احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمد عمران/ سه شنبه 22 عقرب 1397 - ۲۱ عقرب ۱۳۹۷
اشرفغنی رییس حکومت وحدت ملی در حالی که به صورت کمسابقه سفرهای ولایتی خود را به هدف کمپاینهای غیرقانونی و پیش از وقت آغاز کرده، برخی از مناطق کشور و به ویژه مناطق مرکزی، در آتش جنگ و ویرانگری میسوزند. تقریباً از هفت روز به این سو، جنگهای شدیدی در برخی مناطق ارزگان و غزنی آغاز یافته و حالا دامنۀ این جنگها به مناطقی در ولایتهای مرکزی و به ویژه جاغوری و مالستان رسیده است. شب دوشنبه شمارکثیری از باشندهگان کابل با برگزاری تظاهرات در برابر حملات طالبان به ولایتهای مرکزی واکنش نشان دادند. تظاهرکنندهگان که نزدیکیهای ارگ پیشآمدند، از حکومت خواستند که نسبت به وضعیت ولایتهای مرکزی کشور دست از بی تفاوتی بردارند و جان شهروندان این مناطق را نجات دهند. نگرانی تظاهر کنندهگان از تکرار فاجعههای چون یکاولنگ است که در حملات طالبان دهها تن به صورت وحشیانه جان سپردند. تکرار چنین فاجعههایی در افغانستان، چیزتازهیی نیست. وقتی ولایت کندز دو بار به تصرف نیروهای دژخیمی طالبان درآمد، از قبل بارها برای حکومت هشدارداده شده بود، ولی به دلایل نامعلوم و نامشخص از وقوع فاجعه در کندز جلوگیری نشد و برپایۀ شواهد و اسناد به دست آمده، حکومت به صورت عمدی از خود بیمبالاتی نشان داد. حادثۀ مشابه کندز در فراه در سال روان اتفاق افتاد و بازهم با وجود هشدارهای لازم حکومت موفق به جلوگیری فاجعه در این ولایت غربی کشور نشد. این گونه حوادث واقعا نگرانکنندهاند. طالبان به صورت دیوانهوار حملات خود را تشدید کرده و تلاش دارد که در آستانه انتخابات ریاست جمهوری بخشهای بیشتری از کشور را در سایه ناامنی قرار دهد. اما از طرف دیگر رییس حکومت وحدت ملی به جای این که نگران وضعیت امنیتی کشور باشد و از کشتار نظامیان و غیرنظامیان به دست گروههای تروریستی جلوگیری کند، در میان اشک و خون مردم به ولایت های مختلف سفر میکند و خلاف قانون به کمپاینهای پیش از وقت انتخاباتی می پردازد. اگر واقعاً آقای غنی به وضعیت مردم توجه و علاقه میداشت، چرا ظرف چهارسال گذشته به فکر رفتن به ولایتهای کشور برای دیدار با مردم نیفتاد؟ چرا او با هزینههای گزاف در این شب و روزها به فکر رفتن به ولایتها افتادهاست؟ گفته میشود که هر سفر آقای غنی به ولایتهای کشور چیزی میان پنجصد تا یک میلیون دالر هزینه بر میدارد. این هزینه ها از کجا تامین میشود؟ از کدام کود و محل این پولها صرف مبارزات پیشهنگام انتخاباتی آقای غنی میگردد؟ برخی شایعات در میان مردم وجود دارد که آقای غنی میلیونها دالر را از گمرکهای کشور از طریق وزارت مالیه به دست آورده و قرار است که از این پولها در انتخابات پیش رو استفاده شود. این شایعات اگر درست باشند، که دور از احتمال هم نمینماید، از حالا باید نگران وضعیت انتخابات و امنیت کشور بود. آقای غنی از وضعیت نابسامان کشور به سود خود استفاده میکند. ناامنی برای او دغدغه و نگرانی نیست؛ بل موهبتی است که باید بر مردم نازل شود تا او بتواند در میان شعلههای آتش و مرگ مردم، برای خود رای به دست آورد. آنچه که در مالستان، جاغوری، غزنی، ارزگان، فاریاب، فراه و برخی دیگر از ولایت های کشور می گذرد، چندان تصادفی هم نیست. طالبان این همه نیرو و توانایی را از کجا به دست آورده که حالا میتواند به تهدید اصلی برای حاکمیت تبدیل شود؟ قدرت فعلی طالبان کاملا غیرطبیعی و غیرمعمول است که باید دلایل دیگری غیراز آنچه که این گروه برای آن میتراشد، داشته باشد. یک گروه تروریستی ناگهان چنان در مناسبات کشور قدرتمند میشود، که حالا در سطح کشورهای بزرگ و نیرومند جهان مورد استقبال قرار میگیرد و حرف برای گفتن دارد. آیا این قدرت میتواند تصادفی و منوط به پایگاه های مردمی آن باشد؟ اگر چنین میبود، پس چرا مردم افغانستان در انتخاباتهای مختلف با مشارکت گسترده به نظام فعلی پاسخ مثبت دادند؟ اگر مردم با طالبان میبودند، بدون شک هیچ انتخاباتی در کشور صورت نمیگرفت. هرچند مردم از نتایج انتخابات دل خوشی ندارند و نداشتند ولی هرگز از رفتن به پای صندوق های رای و گفتن « آری» به دموکراسی ابا نورزیدند. اگر سران و رهبران ارگ واقعا حسن نیت نسبت به دشمنان کشور نمیداشتند، امروز شهروندان افغانستان نگران مالستان و جاغوری نمیبودند. فضای مجازی واقعا واکنشهای دل گرم کننده نسبت به این موضوع از خود نشان داد. بسیاری از کاربران فضای مجازی از هرقوم و زبان با هزاره خواندن خود این پیام را به سران حکومت منتقل کردند که شهروندان افغانستان را از یک دیگر جدا کرده نمیتوانند تا علیه یک دیگر از آن ها استفاده کنند.
یکی از کاربران فضای مجازی آقای غنی را دیکتاتور کوچک خوانده از مردم خواسته است که فریب سخنان او را نخورند و خود از مناطق شان پاسداری کنند. این همه واکنش های مردمی نشان می دهند که مردم افغانستان علی الرغم توطیه های داخلی و خارجی در کنار هم قرار دارند و در غم و خوشی های شان شریک هم استند. از این نکته قوت باید برای ایجاد تغییرات بنیادی در کشور استفاده بهینه صورت گیرد. به نظر میرسد که زمان آن فرارسیده باشد که مردم افغانستان از معنای واقعی دموکراسی که میگوید: به زیر کشیدن ارزال و اوباش از قدرت، استفاده کنند.
Comments are closed.