احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکرده‌اند.





تنـاقض‌هـای رفتـاری و گفتـاریِ آقـای غنـی

گزارشگر:احمــد عمران/ یک شنبه 27 عقرب 1397 - ۲۶ عقرب ۱۳۹۷

ارگ ریاست جمهوری یک بار دیگر میزبان چهره‌ها و شخصیت‌های سیاسی کشور شده است. اشرف‌غنی رییس حکومت وحدت ملی این روزها بار دیگر دیدارهایش را با سران جهادی، رهبران احزاب و شخصیت‌های بانفوذ کشور آغاز کرده است. بر اساس آن‌چه که ارگ مدعی آن است، این نشست‌ها به منظور مشوره در رابطه با مسایل صلح انجام می‌شود. آقای غنی دقیقاً با همان کسانی در این نشست‌ها دیدار می‌کند که همین چند وقت پیش ـ وقتی همین شخصیت‌ها و رهبران احزاب سیاسی در مورد انتخابات در کابل نشستی را برگزار کردند و طرح‌هایی را برای mandegarبهتر شدنِ نحوۀ انتخابات مطرح ساختند ـ در یک واکنش تند، آن‌ها را کسانی معرفی کرد که هیچ جایگاهی در کشور ندارند و فقط از فرصت‌ها به نفعِ خود استفاده می‌برند. او خطاب به این رهبران گفت که «شما کی هستید و چند نفر حامی دارد که به دولت راهکار نشان می‌دهید، درحالی‌که من رییس‌جمهوری منتخب این مردم هستم».
بگذریم از این بحث که واقعاً در این کشور کی چی هست و چند نفر حامی دارد ولی یک مسأله کاملاً مشخص و به گفتۀ «شوی شار» «به ثبوت» است که آقای غنی رییس‌جمهورِ منتخب افغانستان نیست. او اگر با همین دید به همه‌چیز نگاه کنـد، آن‌گاه باید آن‌چه را که او می‌گوید، صدوهشتاد درجه در جهت عکس آن تغییر داد تا صحتِ آن گفته ثابت شود. آقای غنی وقتی می‌گوید تابستان است، این گفته را باید در جهت عکسِ آن تعبیر کرد و فهمید که حالا زمستان شده است؛ زیرا او همه چیز را در جهت خلافِ آن می‌فهمد. او هنوز پس از پنج سال نفهمیده که انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۳ نتیجه‌یی در پی نداشت و او و داکتر عبدالله با وساطتِ جان کری وزیر خارجۀ پیشینِ امریکا در یک توافق سیاسی سکانِ حاکمیت را به دست گرفتند. پس از آن، آقای غنی با لجاجتِ تمام تلاش می‌ورزد که خود را رییس جمهور منتخبِ افغانستان اعلام کند و از هر تربیونی برای این‌که بگوید «منم رییس جمهوری منتخب افغانستان» ابا نمی‌ورزد. در حالی که برای دست یافتن به چنین جایگاهی، حداقل به ۵۰ جمع ۱ درصدِ آرا در انتخابات نیاز است که او آن را ندارد.
حالا نیز با وجود این‌که آقای غنی کسانی را که با آن‌ها در ارگ مشغول مشوره و رای‌زنی است، به عنوان رهبر نمی‌شناسد، ولی بازهم آن‌ها را دعوت می‌کند و با آن‌ها در امور کشور به مشوره می‌پردازد. این یعنی عمقِ تناقض در رفتار و گفتارِ کسی که خود را نفر اولِ مملکت فکر می‌کند و روی آن نیز پافشاری دارد. اگر این افراد کسی ـ آن‌گونه که او می‌پندارد ـ نیستند، پس چرا با آن‌ها مشغول رای‌زنی است؟ آیا آقای غنی واقعاً دچار بیماری آلزایمر یا فراموشی شده و یا فکر می‌کند که مردم دچار چنین بیماری‌یی هستند؟ چون تناقضی را که او در عمل نشان می‌دهد، به هیچ صورت قابل توجیه نیست. یا این افراد، واقعاً سران احزاب و شخصیت‌های بانفوذ در کشور اند که نمی‌شود رای و نظرِ آن‌ها را نادیده گرفت و یا این‌که چنین نیستند و نباید در خصوصِ این مسایل با آن‌ها صحبت کرد. این‌طور نمی‌شود که یک روز یک چیز بگوییم و روزِ دیگر به گونۀ دیگر عمل کنیم. حداقل رفتار و گفتارِ نفر اولِ کشور باید به شکلی باشد که از آن تعبیر به عدم ثبات فکری و ذهنیِ او نشود.
البته احتمال این‌که آقای غنی از این‌گونه نشست‌ها استفاده‌های خاصِ خود را ببرد، بسیار زیاد است. او که در مسالۀ صلح و گفت‌وگو با مخالفان سیاسی و گروه‌های تروریستی کم آورده و نتوانسته به موفقیتی دست پیدا کند، حالا می‌خواهد به شکل‌های دیگری آن را جبـران نماید. آقای غنی به هیچ صورت در پی مشوره با دیگران نیست، حتا اگر آنان افراد بانفوذ و چهره‌های مورد احتـرامِ ملی باشند. او هیچ‌وقت خود را در جایگاهی ندانسته که با کسی به مشوره در مسایل جاری کشور بپردازد. او همواره خود را یک سروگردن از دیگران بالا فکر کرده و کاملاً متیقن است که کسی در افغانسـتان بهتر از او نمی‌تواند مشکلات را حل کند. همان‌گونه که در ظرف چند ساعت موفق شد با تهیۀ فلمی مستند از زنده‌گی خانوادۀ بازماندۀ یک سرباز، که گویا دست به تکدی‌گری می‌زد، ثابت سازد که در افغانستان هیچ کسی زیر این نام وجود ندارد و اصلاً بازمانده‌گان شهدای نیروهای امنیتی هیچ مشکلی ندارند؛ زیرا او و نهادهای زیر کنترولش به همۀ مشکلات کشور کاملاً رسیده‌گی کرده اند، به ویژه به مشکل خانواده‌های بازمانده‌گان نیروهای امنیتی. در چنین وضعیتی، چرا آقا غنی دست به دامنِ کسانی شده است که او آن‌ها را افراد بی‌پشتوانه و بریده شده از بطنِ جامعه می‌داند؟
به نظر می‌رسد که آقای غنی می‌خواهد از این‌گونه دید و بازدیدها به نفعِ خود استفاده ببرد. او می‌داند که در عرصۀ آوردن صلح و شکست نیروهای دشمن، به هیچ موفقیتی دست نیافته است و حالا که دیگران آستین بالا زده اند که کاری در این عرصه صورت دهند، می‌خواهد که از کاروان عقب نماند و نشان دهد که همه چیز زیر نظر و کنترولِ اوست. او می‌خواهد به صورتِ کاذب به مردم بقبولاند که خلاف آن‌چه که گفته می‌شود که خلیل‌زاد هیچ توضیحی دربارۀ برنامه کاری‌اش به او نداده، همه چیز در دستِ اوست و حتا آقای خلیل‌زاد تحت نظر و اوامرِ سرقوماندان اعلی نیـروهای ملی و دفاعی افغانستان کار می‌کند.
از جانب دیگر، آقای غنی می‌خواهد با این دیدوبازدیدها ثابت کند که در امر صلح غفلت نکرده و تلاش‌های زیادی را انجام داده است؛ از جمله این‌که با نبوغ فوق‌العادۀ خود بورد مشورتی صلح را ایجاد کرده که می‌تواند یک‌شبه راه هزارساله طی کنـد و در کنار آن، همه‌روزه با سران پُرقدرت و بانفوذ احزاب سیاسی و جهادی کشور به مشوره و رای‌زنی پرداخته و اگر فردا مشکلی در این مورد به وجود آید، او می‌تواند بخشی از گناه‌ها و تقصیرهایِ خود را متوجه این افراد سازد که مشوره‌های خوب و سازنده برایش ارایه نکرده بودند.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.