احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۱۲ دلو ۱۳۹۷
هنگام مرور متنهای ورزشی، اطلاعاتِ متنوعی میتوان بهدست آورد. بخش عمدۀ آن، مربوط به اخبار ورزشی است و معمولاً در حاشیهی این خبرها و در لابهلای بحثها و اظهارنظرها، گاه تحلیلهای اندکی پیرامون مسایل روانی مطرح میشود و در سطح بسیار نازلتر، مسایل اجتماعی ورزشکاران و یا مسایل روانی و اجتماعی با تأکید بر مسایل روانی حاکم بر فضای ورزشی نیز مشاهده میشود.
هنگامی که برای مطالعۀ مسایل عمیقتر قلمرو ورزش به کتابخانهها و برخی از سازمانهای مربوط به ورزش مراجعه میکنیم، تقریباً همین نسبت تکرار میشود؛ یعنی حجم اندکی به مسایل روانی و اجتماعی میپردازند و البته وزنۀ منابع روانشناختی همچنان مطلوبتر است. اما در حوزۀ جامعهشناسی ورزش هیچگونه تألیفی مشاهده نمیشود؛ شاید یک عنوان کتاب ترجمه شده نیز در این زمینه وجود ندارد. از طرف دیگر، منابع لاتین با عنوان جامعهشناسی ورزش نیز بسیار معدود است.
این در حالی است که فضای پُرتبوتاب و پویایِ ورزش در اکثر جوامع در سه دهۀ اخیر، اندیشمندان را متوجه جامعهشناسی ورزش نموده است. در طی این دوران شاهد تشکیل انجمن جامعه شناسی ورزش، برگزاری همایشهای تخصصی و تولیدات علمی فراوان در قالب کتاب و مقاله و حتا فصلنامههای تخصصی در این زمینه در سطح جهـان هستیم. اما در جوامع جهان سومی هنوز ندایی از این علم به گوش نمیرسد.
ورزش، پدیدهیی بین رشتهیی شامل مدیریت، جامعهشناسی، روانشناسی، اقتصاد، سیاست، بهداشت و پزشکی است. به سبب فقدان جامعنگری، معمولاً تحلیلهای ورزشی یکسویه، تکسبببین و فاقد ژرفنگری است و یا برنامهریزی ورزشی هنوز به مبانی نظری و یا راهبرد مشخصی در امر برنامهریزی ورزش دست نیافته است. اما در این بین، ضرورت توجه به جامعهشناسی ورزش چیست؟
«ژرژ گورویچ» و «مارسل موس» شاگردان دورکیم، جامعهشناسی را بینش کُلی دربارۀ پدیدههای اجتماعی میدانند که موضوع آن سطوح مختلف ساختها، سازمانها، تحرکات و تغییرات آن در ابعاد گوناگون است. ضرورت توجه به جامعه شناسی ورزش هنگامی حس میشود که معمولاً در تحلیل مسایل ورزشی، تبیینها اکثراً تکعلتی و ساده هستند. البته گاه همین علت ساده نیز خود معلول است که به جای علت نشانده شده است؛ زیرا تبیین ساده معمولاً با مصالحی که به راحتی دم دست است، ساخته میشود. چون ساده به دست آمده است، بهرهیی از شناختی علمی جامعه و فرهنگ و رابطۀ متقابل آنها با ورزش ندارد.
جامعهشناسی ورزش را میتوان مطالعۀ کنش متقابل مشارکتکنندهگان ورزش اعم از ورزشکاران، مربیان و هواداران و سازمان اجتماعی دانست. هدف از این علم، تولید دانشی است که برای تفسیر، فهم و تبیین الگوهای رفتار انسانی و حل مسایل اجتماعی انسان در فعالیتهای ورزشی مفید باشد. تبیین جامعهشناختی ورزش، نوعی آگاهی است که به کنش ورزشی با توجه به مسایل عمومی مینگرد. رفتارهای پرخاشگرانه و یا انحرافآمیز استفاده از داروهای غیرمجاز و یا ضعف انگیزه و اساساً ناکامی در میدانهای ورزشی، بخشی میتواند حاصل عوامل روانی باشد و بخشی هم پیامد ساختار تیم یا سازمان ورزش باشد. و به عبارتی، ناشی از تنظیماتی باشد که سازمان ورزش در جامعه تدارک دیده است. جامعهشناسی ورزش علتهایی را جستوجو میکند که ورای آگاهی و تجربیات بازیکنان، مربیان و حتا گاه نگرش تکسبببینِ کارشناسان ورزشی است.
تحلیل جامعهشناختی در منابع و مطبوعات به دلیل سختی آن اندک است؛ زیرا حتا ابتداییترین صورتهای رفتارهای گروهی، بسیار پیچیده است. عناصر وضعیت اجتماعی مانند روندهای اقتصادی، اجتماعی سیاسی و حتا مذهبی و فرهنگی همینطور شناخت اعضای یک گروه ورزشی نسبت به یکدیگر، حقوق و تکالیف و انتظارات نسبت به یکدیگر، هماهنگی بین نقشها، سازگاری، همنوایی، رقابت، تعارض، همکاری و غیره در تحلیل جامعهشناختی باید همزمان شناخته شود.
در جامعهشناسی ورزشی ادبیات غنی در مورد گروهها، انواع آنها و فرایندهای درونگروهی وجود دارد که در برخی از حوزههایی که از رفتارهای گروهی گریزی نیست همچون اقتصاد و سیاست، از این ادبیات غنی بهرههای فراوان گرفته شده است. توفیق بسیاری از این فعالیتها، مرهون بینش جامعهشناختی مدیران آنان است.
اساساً جامعهشناسی میتواند برای هر نوع مسوولیت شغلی، کمک ارزندهیی عرضه کند. دستیابی به دانش شناخت جامعه و فرایندهای اجتماعی ورزش، مقدمۀ ایفای نقش سازندهگی در قلمرو ورزش است. جامعه شناسی ورزش با طرح «بینش جامعهشناختی» در چارچوب ورزش نشان میدهد توفیقات ورزشی وابسته به خواست مربی و ورزشکار نیست؛ بل نیروهای اجتماعی و فرهنگی و عملکرد تیمها و گروههای ورزشی مؤثرند.
به رغم آنکه دستاوردهای جامعهشناسی ورزش، میتواند بازدارنده و یا به حرکت درآورندۀ فعالیتهای ورزشی بر اساس واقعیات و دانش علمی در قالب نظریات جامعه شناسی ورزش باشد، در جوامع جهانسومی در این زمینه تلاش کافی در دانشگاهها و حتا مراکز علوم اجتماعی مشاهده نمیشود.
مطالعهی جامعهشناسی ورزش قادر است خواننده را به ورای شناخت عمومی و عادی از ورزش سوق دهد. نگرانی در مورد جنبۀ انتزاعی و نظری جامعه شناسی ورزش بهویژه برای برنامهریزان و سیاستگذاران، طبیعی است. نگرانی یاد شده، آنگاه از بین میرود که گرایشهای متنوع جامعه شناسی ورزش در ابعاد نظریهپردازی و روشهای تحقیق، شناسایی گردد.
جامعهشناسی عمومی در جامعهشناسی ورزش به دو شاخه تقسیم میشود:
ـ رویکرد فارغ از ارزش
ـ رویکرد هنجاری.
رویکرد اول تنها در جستوجوی ارضای علایق و شناخت نظری است و ورزش را همچون دیگر پدیدههای اجتماعی میدانی برای اصلاح، تأیید یا عدم تأیید قضایای جامعهشناسی تلقی میکند، اما در مقابل رویکرد هنجاری قرار دارد که دغدغهاش همچون یک مسوول ارزیابی عملکردهای سازمان ورزش، برای بهبود عملکرد آن است. بنابرین جامعهشناسی ورزش میتواند در بعد کارکردی، شناختی کاملتر از فرایندهای ورزشی برای مربیان و مدیران سازمانهای ورزشی در سطح خُرد، و برنامهریزان و سیاستگذاران ورزش در سطح کلان فراهم سازد.
منبع: نورپورتال
Comments are closed.