احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمد عمران - ۰۱ دلو ۱۳۹۱
آزادی طالبان از زندانهای پاکستان، این روزها در سرخط خبرهای کشور و جهان قرار گرفته است. پاکستان که تا دیروز دهها زندانی طالبان را در اسارت خود نگه داشته بود، حالا به گونه حاتمبخشانه تصمیم گرفته است که تمام این زندانیان را رها کند. این رهاییسازی نیز به گفته مقامهای پاکستانی، بهدلیل داشتنِ حسن نیت نسبت به پروسه صلح و بر اثر تقاضای مقامهای افغانستان صورت میگیرد. اما جالب اینجاست که مقامهای شورای صلح که بهشدت بر رهایی طالبان زندانی تأکید میورزیدند، حالا نگران وضعیت شده و به گونه رسمی اعلام کردهاند که طالبانِ زندانی باید در مشوره با شورای صلح از زندانهای پاکستان رها شوند.
پاکستان تا به حال ظاهراً به درخواست مقامهای کشور حدود بیست زندانی طالبان را که از سالها به اینسو در زندانهای این کشور بهسر میبردند، از زندان رها کرده است. در میان زندانیان رها شده، تنها چهره شاخص و شناخته شده، مولوی نورالدین ترابی وزیر عدلیه زمان حاکمیت طالبان است و دیگر افراد رها شده، به گفته بسیاری از کارشناسان، از چهرههای با نفوذ طالبان نبودهاند. مقامهای کشور عمدتاً بر رهایی ملا عبدالغنی برادر که گفته میشود فرد شماره دوم طالبان است، تأکید دارند؛ ولی مقامهای پاکستانی تاهنوز در زمینه رهایی این فرد که گفته میشود از همشهریان رییسجمهور کرزی است، اقدامی نکردهاند.
از جانب دیگر، در مورد رها شدهگان طالبانِ اطلاع درستی در دست نیست. در تازهترین واکنش، سفیر امریکا نسبت به رهایی این افراد به گونهیی ابراز نگرانی کرد و گفت که افراد رها شده مشخص نیست که پس از رهایی کجا شدهاند. اما آنچه که در مورد افراد رها شده میتوان با قاطعیت در وضعیت موجود گفت، دو مسأله است. نخست اینکه این افراد به هیچ صورت به افغانستان برنگشتهاند و نه هم رابطهیی با مقامهای کشور برقرار کردهاند. دوم اینکه تأثیر رهایی این افراد به دلیل اینکه سالهای طولانی در زندانهای پاکستان بهسر بردهاند، بر روند مذاکرات صلح هیچ بوده است. برخیها عقیده دارند که طالبان زندانی، دیگر در ساختار این گروه هیچ محلی از اعراب ندارند و سالهاست که گروه طالبان نسبت به سرنوشت آنها بیتفاوتی اختیار کرده است. برخی نیز معتقد اند که گروه طالبان حالا آن گروه ده سال پیش نیست و افراد زیادی در ردههای مختلف تصمیمگیری در این گروه چنان جابهجا شدهاند که حتا درکی از روابط پیشین این گروه ندارند. این مسایل در کل شرایطی را فراهم کرده که رهایی زندانیان طالبان به جای تأثیرگذاریهای مثبت بر روند صلح و گفتوگوها، این روند را به کلاف سردرگم تبدیل کرده است؛ کلافی که حتا مجریان برنامه صلح نیز نمیدانند که واقعاً چه میخواهند و چه باید بکنند.
دولت افغانستان که تا همین چندی پیش تمام امیدهای خود را برای تأمین صلح به رهایی طالبان زندانی و یا گشایش دفتری برای این گروه در کشور ثالث بسته بود، اکنون متوجه شده که در این مورد راه اشتباهی را پیموده و تلاشهایش بینتیجه بوده است. شاید مقامهای کشور هنوز برای اعتراف رسمیِ این موضوع به وقت نیاز داشته باشند، ولی اظهارنظرهای متناقض و توام با نگرانی آنها نشان می دهد که در زمینه تأمین صلح تلاشهای آنها نتیجهبخش نبوده است. این موضوع زمانی مشخص میشود که اظهارنظرهای مختلف در وزارت خارجه، ارگ ریاستجمهوری و شورای عالی صلح در مورد مذاکرات صلح و رهایی طالبان، به درستی دنبال شوند. این اظهارنظرها به هیچ صورت از یک دیدگاه مشخص و واحد در مورد روند صلح در درون دستگاه دولت خبر نمیدهند. شورای صلح به گونه سربسته میگوید که طالبان رها شده در هماهنگی با دولت افغانستان پاسپورت بهدست آوردهاند؛ ولی وزارت خارجه کشور از این مسأله هیچ آگاهییی ندارد. در همین حال، برخی منابع فاش کردهاند که طالبان پاسپورتهایی را که با آنها بتوانند از پاکستان خارج شوند، از بازار سیاه بهدست آوردهاند.
این سردرگمی و اظهارنظرهای متناقض، تنها به مسایل جزیی مثل صدور پاسپورت خلاصه نمیشود؛ بل در مسایل کلانی چون روند گفتوگوها و گشایش دفتر نیز اظهارنظرهای مقامهای کشور سرشار از تناقض و تضاد است. گاهی این مقامها خبر میدهند که گفتوگوهایی با برخی از سران طالبان انجام شده، ولی پس از مدتی این گفتهها به وسیله خود این مقامها تکذب میشود و از عدم برگزاری گفتوگوهای صلح خبر داده میشود.
اما موضوع مهمی که در مورد رهایی طالبان این روزها به وسیله برخی آگاهان مطرح میشود، این است که این افراد هیچ تعلقِ خاطری به گفتوگوها و مذاکرات صلح ندارند. دولت افغانستان پیش از این اعلام کرده بود که طالبان زندانی افرادیاند که خواهان برقراری صلح در کشور اند و رهایی آنها سبب میشود که این روند جانِ تازه بگیرد. اما رهایی طالبان از زندانهای پاکستان نشان داد که اظهارنظرهای آگاهان نسبت به دیدگاههای مقامهای کشور، نزدیکتر به واقعیت بوده است.
فضای مهآلود صلح در کشور خطرهای زیادی را متوجه روند سیاسی و تحولات تازه میسازد. از این فضای آشفته کسانی که میتوانند سود ببرند، گروههای شورشی و حامیان منطقهییِ آنها اند. سردرگمی دولتمردان کشور عملاً روند صلح را به روندی خنثا و بدون بازدهی تبدیل کرده است. این مقامها بدون آنکه نسبت به اقدامهای عجولانه خود بهدرستی فکر کنند، هر روز طرح و برنامه تازهیی ارایه میکنند که بدون در نظرداشت عواقب و نتایج آن، برای مدتی با هزینههای گزاف به اجرا گذاشته میشود و پس از مدتی که بیثمریِ آن به ثبوت رسید، طرح و برنامه دیگری جایگزین برنامه قبلی میشود.
دولت افغانستان در ده سال گذاشته حتا قادر نشده که تعریف مشخصی از صلح ارایه کند و در این خصوص دست به تفکیک و تمایزگذاری بزند. گروه طالبان پس از سقوط این رژیم حداقل در مواضع سیاسیِ خود نشان داده که چه میخواهد و برای کدام هدفها به جنگ خود همچنان ادامه میدهد. این گروه بنیادهای اصلی نظام کنونی را با دیدگاههای خود در تضاد میبیند و تا زمانی که این بنیادها، که دستاورد دهساله مردم افغانستان برای ایجاد نظامی قانونمند و متکی بر ارزشهای دموکراتیک است، وجود داشته باشند، به هیچ صورت طالبان و سرانِ آنها حاضر نمیشوند که با دولت مصالحه کنند. نه تنها رهایی طالبان زندانی، این دیدگاه را تأیید میکند؛ بل حتا طالبانی که به دلایل گوناگون در داخل کشور بهسر میبرند، حاضر به همکاری با دولت فعلی نیستند و از تضاد فکریِ خود با نظام همواره سخن گفتهاند.
Comments are closed.