احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:شنبه 19 عقرب 1397 - ۱۸ عقرب ۱۳۹۷
تحققِ صلح در افغانستان، دغدغهیی چهاردههیی است که گاهی اوقات گمان میشود پایانی ندارد. این گمان در نهایتِ تلخی، ریشه در واقعیتهایی دارد که تا هنوز هیچ حکومتی با ارادۀ صادق و قاطع به آنها نپرداخته و نخواسته است بپردازد. در سالهای اخیر که شورایی به نام «شورای عالی صلح» با بودجه و هزینۀ هنگفت رسالتدارِ برنامۀ صلح در کشور شده، حکومت نیز به موازاتِ آن با عجله و هیجان بر طبلِ صلح میکوبد بیآنکه یکبار به خود زحمتِ پردازشِ عمیق، علمی و فارغ از علایق و تعصباتِ سیاسی به مبحثِ صلح را داده باشد. آنچه در پنجشنبۀ هفتۀ گذشته (۱۷ عقرب) در نشستی موسوم به «صلح در آیینۀ وفاق ملی» به بیـان آمد، بخشِ مهمی از ضعفها و خللهایِ برنامۀ صلحِ افغانستان را بازنمایی میکند که در یک سوی آن، حکومت افغانستان و در اطرافِ دیگر آن، کشورهای منطقه و فرامنطقه هرکدام با علایق و اهدافِ رنگارنگ قرار گرفتهاند.
در نشست صلح در آیینۀ وفاق ملی که از آدرس جریان سیاسیِ آجندای ملی تدویر شده بود، آقای احمدولی مسعود رییس جریان آجندای ملی، ضمن استقبال از تلاشهای اخیرِ امریکا برای برقراری صلح در کشور، حکومتِ غرق در اختلافاتِ درونی افغانستان را فاقد طرحِ ملی و کارآمد برای برنامۀ صلح خواند و خاطرنشان نمود که حکومتِ فعلی، خود مانعِ صلح است و میکوشد از برنامۀ صلح به عنوان ابزاری برای استمرارِ سلطۀ سیاسی و تمرکز قدرت سود بجوید. نکتۀ دیگرِ اساسیِ مطرح در این نشست این بود که روند صلح در غیابِ مردم افغانستان و گروههای سیاسی ـ اجتماعییی پی گرفته شده است که همه قربانی طالبان و تروریسم بودهاند و جمعیتِ بزرگی از افغانستان را در بر میگیرند.
یک روز پس از این نشست، نشستِ دیگری پیرامون صلح افغانستان در شهر مسکو به میزبانیِ حکومتِ روسیه و اشتراکِ نمایندهگان طالبان، هیأت شورای عالی صلح و نمایندهگانی از کشورهای منطقه برگزار شد. اما آنچه ضعف و خللپذیریِ این قبیل تلاشها را آشکار میسازد اینکه: صلحِ افغانستان به میدان رقابت و نفوذگذاریِ سیاسیِ سایر کشورها بدل شده و دیدگاه و نظریاتِ مردم در آن محلی از اعراب ندارد. در نشست مسکو جانبِ امریکا بهرغم دعوت رسمیِ میزبانان روسی، اشتراک نکرده و حکومت افغانستان نیز هیچ نمایندهیی به این نشست نفرستاده است.
در نگاهی ساده میتوان درک کرد که تلاشهای صلحخواهانۀ امریکا و روسیه در افغانستان، متأسفانه در دو خطِ متقاطع قرار دارد و حکومتِ موجود درحالیکه اهدافِ ویژۀ خود را از برنامۀ صلح با طالبان میطلبد، در تلاقیِ این دو ابرقدرت سرگردان مانده است. وزارت امور خارجه در واکنش به برگزاری نشست مسکو، درحالی بر رهبری و مالکیتِ دولت افغانستان بر گفتوگوهای صلح تأکید میورزد که خود در تمام نشستهایی که به نامِ صلح در آنها شرکت ورزیده، به نظریاتِ مردم افغانستان به عنوان صاحبانِ واقعیِ دولت وقعی ننهاده است.
مسلماً برای اینکه تلاشهای داخلی، منطقهیی و بینالمللی برای تحققِ صلح در افغانستان به ثمر بنشیند، اولاً میباید طرحِ ملیـ علمی و عملیِ صلح با لحاظنمودنِ مخرجمشترکِ دیدگاههای مردم و جریانهای سیاسی و اجتماعیِ کشور آماده گردد و ثانیاً این برنامۀ صلح میباید ابتکاراتِ همۀ کشورهای دخیلِ منطقهیی و فرامنطقهیی در قضیۀ صلحِ افغانستان را بهجای رقابت و تعارض، به سمتِ همکاری و تعاملِ سازنده بسیج کند. از آنجا که حکومتِ موجود فاقدِ چنین اراده و ظرفیتی است و صلح را به ابزاری برای بازی بقا و قدرت تقلیل داده، جامعۀ جهانی و در رأسِ آن ایالات متحده، با دعوت از جریانهای سیاسیـ اجتماعیِ منتقدِ برنامۀ صلحِ موجود و صاحبِ طرح و ابتکارِ ملی در همۀ زمینهها، میتوانند صلح را از فازِ بازی و رقابتِ بیپایان، به فازِ عمل و تعاملِ سازنده سوق دهند.
Comments are closed.