احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۳۰ جدی ۱۳۹۱
جلیل جیلانی معاون وزارت خارجۀ پاکستان، گفته است که کشورش در نظر دارد تمام زندانیانِ طالب را آزاد کند.
این برنامه در واقع، موج دوم رهایی طالبان است که در تبانی با حکومتِ افغانستان صورت میگیرد.
مقامات پاکستانی گفتهاند که هنوز در مرحلۀ تنظیمِ این برنامه هستند و بهزودی تمام زندانیان طالب را آزاد خواهند کرد.
بیتردید که آقای کرزی نیز از این تصمیمِ پاکستان حمایت میکند، چون اساساً برنامۀ رهایی طالبان از سوی پاکستان، بر بنیاد گفتوگوهای صلح روی دست گرفته شده است؛ از اینرو، آمادهگی لازمی برای پذیرفتنِ برادرانِ آزادشدهاش خواهد داشت.
اما این آمادهگی برای پذیرش، چهگونه خواهد بود؟
حکومت تصور میکند که رهایی زندانیان طالبان، توجه و اعتماد مخالفانِ مسلح را جلب خواهد کرد و این مساله میتواند به دستاورد مثبتی پیرامون گفتوگوهای صلح منجر گردد. این تصور خیلی هم سادهلوحانه نیست، چون آقای کرزی هم از این پروسه منافعِ خودش را دارد. گمانهزنیها بر آن است که جناب کرزی بهخاطر بههمزدنِ روند معمول انتخابات، سعی دارد تا حضور طالبان را در هنگام برگزاریِ آن گسترده سازد. چون حضور طالبان بهدلیل مخالفتِ ریشهییشان با قانون اساسی و نظام موجود، میتواند دلیل محکمی برای نفی انتخابات باشد. اما خامیِ این فکر در آنجاست که طالبان به طور کامل برنخواهند گشت. زیرا جدای از اینکه طالبان یک پروژۀ استخباراتیاند و استخبارات کشورها نخواهند گذاشت چنین امری تحقق پذیرد؛ خود آنان نیز به این گماناند که ایالات متحده در جنگ با طالبان شکست خورده است و پس از خروج امریکا، تمام افغانستان سهمِ آنها است نه کمتر از آن.
بنابراین، رییسجمهور کرزی در یک خیالِ خام به سر میبرد؛ در این خیال که اگر طالبان با این آزادسازیها، سلاحشان را به زمین بگذارند و به روند کنونی بپیوندند: یکی امنیت سراسری در افغانستان تامین خواهد شد، دوم نیکنامی این مساله عاید حالِ او خواهد شد، و سوم زمینۀ تحکیم اقتدارِ وی نیز بهدست میآید.
به نظر میرسد که از این سه تصور آقای کرزی، فقط سومی محقق خواهد شد؛ چون بخشی از طالبان برگشته، دستاویز محکمی برای مصادرۀ انتخابات میشوند. ولی از آنچه خبری نخواهد شد، مسالۀ برقراری امنیت است.
قراین همواره نشان داده است که بسیاری از طالبانِ آزاد شده، به جبهاتِ جنگ برگشتهاند و دوباره برای حملاتِ انتحاری آماده شدهاند. به گونۀ مثال، در عملیاتی که از سوی نیروهای امنیتی در سال جاری اتفاق افتاد، یکی از دستگیرشدهگان کسی بود که سالِ قبل از سوی رییسجمهور آزاد شده بود.
به هر روی، آنچه مایۀ رنج مردم و بیانگرِ حقارت تیمِ دستگاه حاکم به شمار میرود، همین مسأله است. حکومت چموشانه چشم بر این واقعیتها میپوشاند و تصور میکند که مردم همهچیز را فراموش کردهاند. مردم نیک میدانند که حملهکنندهگانِ سه روز پیش بر ساختمان ادارۀ امنیت ملی، همان کسانی بودند که آقای کرزی همواره از آزادیِ آنان حمایت کرده است. آیا این نادیده گرفتنِ جنایات طالبان از سوی تیم حاکم، خود جنایتِ دیگری نیست؟ آیا ساکنان ارگ ریاستجمهوری دچار عذاب وجدان نمیشوند؟
عملکرد تیم حاکم نشان میدهد که آنها بهرغم دانستنِ برخطا بودنِ برنامهشان، به این روند ادامه میدهند. و توقفِ این روند نیز از هیچ راه دیگر به جز بسیج گروههای اپوزیسیون، احزاب سیاسی، رسانهها، جامعۀ مدنی و نخبهگانِ مردمِ افغانستان میسر نیست. زیرا دیگر ثابت شده است که آزادسازی سازمانیافتۀ طالبان زیر عنوان گفتوگوهای صلح، به غیر از گسترش فاجعه نتیجه دیگری ندارد. از یک سرِ این برنامه، پاکستانـ طالبان و سایر کشورها نفع میبرند و از سر دیگر آن، آقای کرزی و همراهانش که با بیتابی منتظر فرا رسیدنِ انتخاباتاند تا آن را مصادره کنند. در این میان، تنها مردم افغانستان هستند که با این رفتار حکومت، بیش از پیش به اسارت کشیده میشوند و میرود تا بندهای این زنجیر، حلقومِ آزادی را پاره کند.
Comments are closed.