کابـل ای کابـل!

گزارشگر:رحمت‌الله بیگانه/ سه شنبه 6 قوس 1397 - ۰۵ قوس ۱۳۹۷

mandegarزمستان سال ۱۳۷۳ خورشیدی، به اثر انفجار راکتی سخت زخمی شدم و در شفاخانۀ وزیر محمد اکبر خان بیش از هفتاد روز بستر ماندم.
در آن روزهای نحس، گلبدین حکمتیار شهر کابل رابه میدان جنگ تبدیل کرده بود. روزهای سختی بود، شفاخانه‌های دولتی کابل از زخمی‌ها پُر بود، در اتاق‌ها برای تداوی و بستر زخمی‌ها جای وجود نداشت، در دهلیزهای شفاخانه مریضان جابه‌جا شده بودند و من هم در دهلیز منزل دوم شفاخانه بستر بودم.
بعد از مدتی به اتاق ۱۰ نفری جابه‌جا شدم، این اتاق کلکین‌های رو به طرف کوه آسمایی بود، جایی که در آنجا افراد گلبدین حکمتیار قرار داشته و شهر کابل را از آنجا ترصد می‌کردند.
کابل هر روز زیر آتش راکت‌ قرار داشت. هنگام شلیک راکت‌ها به شهر کابل، بیماران اتاق‌های خود را رها کرده و فرار می‌کردند، اما من به نسبت شکسته‌گی پایم، از جای خود تکان خورده نمی‌توانستم.
با شیندن صدای انفجار در اطراف شفاخانۀ وزیر محمد اکبر خان، وجودم گرم می‌آمد و ترس سراپایم را فرا می‌گرفت. جایی که چپرکتم قرار داشت، کلکین شیشه‌یی بالای سرم بود، برای اینکه از شکسته‌های شیشه‌ها آسیب نبینم، سر روی خود را با کمپل و روجایی می‌پوشاندم.
دقایق بعد از راکت‌بارانِ شهر، صدای امبولانس‌ها شفاخانه را پُر می‌ساخت. هنوز دقایقی نمی‌گذشت که صدای ناله و ضجۀ زخمی‌ها فضای شفاخانه را میگرفت. بار دیگر دهلیزها از زخمی و مجروحان پُر می‌شد. زنان و اطفال ناله کنان، بسته‌گان خود را جستجو می‌کردند و شماری در بیرون شفاخانه صف می‌کشیدند.
در شهر کابل برق و ترانسپورت وجود نداشت، اما برق شفاخانه و معاش کارمندان صحی به کمک داکتران بدون سرحد و حمایت آنها پرداخت می‌گردید.
مردم در هجوم این‌همه مشکلات و مصیبت، زنده‌گی می‌کردند و در واقع در مقابل مردم دشمن بی‌رحم و سنگ‌دلی قرار داشت که پا بند هیچ اصول و قاعده‌یی نبود، هر روز به بهانه‌های شهر کابل را زیر آتش راکت‌های خود قرار می‌داد و روزانه بیش از صدها راکت به شهر زخمی کابل می‌زد.
شهر در هرج و مرج و بی‌نظمی تمام به‌سر می‌برد، هر طرف شهر کابل به سنگری از جنگ تبدیل گردیده بود.
روزها به سختی مشفت می‌گذشت، این حالت حدود ۴ سال در شهر کابل ادامه یافت، تا اینکه حکومت اسلامی توسط طالبان سقوط داده شد و گلبدین حکمتیار با تمام نیروهای مسلح خود از اطراف شهر کابل متواری گردید و بعداً به کشور ایران پناهنده شد.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.