احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:شنبه 29 جدی 1397 - ۲۸ جدی ۱۳۹۷
مهلت ثبتنامِ نامزدان ریاستجمهوری، قرار تأکیدها و هشدارهای کمیسیون انتخابات، درحالی رو به اختتام است که هنوز مردم و رسانهها انتظار ثبتنامِ دانهدرشتهایِ این دور از انتخابات ـ یعنی آنهایی که یا قدرت را در اختیار دارند و یا از میان طیفِ وسیعی از مردم برخاستهاند ـ را میکشند. یکی از نامزدانی که احساس میشد با قرار گرفتن در کنار آقایان محمد محقق و یونس قانونی میتواند آرای قابلِ توجهی را از آنِ خود سازد، آقای حنیف اتمر بود که روزِ گذشته پس از انجام یک توافقِ ۸مادهیی با اعضای اصلیِ تکت انتخاباتیاش، به دفتر کمیسیون مستقل انتخابات رفت و رسماً خود را شامل فهرست نامزدان انتخابات ریاستجمهوری ساخت. اما باقی نامزدانِ مطرح، امروز یا فردا به ثبتنام اقدام خواهند کرد.
انتخابات ریاستجمهوری شاید در همه جای دنیا، شباهت به بازار مکاره و موقتی داشته باشد که برای مدتِ محدودی برپا میشود و هر بازرگانی با عرضه و نمایشِ داشتههایش انتظارِ مشتری و خریدار را میکشد. اصطلاحِ بازار مکاره اما در افغانستان از آنجا صادق است که انتخابات در این کشور ابداً خالی از مکر و نیرنگ نبوده و اغلبِ آنهایی که خواهان احراز پست ریاستجمهوری یا سهمِ عمده در قدرت اند، کسانیاند که در ایامِ انتخابات و روزهای نزدیک به آن، از انجامِ هیچ نمایش و هیچ لافوگزاف و معاملهیی دریغ نمیورزند.
در انتخابات ریاستجمهورییی که قرار است در سال نوِ خورشیدی برگزار گردد، ما سیاستمدارانی را میبینیم که چندین رنگ جامه به تن کردهاند و در نهایت هم معلوم نیست که به کدام رنگ وفادار خواهند بود. در کنار این، ما با حکومتی مواجه هستیم که میل به قدرت و انحصارخواهی در آن موج میزند و از هیچ تلاشی اولاً برای مهندسی انتخابات و ثانیاً برای پراکنده ساختنِ آرای مردم و نااُمید ساختنِ آنها از «تغییر» دریغ نمیورزند. چنین حکومتی نگاهش به مردم و مطالباتشان، نگاهی ابزاری است و میکوشد همه را یا در راستای بقایِ خود بسیج و یا هم در راستای منافعِ حلقۀ خاص خود، متفرق و متشتت سازد. مکارهگیِ بازار انتخاباتِ افغانستان نیز بیشتر از همین چشمه آب میخورد.
اینکه میبینیم در بزنگاهِ انتخابات ریاستجمهوری، برخی از چهرههای سیاسی بهرغمِ اکتهای سنگین و شعارهای متینشان، خود را رسوا میکنند و یا هم اینکه رسوا میشوند؛ صدا و تصویری از شخصی بهناگاه منتشر میشود و متعاقبِ آن تکتی بسته یا شکسته میشود؛ کسی با سابقۀ سیاهِ تمامیتخواهی از باز شدنِ فضای سیاسی سخن میگوید و شخصی دیگر با طرحها و اداهای قهرمانانه در سایۀ کسی خیمه میزند که روزگاری علیه او قلم و قدم زده، همه ناشی از نگاهِ طعمهپندارانه به انتخابات و کارزارهای مبتنی بر آن است.
شاید از این فضا گریزی نباشد، چه اینکه دموکراسی مجالی برای تبارزِ همهگان ـ چه خوب چه زشت ـ است؛ اما آنچه میتواند دموکراسی را ارتقا بخشد و بازار مکارۀ انتخابات را تلطیف سازد، نقش مردم در انتخابات است. تا دو روزِ دیگر (امروز و فـردا) تکتهای انتخاباتی همه تکمیل میشوند و تمامِ نامزدان ـ از آقای غنی گرفته تا سایرین ـ ثبتنام خواهند کرد و همه نیز منطقاً باغهای سرخوسبزِ فراوانی را وعده خواهند داد. ولی در واقعیتِ امر این مردمِ افغانستان اند که با درجۀ آگاهی و ضریبِ تجاربشان از گذشته، تشخیص خواهند داد که به چه کسی یا کسانی باور کنند و خریدارشان شوند و به چه کسی یا کسانی نه بگویند و طردشان کنند.
اگر مردم افغانستان اینبار با هوش و حافظه به بازار مکارۀ انتخابات وارد شوند و با گوشِ عقل و منطق سخنان و ادعاهایِ نامزدان را بشنوند، دستِ پُر و بدون پشیمانی و حسرت از آن خارج خواهند شد. و اما اگر صرفاً با هیجان و احساس در این بازار پرسه بزنند و سخنان و ادعاهایِ نامزدان را از این دریچه بپذیرند یا رد کنند، حاصلِ انتخابات برای آنها چیزی جُز حسرت و پشیمانی نخواهد بود.
گذشتۀ نامزدان، روش و منشِ سیاسی آنها، خاستگاه و جایگاهِ اجتماعی آنان، ثبات و پایداریشان در مبارزه و اینکه چقدر اهلِ علم و عمل اند؛ فکتهای مفیدی برای سنجۀ ادعاهایِ آنان و تصمیمگیری در رایدهی است.
Comments are closed.