احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:روحالله بهزاد - ۰۹ دلو ۱۳۹۷
اگر مذاکره با طالبان همچنان از موضع ضعیف به پیش برود، امیدی به نتیجۀ مثبت نباید داشت. تا زمانی که به لحاظ سیاسی و نظامی، دولت افغانستان بر طالبان مسلط نشود، مذاکره و پایان جنگ با این گروه متصور نخواهد بود. تا زمانی که باور طالبان به پیروزی از راه نظامی و زور شکستانده نشود، این گروه به مذاکره و امتیاز دادن تن نخواهند داد. تجربههای پایان جنگ در کشورهای دنیا ثابت ساخته است تا زمانی که گروههای شورشی در میدان جنگ تضعیف نشده اند، به مذاکره و مصالحه حاضر نمیشوند. طالبان نگاه تمامیتخواهانه به قدرت دارند و فکر میکنند از راه نظامی به تمام قدرت میرسند؛ تا وقتی که روند فعلی به سودشان باشد، صلح نمیکنند و به امتیازهای کوچک هم تن نمیدهند. امریکاییها و حکومت افغانستان پیش از مذاکره باید در میدان جنگ طالبان را تضعیف کنند و نیز پایگاههای حمایتی این گروه را بخشکانند. طالبان تا خود را در میدان جنگ پیروز بدانند، به مذاکره آماده نمیشوند. این گروه باید فلج شود تا گزینهیی جز حاضر شدن به میز مذاکره برایشان باقی نماند.
گذشته از اینها، از سخنان محمداشرف غنی در بیانیهیی که صادر کرده است، بر میآید که گمان دور زدن حکومت در گفتوگوهای صلح، بیمورد نبوده است. از چهرۀ رییس حکومت بر میآمد که آشفته و پریشان است و خلیلزاد آزردهاش ساخته است. اشرف غنی فکر میکند خلیلزاد تحقیرش کرده است. سکوت محمداشرف غنی در جریان گفتوگوهای دوحه نیز شاید از سر امیدواری به این بود که خلیلزاد به او امتیاز توافق صلح با طالبان را بدهد. اشرف غنی شاید تصور میکرد خلیلزاد به او دو دسته این امتیاز را میدهد و او میتواند از آن در کمپینهای انتخابات به نفع خود استفاده کند. از قراین چنین بر میآید که احتمالاً رابطۀ ارگ و واشنگتن در آینده دچار تنش شود. شاید اشرف غنی در مسیر گفتوگوهای طالبان و امریکاییها سنگاندازی کند و مشروعیت این گفتوگوها را زیر پرسش ببرد. اشرف غنی توافق با طالبان را در غیاب افغانستان، پایان اعتبار سیاسیاش تلقی میکند.
از سویی هم، طالبان حاضر نیستند با حکومت وحدت ملی مذاکره کنند. آنان این حکومت را نامشروع و دستنشاندۀ امریکاییها میدانند. از یک جهت، واقعیت امر هم همین است. محمداشرف غنی با تقلبی که به نفع خودش در انتخابات سال ۲۰۱۴ سازمان داد، موجب شد بحران انتخاباتی به میان آید و رژیمی در افغانستان روی کار بیاید که مشروعیتش را نه از رأی مردم، بلکه با توافق دو مدعی پیروز در انتخابات، آنهم با مداخلۀ آشکار وزیر خارجۀ امریکا به دست آورد. معیار مشروعیتِ حکومت وحدت ملی، نه قانون اساسی و رأی مردم، بلکه توافقنامۀ ایجاد این حکومت است. توافقنامهیی که تنها روی کاغذ ماند و از عملی شدن آن، خبری هم نشد. طالبان حتماً دلیل شان همین است که حکومت با رأی مردم به میان نیامده و نمایندهگی از مجموع مردم افغانستان نمیکند.
اگر متصدیانِ ارگ مشروعیتشان را از رأی مردم، انتخابات سالم و احترام به حق مردم افغانستان به دست میآوردند، طالبان امروز با پُررویی دست رد به سینۀ شان نمیزد. علاقهمندی محمداشرف غنی به «رییس جمهوری منتخب ۳۵ میلیون افغان» گفتن هم از همین جا ناشی میشود. او در واقع تاوان رسم بدی را میپردازد که نزدیک به پنجسال پیش به دستان خودش آن را رقم زد. از این گذشته، غنی در مدت حاکمیتش، تمام نیروهای سیاسی را تجرید کرد و اجماع نسبی داخلی را هم از بین برد. او حتا به شریک ۵۰ درصدی حکومتش رحم نکرد و در موضوعات درون حکومتی، ریاست اجرایی را دور زد. حالا که طالبان خواهان مذاکره با گروهها و جریانهای سیاسی بیرون حکومت هستند، به این معنا است که طالبان، نیروهای تجرید شده از سوی غنی را مشروعتر از او میدانند. داکتر غنی نمیتواند بار کجی را که شانه کرده است، به سرمنزل مقصود برساند. او در سخنرانی دو روز پیش خود مدعی شد که از تاریخ عبرت گرفته است، اما این حرف او زمانی قابل قبول خواهد بود که اجماع و اعتماد داخلی را دوباره احیا کند.
با همۀ این موارد، اما نیروهای سیاسی و مردم افغانستان چارهیی جز پشتیبانی از مجموعهیی بهنام دولت ندارند. مردم افغانستان در مرحلهیی قرار گرفته اند که باید از میان بد و بدتر، یکی را انتخاب کنند. بدون تردید، مردم افغانستان میان باورها و اعتقادت طالبان و ارزشهایی که در ۱۷ سال گذشته به دست آورده اند، یکی را انتخابات میکنند و آن دولت است. بنابراین، متصدیان حکومت وحدت ملی باید دو اصل بسیار مهم و اساسی را که در نزدیک به پنجسال حاکمیتش به آن وقع نگذاشته و به حاشیه راندند، در مذاکرات صلح در نظر بگیرند و آن را از حاشیه به متن وارد کنند. این دو اصل، «اجماع داخلی» و «طرح چارچوب ارزشی مدون» برای گفتوگو با طالبان است. حکومت باید اجماع داخلی را در مدت زمانی که از عمرش باقی مانده است، دوباره احیا کند و از موضع قدرت با طالبان وارد مذاکره شود. در کنار این، حکومت باید رویکردِ متضادش در قبال طالبان را کنار بگذارد. محمداشرف غنی یکبار اعلام میکند که ارزشهای مردم افغانستان را در گفتوگوهای صلح قربانی نمیکند، اما در نشست دیگری، قانون اساسی را دو دسته به طالبان برای تعدیل پیشکش میکند. چنین موقفی، تنها به سود طالبان برای گرفتن امتیاز بیشتر و کلانتر است و سودی به حال مردم افغانستان نخواهد رساند.
Comments are closed.