گزارشگر:محمد مرادی - ۰۷ دلو ۱۳۹۷
افغانستان از معدود کشورها در جهان است که حداقل از دو قرن بدینسو، اوضاع سیاسی و اجتماعی آن کمتر دچار تغییر شده است. عدهیی از شهروندان افغانستان زمینۀ ورود خارجیها را به افغانستان فراهم کرده و عدهیی دیگر، به مخالفت آنان برخاستهاند. وقتی خارجیها از کشور بیرون شدهاند، شهروندان افغانستان به جان هم افتاده و یکدیگر را به هلاکت رساندهاند. اوضاع سیاسی و اجتماعی افغانستان در ۱۴۰ سال پیش، مثل اوضاع سیاسی و اجتماعی فعلی این کشور بود. عدهیی انگلیسها را به کشور دعوت کردند و عدهیی دیگر به مخالفت آنان برخاستند. این رویداد که به جنگ دوم افغانستان و انگلیس مشهور است، سالهای ۱۸۷۸ تا ۱۸۸۰میلادی را دربر گرفت. نخست انگلیسها در جنگ «میوند» در ۵۰ کیلومتری غرب قندهار توسط مبارزان افغانستان به سرکردهگی «ایوب خان» فرزند «امیر شیرعلی خان» شکست خوردند و به شهر قندهار عقبنشینی کردند. بلافاصله «عبدالرحمان خان» پسر عموی ایوب خان به کمک انگلیسها آمد و جنگ داخلی شروع شد. در نتیجۀ این نبرد، هواداران ایوب خان تارومار شدند و خودش به دربار قاجاری ایران پناه برد. ایوب خان سپس به انگلیسها تسلیم شد و او را از ایران به هندبریتانیایی بردند تا در همانجا درگذشت. زمانی که بریتانیاییها تحت حمایت عبدالرحمان خان در قندهار به سر میبردند، حملات انتحاری نیز به قشون انگلیس در این شهر شروع شد. یکی از تاریخنگاران افغانستان که خود گواه حوادث جنگ دوم افغانستان و انگلیس بوده، «محمدیوسف ریاضی هروی» است. او در صفحه ۱۴۱ کتاب «عینالوقایع» ذیل رویدادهای سال ۱۲۹۷هجری قمری نوشته است: «بچۀ کفشدوزی بدون سوال و جواب، روزی از دُکان خود به زیر آمد و با درفش به ران شخص محترمی از انگلیسها زد. او را گرفتند و جهت پرسیدند؛ گفت: خواستم غازی شوم».
از سرنوشت این نوجوان، در تاریخ چیزی گفته نشده است. در ضمن، کلمۀ «غازی» ریشه در واژۀ «غزوه» یا جنگ دارد. غازی در اصطلاح دینی و افغانی به کسی گفته میشود که در راه خدا میجنگد و یا جنگیده است.
از حوادث دیگر در همین سال، پنج نفر از طالبان یک مدرسۀ دینی در قندهار، هنگام تمرین نظامیان انگلیسی، خود را به صف آنان زدند و شماری از نظامیان انگلیسی را کشتند. از مهاجمان نیز سه تن کشته و دو نفر آنان دستگیر شدند. از دستگیرشدهگان سوال شد که چرا اقدام به این کار کردند؟ در جواب گفتند که برای رضای خدا این کار را کردند.
طبق گزارش ریاضی هروی، شخصی به اسم «نوراحمد جان» نوه «یحیی خان» از سرداران افغان، چند نفر از صاحبمنصبان انگلیسی را در محضر عام به قتل رساند. این حادثه چنان برای انگلیسها سنگین تمام شد که چند روزی، برنامه مورد بحث پارلمان بریتانیا را در لندن تشکیل میداد.
همچنان در سال ۱۲۹۷هجری، یک پدر قندهاری با دو پسرش که بار هیزم به سوی شهر میبردند، در مسیر متوجه شدند که نظامیان انگلیسی مشغول تمرین نظامی هستند. پدر به پسرانش گفت که بیایید هم غازی و هم شهید شویم. متن سخنان این مرد قندهاری در عینالوقایع به پشتو ذکر شده است. آنان شتران را رها کرده و خود را به اردوی انگلیس زدند، هفت نظامی بریتانیایی را مقتول و چهار نظامی دیگر را زخمی کردند. فرمانده نظامیان انگلیسی نیز دستور داد که با سرنیزه این پدر و پسران را به قتل برسانند که چنین کردند.
اینها نمونههایی از حملات انتحاری در تاریخ میان و بلکه معاصر افغانستان است که ثبت تاریخ شده است. امیدوارم که با مطالعه این مطلب، با گوشهیی از تاریخ افغانستان آشنا شده باشیم.
Comments are closed.