گزارشگر:یما ثنایی/ یک شنیه 18 سنبله - ۱۷ سنبله ۱۳۹۷
دقیق هفدهسال پیش از امروز، یک چهرۀ تاثیرگزار تاریخ جهاد و مقاومت کشور شهید شد و ناماش را با خطهای زرین درج قلبهای رهرواناش و نسل شجاعت و آزادهگی ساخت.
پیرامون زندهگی و مبارزۀ قهرمان ملی کشور، شهید احمدشاه مسعود با دشمنان انسانیت، خیلی مقالهها و متنهای طولانی نوشته شده است، اما نوشتن در مورد شخصیت آن بزرگمرد به تفکر و مطالعۀ بیشتر ضرورت دارد و نمیتوان دستان را توانایی بخشید تا قلم را برداشته و چندسطر کوتاه پیرامون مسعود و نقش او در پایداری آزادی بیان در دورهاش نوشت که در این راستا گامهای برجستهیی را برداشته و در نوشتهها و مقالهها به آن کمتر توجه شده است، اما بههرحال لازم میدانم تا در مورد بهصورت کوتاه حرف به گفتن داشته باشم.
اگر سری بزنیم به تاریخ از دوران جهاد و مقاومت، جدا از پیچیدهگی و جنجالهای سیاسی آن روزها، مسعود برای نقاط تحت ادارۀ خویش تاکید به ادارۀ منظم و تشکیلات اداری بهتر میکرد و باورمند به دموکراسی و خبررسانی آزاد بود. او همواره جدا از برنامههای جنگی جهت پیکار با دشمنان برای آزادی مطبوعات نیز تفحص میجُست و توجه عمیق داشت او معتقد به آزادی بیان بود و در این راه، کارهای بنیادین را نیز انجام داده از آنها یکی، ایجاد و راهاندازی بنیادهای فرهنگی و ادبی به تمویل شخصی آن مرد آزادیخواه بوده است که شامل بخشهایی مانند اهدای جوایز هنری به چهرههای برجسته و بزرگ ادبی و فرهنگی کشور، بهچاپرسانیدن پیامها و اطلاعرسانی دقیق از وضعیت مردم بهطور رایگان در آن زمان بوده است.
هرچند مسعود در آنزمان، امکانات مالی بیشتری نداشت، اما با آنهم مقدار پولِ را صرف ایجاد بنیادهای ادبی و فرهنگی میکرد.
بنیاد فرهنگی و ادبی غزالی، یکی از ارزشهای سترگ و مهم دورۀ مسعود شهید بوده است که در پهلوی ایجاد همچو بنیاد فرهنگی یکی از ویژهگیهای بارز آن تحقق (همدیگرپذیری) بوده است و این ویژهگی در برنامههاییکه از جانب این بنیاد راهاندازی میگردید به وضوح دیده میشد.
سهیمبودن همه برادران اعم از تاجیک، پشتون، هزاره و ازبیک در عرصۀ کارهای هنری و تشکیل این بنیاد از نمونههای همدیگرپذیری بوده میتواند که مسعود به آن عمیقاً فکر میکرده است.
بهگونۀ نمونه، برگزاری برنامههای ادبی و فرهنگی و اهدای جوایزِ هنری به همه اقوام ساکن در کشور یکی از نمونههای چشمگیری بودند که مسعود بزرگ بهآن گامهای قابل توجهی برداشته است.
در بخشی از این برنامهها بزرگترین جوایز هنری دورۀ مسعود در بخش هنرِ نقاشی، استاد بزرگ عزیزالله احمدی، فارسیزبان و در بخش بزرگترین جایزۀ دیگر را اسحاق ننگیال، شاعر توانا و پشتو زبان دورۀ جهاد و مقاومت از آن خود کردند.
کمکهای مالی و تاسیس همچو بنیادهای فرهنگی در جهت ترویج و پیشرفت مطبوعات کشور را مسعود یکی از اصول اساسی در زندهگی خویش میدانست و در این قسمت جهت همکاریهای بیشتر، از دانشمندان و فرهیختهگان دورهاش برای بهبود وضع فرهنگی و ادبی کشور تقاضای همکاری مینمود و آنان را سهیم میساخت.
به نقل از یک سایت انترنتی
هیات رهبری بنیاد فرهنگی و تعاونی غزالی عبارت بودند از:
احمد یما، داکتر مهدی، حیدری وجودی، عزیزالله ایما، محمد رحیم رفعت، شیرمحمد خارا و انجینر یعقوب نوید همچنان؛ این بنیاد از مشورههای سودمند ادیب شناختهشدۀ کشور واصف باختری بهرهمند بود.
یکی از شاخصهای برجستۀ دیگر این بنیاد همانا چاپسازی صداهای مخالف اندیشههای مسعود شهید بود و در جراید و رسالهها به گونۀ رایگان بهچاپ میرسید و با توجه به این موضوع درک میشود که آزادی بیان و اصل توازن نیز در آن زمان رعایت میشده است و این مفهوم را نیز آشکار میسازد که احمدشاه مسعود، آزادی بیان را دوست میداشت و در این راستا با توجه به وضع بغرنج و نااستوار آنزمان برای پایداربودن این آزادی سخت میکوشید.
در واقع دیده میشود که مسعود علاقۀ زیادی به رشد و توسعۀ رسانهها و مطبوعات داشته است و از همینرو همواره در مقابل دوربین رسانههای ملی و بینالمللی قرار میگرفت و حاضر به مصاحبه میشد تا همه مردم از وضع درست و نادرست جاری با خبر باشد و هیچ چیزی از نظر مردم کتمان نباشد.
شهید مسعود برعلاوۀ آنکه برای دفاع از استقلال و تمامیت ارضی کشور میرزمید در پهلوی آن در جهت ایجاد بنیادهای فرهنگی و با تشریک مساعی همۀ ساکنان و دانشمندان نخبۀ کشور نیز برنامههای ادبی و فرهنگی را با تمویل شخصی روی دست داشت.
بنابر این، مسعود همانگونهکه یک قوت بزرگ و نمادی از شهامت و دلیری بود، پرچمدار بزرگ آزادی بیان نیز بود.
دشمنان قلم و اندیشه سرانجام تصمیم گرفتند تا این علمدار آزادی و صدای نسل مقاومت و شجاعت را برای همیشه خاموش سازند و تلاش ورزیدند با تمسک و پناهبردن به کشورهای بیگانه و بادارانشان این بزرگمرد تاریخ افغانستان را از راه شان جهت عملیسازی پلانها و منافع شومشان بردارند.
نبود مسعود راه را برای استفاده و برنامههای ازقبلتنظیمشدۀ کشورهای منطقه باز کرد و این امر باعث گردید تا امروز افغانستان در چنین شرایط قرار گیرد.
اما اندیشهها و مفکورههای آن بزرگمرد در دل و خون رهروانش همانند تفکر و اندیشۀ خودش استوارتر و مقاومتر از قبل میگردد و به مثل آفتاب درخشش و تجلی پیدا میکند.
آری، مسعود یگانه شگرد برجسته و با ارزش را برای رسابودن آزادی بیان و مطبوعات کشور به سهیمبودن و همدیگرپذیری افغانها میدانست.
او همچنان، تاکید میورزید که دامنزدن به اختلافات قومی بهنام پشتون، تاجیک، هزاره، بلوچ و…، آبانداختن به آسیاب دشمن است.
اما متاسفانه دیری نگذشته بود که دشمنان خداناترس در لباس خبرنگار و جابهجاسازی مواد انفجاری در دوربینها حملۀ شوم خود را انجام دادند که ابتدا زخم برداشته و بعد بهدرجۀ عالی شهادت دست یافت.
اگر اندک فکر عمیق کنیم، مسعود نهتنها جان شیرین خود را در راه مبارزه با استعمارگران کشور فدا ساخت بل او در دفاع از مطبوعات کشور نیز جام شهادت نوشید، به دلیل این که او سخت باورمند به آزادی رسانهها بود و بههمه خبرنگاران اجازه میداد و حاضر بهمصاحبه میشد، بیخبر از اینکه باعث از دستدادن جانش میگردد.
بسیاری از دانشمندان و رسانهها به زحمات و دستاوردهای بزرگ مطبوعات در دورۀ مسعود کمتر توجه نمودهاند و تاهنوز در این رابطه از جانب نزدیکان و رهروان آن رادمرد نستوه نیز یادآروی نشده است.
در اخیر، یکبار دیگر بر ارزش و ویژهگیهای برنامهها و ایجاد بنیاد فرهنگی و ادبی دورۀ مسعود و نقش آن در مطبوعات کشور توجه جدی نویسندهگان و فرهنگیان کشور عزیز ما را خواهانم.
این متن کوتاه در رابطه به توجه مسعود به برنامههای ادبی و فرهنگی به ویژه مطبوعات دورهاش بود که بهصورت کوتاه به آن اشاره شد، اما با ادامه و دریافت منابع معتبر دیگر نیز میتوان به آن افزود.
امیدوارم به نقش و ارزشی که مسعود بزرگ در دورۀ جهاد و مقاومت به آزادی بیان میپرداخت، توجه بیشتر صورت گیرد تا باشد زحمات و کوششهای آن قهرمان در دل و خون رهروانش شور و علاقۀ بیشتر برپا کند.
روح و روان پرچمدار آزادی بیان خندان باد!
Comments are closed.