احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمد عمران - ۳۰ جدی ۱۳۹۱
وزیر خارجه پاکستان در تازهترین اظهارات خود، مأموریت ناتو در افغانستان را ناتمام توصیف کرده و گفته است، امریکا و متحدان آن در جنگ با تروریسم، به اهدافِ خود دست نیافتهاند. حنا ربانی کهر گفته است که در صورت خروج عجولانه سربازان خارجی از افغانستان، این کشور با ناامنیهای گسترده روبهرو خواهد شد.
این اظهارات در زمانی مطرح میشوند که باراک اوباما رییسجمهوری امریکا در یک نشست خبری با حامد کرزی رییسجمهوری کشور اعلام کرد که نیروهای ایتلاف مبارزه با تروریسم، به اهداف اصلی خود در افغانستان و منطقه دست یافتهاند و از جمله اینکه، دیگر القاعده برای جهان خطر جدی به شمار نمیرود. آقای اوباما در مورد طالبان هم گفت که این گروه بهشدت صدمه دیده و دیگر توشوتوان نظامیِ گذشته را ندارد. امریکا در مجموع به این باور است که با خروج سربازان ناتو از افغانستان، این کشور به مأمن امنِ ترویستان که میتواند منافع غرب را تهدید کند، تبدیل نمیشود. و از سوی دیگر، امریکا باور دارد که در افغانستان با جنگِ منظم روبهرو نیست و آنچه که در این کشور میگذرد، جنگهای پراکنده چریکی است که به وسیله برخی گروههای شورشی انجام میشود.
اما اظهارات مقامهای پاکستانی نشان میدهد که میان اسلامآباد و واشنگتن، دیدگاههای متضادی در رابطه با افغانستان وجود دارد. شاید در داخل افغانستان هم برخی گروهها و جناحها نسبت به خروج نیروهای ناتو از کشور در سال ۲۰۱۴ نگرانیهایی داشته باشند، ولی این نگرانیها با آنچه که پاکستانیها مطرح میکنند، از یک جنس و نوع نیستند. جناحهای سیاسی کشور عمدتاً بهدلیل حمایتهای بیرونی از گروههای مخالف و عدم مدیریت سیاسی کارا در داخل کشور، نگرانیهایی را نسبت به آینده ابراز میکنند. ولی پاکستانیها مثل این است که با طرح و برنامه از قبل طراحیشده، میدانند که خروج نیروهای ناتو از کشور، با آغاز ناامنیهای گسترده همزمان میشود.
پاکستان از آن جایی که به مأمن امن شورشیان مخالف دولتِ افغانستان تبدیل شده، همواره میتواند تهدیدی بالفعل برای کشور ما به شمار رود. این کشور در حالی نسبت به خروج نیروهای ناتو از افغانستان ابراز نگرانی میکند که ریشههای ناامنیهای منطقه و از جمله افغانستان، در خاکِ خودش قرار دارد و با وجود فشارهای جامعه جهانی، از حمایت گروههای شورشی دست برنداشته است. وقتی خانم کهر مأموریت ناتو را زیر پرسش میبرد، فوراً این پرسش به ذهن متبارد میشود که این مأموریت در ده سال گذشته با چه چالشهایی روبهرو بوده و کدام کشور تلاش کرده است که مأموریت ناتو در منطقه را به شکست منجر کند؟
شاید برآوردهای تازه پاکستانیها به این نتیجه منجر شده که برخورد آنها با مسایل منطقه، اهداف این کشور را تأمین کرده و خلاف تصور جامعه جهانی، گروههای تروریست تحت حمایت این کشور میتوانند هنوز هم تهدیدی جدی برای غرب و افغانستان به شمار روند. حالا هم وقتی پاکستان از شکست مأموریت ناتو سخن میگوید، عملاً به آن جنبههای این مأموریت توجه دارد که منوط به این کشور در مبارزه با تروریسم بوده است. پاکستان در گذشته هم سیاستِ دو گانه و به تبع آن، بازی دوگانه در منطقه و افغانستان داشته و حالا هم این بازی را ادامه میدهد. پاکستان از یکطرف از حسن نیت خود در تأمین صلح و آزادیِ زندانیانِ طالبان سخن میگوید، و از جانب دیگر با حمایت گروههای شورشی و طراحی حملات انتحاری در افغانستان ـ که تازهترین نمونه آن، حمله به ریاست امنیت ملی کشور در روز چهارشنبه هفته گذشته بود ـ میخواهد شرایط را به گونهیی مدیریت کند که در سیاستهای منطقه دستی بالا داشته باشد. پاکستانیها در مذاکرات ابوظبی از تلاشهای خود برای تأمین صلح در افغانستان خبر دادهاند و گفتهاند که به زودی شمار دیگری از سران طالبان را هم از زندانهای این کشور رها میکنند، ولی هر از گاهی با وارد کردن فشار بر افغانستان میخواهند بگویند که گره مشکلات در منطقه در دستِ آنهاست و میتوانند راحتتر از کشورهای غربی بر اوضاع منطقه تأثیرگذار باشند.
وقتی پاکستانیها از گسترش ناامنیها در افغانستان پس از خروج نیروهای ناتو سخن میگویند، به این معناست که این کشور طرحها و برنامههای تازهیی را برای ادامه ناامنیها و حتا افزایشِ آنها روی دست دارد. پاکستان اگر در یک دهه گذشته صادقانه در تأمین صلح در منطقه و افغانستان همکاری میکرد، بدون تردید امروز بحث شکست مأموریت ناتو به وسیله زمامدارانِ این کشور مطرح نمیشد. اگر بحث شکست مأموریت ناتو در منطقه و افزایش ناامنیها در افغانستان یک بحث جدی باشد، عملاً نشان میدهد که پاکستان کار خانهگیِ خود را در قبال منطقه درست انجام نداده است.
افزایش ناامنیها در افغانستان به هیچ صورت نمیتواند در محدوده مرزهای این کشور باقی بماند و بدون شک کشورهای همسایه را نیز تهدید میکند؛ تهدیدی که پاکستانیها به خوبی آن را حس میکنند ولی فکر میکنند که با انجام معاملات سیاسی با برخی از گروههای شورشی، میتوانند اثراتِ آن را بر پاکستان کاهش دهند و آسیبهای آن را متوجه افغانستان سازند؛ محاسبهیی که از همین حالا نتایج زیانبارِ آن را میتوان در اوضاع هر دو کشور افغانستان و پاکستان به چشم دید. شاید گروههای شورشی بنا به مصلحتهایی، به گونه مقطعی از وارد کردن فشار بر پاکستان خودداری ورزند، ولی در درازمدت سیاستمداران پاکستانی میدانند که چنین ضمانتی وجود ندارد و این کشور همانگونه که حالا در لبه پرتگاه قرار گرفته، حتماً در آینده نزدیک به درون پرتگاه سقوط میکند. نشانههای این سقوط مرگبار را میتوان از حالا در برخوردهای سیاسی برخی از گروهها که به پیروی از بهار عربی در پاکستان شکل گرفتهاند، دید. تهدید قادر طاهری رهبر مذهبی مخالف دولت پاکستان، نوعی از یک طغیان بزرگ میتواند به شمار رود که بهار عربی را در اذهان تداعی میکند.
Comments are closed.