد به اصطلاح آبروداری کرده و فضا را آرام نشان دهد، اما به نظر‌ نمی‌رسد که امضای پیمان امنیتی طوری که آقای کرزی آرزوی آن را دارد، به انجام برسد. زیرا بلندپروازی‌ها و امتیازجویی‌های آقای کرزی با روحیه و شرایط فعلیِ دولت امریکا هم‌خوانی ندارد. با این حال، موتور تبلیغات به کار افتاده و هر دو جانب کوشش ‌می‌کنند تا به زور رسانه‌ها، این سفر و دیدار را مثبت ارزیابی کنند و مردم افغانستان و جهان را بفریبند.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.