احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکرده‌اند.





کار بست معناشناسی در فهمِ قرآن

گزارشگر:عبدالکبیر صالحی/ چهار شنبه 28 قوس 1397 - ۲۷ قوس ۱۳۹۷

بخش نخست/

mandegarچکیده
قرآن‌پژوهان از دیرباز تلاش ورزیده‌اند تا از چشم‌اندازهای گونه‌گونِ کلامی، فلسفی، جامعه‌شناختی و صرفی-نحوی به قرآن نزدیک شوند و به شناختِ آموزه‌ها و معارفِ این کتاب نایل آیند. اما توشی‌هیکو ایزوتسو، قرآن‌شناسِ مشهورِ جاپانی، برای نیل به فهم معارفِ قرآن به هیچ‌ یک از این شیوه‌ها متوسل نمی‌شود، بلکه با تمسک به دانش معناشناسی تلاش می‌ورزد روشی تازه را در حوزۀ مطالعات قرآنی تیوریزه کند. نوشتار حاضر بر آن است تا رویکرد معناشناختیِ ایزوتسو به قرآن را مورد معرفی و بازشناسی قرار دهد.

کلیدواژه‌ها: ایزوتسو، معناشناسی، قرآن‌پژوهی، جهان‌بینیِ قرآن، دستگاه واژگانیِ قرآن

۱) مقدمه
معناشناسی که در انگلیسی آن را «semantics» و در زبان عربی «عِلمُ الدَّلالۀ» می‌خوانند، یکی از شاخه‌های عمده و مهم زبان‌شناسی (linguistics) است که چیستی و ماهیتِ معنا را مورد آنالیز قرار می‌دهد، پیدایش معنا و سیر تحول آن را در بستر تاریخ بررسی می‌کند، روابط معنایی بین مفاهیم مختلف یک متن را می‌کاود و سرانجام، شبکه‌یی از معانیِ مرتبط آن متن را استخراج می‌کند. به سخنی دیگر، معناشناسی عبارت است از دانشی که بررسی نظریۀ معنا را مورد عنایت قرار می‌دهد. بنابراین، می‌توان مدعی شد که بازشناسی «معنای معنا» کانونی‌ترین مسألۀ مورد توجه معناشناسی است.
معناشناسی دانشی است جدید و نوپدید. هرچند مباحثی چون خاستگاه زبان، رابطۀ لفظ و معنا، نقش سیاق‌شناسی در معنایابی، حقیقت و مجاز، واژه‌گان مشترک و مترادف، وجوه و نظایر و…، که امروزه به قلمرو معناشناسی تعلق دارند، از گذشته‌های دور در گسترۀ دانش‌هایی چون صرف، نحو و بلاغت بررسی و بازشناسی می‌شده اند، اما وجود این مباحث به هیچ‌وجه دالّ بر قدمت و پیشینۀ تاریخی معناشناسی نیست و در واقع، معناشناسی در سدۀ نوزدهم میلادی به عنوان دانشی مستقل پدیدار گردیده است.
نخستین دانشمندی که خطوطِ کُلی معناشناسی به عنوان دانشی مستقل را ترسیم کرد، میشیل بریل (Michel Breal) زبان‌شناس فرانسوی بود که در سال ۱۸۹۷ بحثی تحت عنوان «گفتاری در معناشناسی» (Essai de Semantique) نگاشت. او در این بحث، بررسی معناشناختیِ الفاظ در زبان‌های وابسته به خانوادۀ زبانیِ هندی-اروپایی از قبیل یونانی، لاتینی و سانسکریت را مورد عنایت قرارداد و دیدگاه‌های وی در آن زمان، به مثابۀ انقلابی در زبان‌شناسی تلقی گردید. بریل اولین کسی بود که اصطلاح «سیمانتیک» را برای دانش معناشناسی پیشنهاد کرد و از آن پس، این اصطلاح در زبان‌های انگلیسی و فرانسوی به عنوان نامی برای دانشِ نوپدیدِ معناشناسی به نحو گسترده‌یی مورد کاربست قرار گرفت.
پس از میشیل بریل، دانشمندانِ دیگری نیز به جرگۀ مطالعات معناشناختی روی‌آوردند و در نتیجه، این دانش در طول عمر نه‌چندان درازِ خود با تأثیرپذیری از عواملی متعدد؛ از جمله رویکرد مطالعات میانرشته‌یی (interdisciplinary)، به طور شگفت‌انگیزی گسترش یافت و شاخه‌های متعددی را در قلمرو خود تأسیس کرد و به روی دانش‌های دیگری چون تاریخ، ادبیات، فلسفه و الهیات، آفاقِ تازه‌یی گشود.
شماری از متألهان مسیحی دست‌آوردهای معناشناسی و دیگر دانش‌های زبانی را در راستای فهم کتاب مقدس به کار گرفتند و با بهره‌گیری از داده‌های این علوم، تلاش ورزیدند تا زمینۀ خردپذیری و روزآمدیِ آموزه‌های دینی را در دنیای مدرن فراهم سازند. با الگوبرداری از این تلاش‌ها، شماری از خاورشناسان، قرآن را نیز از رهگذرِ دانش‌های زبانیِ مدرن به بررسی گرفتند. یکی از نام‌بردارترین دانشمندانی که قرآن را از این چشم‌انداز مورد مطالعه و خوانش قرار داد ایزوتسو، قرآن‌شناسِ جاپانی، بود که ما برآنیم تا در این مقال دیدگاه‌های معناشناختی او در حوزۀ مطالعاتِ قرآنی را مورد معرفی و بازشناسی قراردهیم.
۲) کیستیِ ایزوتسو
توشی‌هیکو ایزوتسو در چهارم ماه می ۱۹۱۴ میلادی در شهر توکیو، پایتخت جاپان، دیده به جهان گشود. پدرش مربیِ تعالیم ذن (zen) در آیین بودایی بود. ازاین‌رو، ایزوتسو در نخستین سال‌های زنده‌گی‌اش با آموزه‌های این مکتب آشنا شد. او در دورانِ مدرسه به مطالعاتِ اسلامی علاقه‌مند گردید و با مراجعه به مرکزِ اسلامی مسلمانانِ ترک‌تبار در شهر توکیو، زبان‌های عربی و ترکی را فراگرفت. نخستین آموزگارِ ایزوتسو در این برهه از زمان شخصی به ‌نام موسی جارالله بود که بر متون کلاسیکِ اسلامی و عربی تسلط قابل ملاحظه‌یی داشت. ایزوتسو کتاب سیبویه، صحیح مسلم و دیگر متون کلاسیک عربی و نیز شعر جاهلی را نزد این دانشمند فرزانه خواند. ایزوتسو افزون بر عربی و ترکی، بر زبان‌های انگلیسی، فرانسه، آلمانی، لاتینی، ایتالیایی، اسپانیایی و روسی نیز تسلط داشت که بعضی از آن‌ها را در مدرسه و پاره‌یی دیگر را در دوران دانشگاه فراگرفته بود. او در عینِ حال عبری، چینیِ قدیم، چینیِ جدید، سانسکریت، فارسی و ادبیات روسی را نیز می‌دانست.
ایزوتسو در سال ۱۹۳۷ از دانشگاه کیو (Keio) که یکی از بهترین دانشگاه‌های غیردولتی جاپان است، فارغ‌التحصیل شد. او در دانشکدۀ ادبیات، در رشتۀ زبان‌شناسی تحصیل کرد و بعد از دریافت دانشنامۀ دکتری، در همین دانشکده به تدریس زبان‌شناسی و فلسفۀ زبان پرداخت. او در سال ۱۹۵۹ رهسپار خاورمیانه گردید و تا اواخر ۱۹۶۱ در مصر و لبنان به سر برد. ایزوتسو طی این سفر با شخصیت‌هایی چون رشید رضا، محمد ابراهیم مدکور و شماری دیگر از دانشمندانِ عرب آشنا گردید. نامبرده در سال ۱۹۶۲ به مونترال کانادا رفت و در دانشگاه مک‌گیل (McGill) و انستیتوت مطالعات اسلامیِ آن دانشگاه، سیر جدیدی از فعالیت‌های خود در زمینۀ اسلام‌شناسی و قرآن‌پژوهی را آغاز کرد. او در سال ۱۹۷۴ بنا به دعوت سیدحسین نصر، دانشمند سنت‌گرای ایرانی، به تهران رفت و در مجامع آکادمیک آن دیار به فعالیت علمی در زمینۀ اسلام‌شناسی ادامه داد. در سال ۱۹۷۹ ایزوتسو دوباره ایران را به مقصد توکیو ترک گفت و در دانشگاه کیو مشغول به کار شد. او طی این سال‌ها چندین کتاب به چاپ رسانید و در هفتم جنوری سال ۱۹۹۳ به دیار باقی شتافت.
ایزوتسو در طولِ زنده‌گیِ پُربارِ خود آثار متعددی در زمینۀ اسلام‌شناسی به نگارش درآورد. او نویسنده‌یی چندبُعدی بود و در زمینه‌های مختلف از جمله قرآن‌شناسی، کلام، عرفان و تاریخ اسلامی آثاری خلق کرد که ما در ذیل شماری از آن‌ها را نام می‌بریم:
۱) «تاریخ اندیشۀ عربی»: نخستین کتاب ایزوتسو در حوزۀ اسلام‌شناسی که وی آن را در ۲۶ ساله‌گی به زبان جاپانی نوشته است.
۲) «محمد (ص)»: این کتاب نیز به زبان جاپانی به نگارش درآمده است.
۳) «ترجمۀ قرآن مجید به زبان جاپانی» که در فاصلۀ ۱۹۵۱ تا ۱۹۵۸ به نگارش درآمد.
۴) «خدا و انسان در قرآن» (God and Man in the Quran): این کتاب به زبان انگلیسی نگاشته شد و در سال ۱۹۶۴ در توکیو انتشار یافت. این اثر توسط احمدآرام به فارسی ترجمه و به چاپ رسیده است.
۵) «مفاهیم اخلاقی-دینی در قرآن» (Ethico-Religious Concepts in The Quran) که به زبان انگلیسی نوشته شده است. دو کتاب اخیر حاصل یادداشت‌هایی است که مؤلف در حین ترجمۀ قرآن برمی‌داشت.
۶) «مفهوم ایمان در کلام اسلامی» (The Concept of Belief in Islamic Theology): این کتاب توسط زهرا پورسینا به فارسی ترجمه شده و در ۳۱۶ صفحه و ۱۱ فصل به چاپ رسیده است.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.