احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:رسول خان امین/ سه شنبه 13 قوس 1397 - ۱۲ قوس ۱۳۹۷
بخش ششم/
قصۀ اولین روز مکتب شاید برای خیلی از شماها آشنا باشد. روز بزرگی که برای بیشترِ ما توأم با ترس و هیجان بود؛ ترس از آدمهای جدید و موقعیتی متفاوت و یا اولین روز کار در اداره و یا شرکت جدید، اولین روز آشنایی با همسرتان، اولین روز ورود به دانشگاه.
اولینها همیشه توأم با کمی اضطراب و استرس است. این موضوع طبیعیست که وقتی به محیط جدیدی وارد میشوید و یا با افراد بیگانه و ناآشنا برخورد میکنید، دچار کمی استرس شده و یا عصبی و ناآرام شوید؛ زیرا نمیتوانید چند لحظه بعد یعنی آینده را پیشبینی کنید، در این هنگام احساس خطر میکنید، مغز شما فرمان احتیاط داده و ترس یا اضطراب واکنش طبیعی به این موضوع است؛ یعنی مواظب باش و خودت را آماده کن! چند لحظه بعد، وقتی مغز شرایط را سنجید و تجزیه و تحلیل کرد و مشخص شد که موقعیت جدید سفید بوده و هیچ خطری شما را تهدید نمیکند، آرام میشوید. بهخاطر همین موضوع است که از مدیر جدید و یا یک انسانِ یبگانه فرار نمیکنید؛ ولی اگر با شیر درندهیی مواجه شوید، میترسید و پا به فرار میگذارید. شما در مقابل دوستان، همکاران و یا خانوادۀ خود به راحتی صحبت میکنید و میتوانید سخنرانی خود را بدون مشکلی برای آنها اجرا کنید، بدون استرس. زیرا آنها را میشناسید و با آنها احساس صمیمیت میکنید؛ ولی ممکن است همان سخنان را مقابل کسانی که نمیشناسید، نتوانید بهراحتی ادا کنید.
۱٫ ترس از بی توجهی مخاطب: در بیشتر مواقع استرس شما به این دلیل است که میترسید مخاطب به صحبتهای شما گوش ندهد البته هیچ چیز بدتر و توهینآمیزتر از این نیست که هنگامی که با شخصی صحبت میکنید، طرف مقابل درحال بررسی کردن پیامهای دریافتی موبایلاش باشد. باید ببینید مشکل کجاست. چرا به شما گوش نمیدهد و بی توجهی مخاطب ممکن است به چند دلیل اتفاق بیفتد:
• احساس عدم نیاز به محتوای شما: اگر مخاطب احساس کند که مطلبهایی که ارایه میکنید به دردش نمیخورد و مفید نیست، به شما گوش نخواهد داد.
• مطلب غیرقابل فهم و سنگین: شما قرار است سخنرانی کنید و از این طریق اطلاعات مفیدی را انتقال دهید. فراموش نکنید که شنوندهگانتان فقط یک بار فرصت شنیدن و درک سخنان شما را دارند. اگر مطالبی که عنوان میکنید، خیلی پیچیده و پُر از لغات سنگین باشد، ممکن است مخاطب به دلیل متوجه نشدن قسمتی از سخنانتان، خسته شده و علاقهیی به شنیدن ادامۀ آن نداشته باشد.
• مطلبهای بیش از حد: حتماً از مدت زمانی که برای سخنرانی در اختیارتان میگذارند، اطلاع دقیقی داشته باشید و محتوایی که تهیه میکنید، متناسب با آن باشد. قرار نیست در زمان کوتاهی که در اختیار دارید، همۀ اطلاعات و دانش خود در خصوص آن موضوع را به مخاطب بشنوانید. وقتی مطالب بیش از اندازه ارایه شود، از حوصلۀ شنونده خارج شده و باعث میشود گیج و خسته شوند و علاقهیی به دنبال کردن سخنان شما نداشته باشند.
• محتوای تکراری: احتمالاً شما هم گیرِ اشخاصی افتادهاید که داستان یا اتفاقی را بارها و بارها برای شما تعریف کردهاند طوری که تمام جزییات آن را حفظ کردهاید. اگر سخنان شما برای مخاطب تکراری باشد، مسلماً علاقهیی به گوش دادن نخواهد داشت و ترجیح میدهد تالار را ترک کرده و یا اگر مجبور به نشستن باشد، هر کار دیگری انجام میدهد جز اینکه به شما توجه کند.
Comments are closed.