احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۱۴ حوت ۱۳۹۷
نویسنده: دیوید سیدنی-دیلی بیست/
برگردان: ابوبکر صدیق /
در ۱۵ فبروری ۱۹۸۹ من در اتاق بررسی وضعیت کاخ سفید بودم، زمانی که جنرالان شوروی از پُل میان افغانستان و کشورهای اتحاد جماهیر شوری عقبنشنینی کردند تا به اشغال افغانستان پایان دهند. زمانی که مشاوران و مقامات ۳۰ سال پیش در اتاق بررسی وضعیت، به تماشای یک دهه کمپاین و معامله نشسته بودند، آنان هیچ سرنخی برای یک صلح میانتهی نداشتند. یک توافق چندجانبه به پایان یک جنگ در افغانستان منتهی شد و به جای آن، یک گروه نامنظم و تراژیدی ظهور کرد و در ادامه منجر به چالش امروزی شد.
بیرون شدن نظامیان، آخرین گزینۀ گفتوگوهای صلح میان اتحاد جماهیر شوروی، مجاهدان افغانستان، پاکستان و طرفهای دخیل در سال ۱۹۸۰ بود. هیچ نمایندۀ دولت افغانستان شامل این مذاکرات نبود و موضوعات کلیدی که منجر به صلح و یک نظام سیاسی با ثبات شود و توسعۀ اقتصادی و اشتغالزایی و همچنان تضمین برای عدالت اجتماعی را داشته باشد، شامل آن نبود.
مذاکرات شکنندۀ صلح که امروز همچنان ادامه دارد، سبب پایان خشونت در افغانستان نشد. افزون بر آن، سبب ایجاد یک جنگ داخلی و ظهور رژیم طالبان، تجاوز بالای زنان، تلفات هزارها تن و مهاجرت میلیونها تن شد و افغانستان هنوز در خشونتها میسوزد.
در پایان، صلحِ میانتهی سبب ایجاد گروه خطرناکی شد که همکاری خاموشانه با القاعده، داعش و بوکوحرام داشت که حملات تروریستی را از نیویارک تا اندونزیا راهاندازی میکنند. در ۲۵ فبروری، تیمی از ایالات متحدۀ امریکا به رهبری زلمی خلیلزاد، گفتوگو با طالبان را در دوحه از سر گرفت، به نیت اینکه به جنگ افغانستان پایان دهد و یا نقش مستقیم امریکا را در بحران داشته باشد. در این نشست براساس اسرار طالبان، نمایندهیی از دولت افغانستان و ۹۰ درصد مردم افغانستان که با طالبان مخالفت دارند و یا میهراسند، حضور ندارد. چیزی عجیب و غریب مانند گفتوگوهای که ۳۰ سال پیش ناکام شد.
پس از آغاز مذاکرات، پیش از سال نو [میلادی] زلمی خلیلزاد، نمایندۀ ایالات متحدۀ امریکا که در سال ۱۹۸۰ نیز یکی از مذاکره کنندهگان کلیدی بود، اعلام کرد که امریکا و طالبان روی یک چارچوب کلی صلح دست یافتهاند که گفتگوهای «بینالافغانی» و آتشبس ممکن بخشی از آن باشد. گفته میشود در این گفتوگوها تا زمانی که روی تمام گزینهها توافق صورت نگیرد، روی هیچ چیزی توافق نخواهد شد؛ اما این تعهدات باید با مردم افغانستان شریک ساخته شود، به ویژه با کسانی که فراموشی افغانستان پس از سقوط شوروی را به یاد دارند. چرا امریکا در سال ۲۰۰۱ برگشت و قوتهای خود را در افغانستان پیش از قضیه عراق مستقر کرد؟
خروج نظامیان شوروی در سال ۱۹۸۹ سبب ایجاد صلح در افغانستان نشد و فراموشی افغانستان در سال ۱۹۹۰ توسط امریکا، سبب تأمین امنیت امریکا نگردید. به همین ترتیب یک صلح بد میتواند سبب یک فاجعه بزرگ گردد. ممکن پس از برگشت طالبان، گروههای مختلف در این کشور برای دفاع از خود مسلح شوند.
برگزاری مذاکرات صلح بدون حضور دولت افغانستان، بدون صدای شهروندان افغانستان، یک صلحِ بدون اعتماد و نامتوازن است. این توافق «صلح» شاید سریع، اما بیثبات باشد و افغانستان ساحۀ تسلیم شدۀ خطرناک به طالبان قرار گیرد. اگر القاعده و داعش نیست، اما گروههای تازه ایجاد شده که توانمندی بیشتر برای تهدید امریکا دارند.
این بهتر است تا امریکا گفتوگوها را با طالبان توقف دهد. دولت افغانستان باید در مذاکرات حضور داشته باشد. باید حضور افغانستان با با نمایندهگی قدرتمند زنان، جوانان و دانشمندان باشد، اما امریکا با افغانستان خیلی فاصله دارد و میخواهد حکومت مشروعی در افغانستان روی کار بیاید نه حکومتی که توسط قاچاقبران مواد مخدر اداره شود، چیزی که بیشتر افغانستانیها نگرانش اند.
براساس پژوهشِ بنیاد آسیا، ۸۲ درصد از مردم افغانستان با طالبان همسویی ندارند و ۹۰ درصد دیگر گفته اند که از طالبان میهراسند. نگرش ارتجاعی طالبان پیش از ۲۰۰۱ که هنوز در ساحات زیر کنترل این گروه حاکمیت دارد، به ذهن شهروندان افغانستان باقی است. بیشتر کسانی که طالبان را حمایت میکردند، پس از آنکه طالبان سه سال مرگ رهبرشان را پنهان کردند، باور خود را نسبت به طالبان از دست دادند.
اگر گفتوگوی امریکا با طالبان به همین منوال ادامه داشته باشد، خطرناک معلوم میشود و ما دست خود را از افغانستان باید بشوییم و ممکن ماهها و سالها طول بکشد، اما جدیت برای خروج سربازان در قدم نخست خون شهروندان افغانستان تلف میشود، اما در آینده شمار زیاد از آن غم خواهند دید و افغانستان تمام دستآوردهای اجتماعی، اقتصادی و دموکراتیک ۱۷ سال پیش خود را از دست خواهد داد.
مسیر ایالات متحدۀ امریکا مانند خروج دروغین شوروی است که میگفت، آیندۀ افغانستان بدون مداخلۀ دیگران به دست خود شهروندان این کشور ساخته میشود. ما به خاطر داریم که این امریکا بود که در سال ۲۰۰۱ یک نظام فاسد را ایجاد کرد، گروههایی که سبب ظهور طالبان شده بودند.
این گروهها چند هفته پیش با حامد کرزی بدون نمایندههایی از دولت افغانستان و جوانان در نشست مسکو با طالبان اشتراک کردند که هُشداری برای امریکا بود، اگر این چیزیست که نمایندههای افغانستان آن را دارند، ما یک آیندۀ خطرناک را انتخاب کردهایم. قسمی که امریکا از اشتباه خود در عراق آموخت؛ سبب ظهور داعش شد، اعمال یک چشمانداز کوتاه میتواند سبب ترمیم اشتباه گذشته گردد.
مسیر گفتوگوهای اخیر دوحه با طالبان خطرِ افزایش تهدید امنیتی امریکا در زمان طولانی را تقویت میکند. ایالات متحدۀ امریکا در ۱۷ سالِ گذشته، برای توانمندسازی زنان، تمثیل دموکراسی، حمایت از رسانهها آزاد و فرصتهای اقتصادی کار کرده است. این ممکن یک حماسۀ دروغین برای ترک افغانستان باشد. به ویژه زمانی که آنان]افغانستان[ نیاز به همکاری امنیتی و ثبات، پس از خروج ما و بازگشت طالبان داشته باشند.
Comments are closed.