احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:اکبر وافی و حاجی عبدالرحیم-دستیار شهید احمدشاه مسعود - ۲۶ حوت ۱۳۹۷
نخست:
برای اولینبار داکتر جینو و خانم کیت را در ماه جون سال ۱۹۹۹ در کلینک اعنابه دیدیم. کیت آمده بود تا در اعنابه شفاخانه بسازد و جلساتی نیز با شهید احمدشاه مسعود و دیگران داشتند که حاجی عبدالرحیم که دستیار آمرصاحب بودند بهخوبی آگاهی دارند و در جریان همه مذاکرات و تصامیم شامل بودند.
در همین زمان مهاجرین پروان کاپیسا و شمال کابل همه در پنجشیر بودند و شفاخانهیی در پنجشیر وجود نداشت تنها کلینک اعنابه که خدمات کلینکی را ارایه میکرد و رُخه و کمی هم در چنگرم. این مراکز امکانات شفاخانهیی نداشتند و کمبود دوا و وسایل طبی و جراحی بسیار زیاد بود و از سوی دیگر، شمار مجروحان بسیار زیاد بود که ایجاب یک شفاخانه مکمل را میکرد.
در ماه جولای سال ۱۹۹۹ کار ساختمانی در محل شفاخانۀ فعلی ایمرجنسی به کمک حاجی صاحب رحیم آغاز شد و در مدت سه ماه تقریباً آماده گردید.
سرانجام، در اول نوامبر سال ۱۹۹۹ شفاخانه باز گردید و پروسۀ استخدام پرسونل قبلاً انجام شده بود از اول نوامبر تا ۱۴ دسمبر آموزش عملی و نظری برای پرسونل طبی و غیر طبی به راه انداخته شد و در ۱۵ دسمبر سال ۱۹۹۹ شفاخانه به روی مریضان باز گردید و شماری از مریضان از سایر مراکز صحی که قبلاً بستر بودند، انتقال شدند.
در چارچوب شفاخانه در نزدیکیهای خط اول کلینکهای کمک اولیه ایجاد شد که مجهز به امبولانس و خدمات ۲۴ ساعته بودند تا مجروحان اول به کلینک مراجعه کنند و بعد از کمکهای اولیه توسط امبولانس به شفاخانه انتقال میشوند که به طور نمونه چند کلینک را یادآوری میکنم:
۱-کلنیک یا مرکز کمک اولیه گلبهار در ۰۷/۱۱/ ۱۹۹۹ میلادی؛
۲-کلینک یا مرکز کمک اولیه کاپیسا د ۰۱/۰۷/ ۲۰۰۰ میلادی؛
۳-مرکز کمک اولیه سالنگ ۰۸/۱۰/۲۰۰۰ میلادی؛
۴- مرکز کمک اولیه بگرام ۰۷/۱۰/۲۰۰۰ میلادی؛
۵- مرکز کمک اولیه چاریکار ۰۱/۰۳/۲۰۰۰ میلادی.
بعداً در سال ۲۰۰۰ میلادی شفاخانۀ دومی ایمرجنسی در کابل افتتاح گردید و در سال ۲۰۰۴ میلادی شفاخانه ایمرجنسی در شهر لشکرگاه مرکز ولایت هلمند افتتاح شد.
بعد از سال ۲۰۰۱ میلادی که ولایت پنجشیر یکی از ولایتهای امن شد یامرجنسی در قسمت شعبات و بخشهای شفاخانه تغییرات آورد که در قدم اول مشکل حاد مشکل نسایی ولادی بود که در سال ۲۰۰۳ میلادی شفاخانه نسایی ولادی مجهز فعال شد و بعداً بخش اطفال نیز فعال شد و همچنان بخشهای جراحی پلانی غیر جنگی مانند سنگ گرده مثانه جاغور کیسه صفرا فتق و غیره فعال گردید و ه چنان بخش جراحی عاجل مانند سابق ادامه داشت و دارد .
امروزه پس از گذشت ۱۹ سال در شفاخانۀ ایمرجنسی پنجشیر جراحی عاجل جراحی پلانی بخش مجهز نسایی ولادی بخش مستقل اطفال و بخش مستقل نوزادان فعال میباشد.
شمار بیمارانی که در یک ماه در شفاخانۀ اعنابه بستری میشوند به طور حد اوسط ۱۳۰۰-۱۵۰۰ مریض میشود که ازجمله تعداد ولادت در یک ماه بالاتر از ۸۰۰ ولادت میشود.
در پهلوی آن به تعدا ۱۹ کلنیک صحی در چهار ولایت که انجمن در بدخشان پنجشیر کاپیسا و پروان را شامل میشود در چارچوب شفاخانۀ ایمرجنسی فعالیت میکنند که همه مراکز صحی مجهز به امبولانس بوده و خدمات ۲۴ ساعته را ارایه میدارند. ماهانه به طور اوسط بالاتر از ۲۰۰ مریض توسط امبولانسها به شفاخانه انتقال میشوند و بالاتر از ۱۰۰۰۰ نفر از خدمات کلینکی مستفید میگردند.
امروزه در سطح کشور موسسۀ ایمرجنسی دارای سه شفاخانه و ۴۶ مرکز صحی دارد که ساحۀ کاری آن در ده ولایت افغانستان میباشد
و از سال ۱۹۹۹ تا اکنون بالاتر از ۵ میلیون شهروند افغانستان در سراسر افغانستان تداوی گردیده است.
دوم:
حاجی عبدالرحیم
در اخیر سال ۱۳۷۷زمان مقاومت تیم صحی به سر گروپی جینو تبعه ایتالیا و خانم کیت تبعه انگلیس که تیم مکمل از دوکتوران را با خود داشتند، به پنجشیر تشریف آوردند. در ملاقاتی که با جناب آمر صاحب داشتند از برنامۀ خود یادآور شدند و از مرکزشان در عراق کردستان که آنجا نیز شفاخانهها دارند یاد کردند. وضعیت مناسب نبود، مراکز ولایت تحت کنترل مقاومت زود زود دست بهدست میشد در چنین احوالی نهایتِ ضرورت به داکتر و ادویه وجود داشت، گرچه مراکز صحی در شرکت و در پروان وجود داشت اما رسیدهگی چندان موثری که بتواند نیازمندیهای مردم و جبهه را مرفوع کند، انجام نمیشد.
داکتر جینو از تجارب کاریش در کشورهای مختلف توضیح داد و در ضمن ظرفیت، کمیت و کیفیت کار این تیم را بیان کرد. او از کشورهای تمویلکنندۀ پروژه بزرگ صحی نیز یادآوری کرد، این در حالی بود که شرایط سخت جنگ و مسدود بودن راههای مواصلاتی از یک طرف، نیاز مبرم صحی و داروی لازم از طرف دیگر دامنگیر جبهه و مردم تحت کنترل مقاومت قرار داشت.
شهید احمدشاه مسعود در اولین دیدارش از تیم صحی و از تشریفآوری شان که در حالت دشوار جنگ زحمت کشیده بودند و کیلو مترها دور از وطن شان به پنجشیر آمده بودند و بهخاطر حس بشر دوستانهیی که داشتند، قدردانی کرد و هدایت داد مدتی استراحت کنند تا هم خستگی شان رفع شود و بعداً هم جهت انتخاب کردن جای مناسب مشوره صورت گیرد. باور شهید احمدشاه مسعود این بود تا شفاخانه به گونهیی ساخته شود که توان پوشش صحی سه ولایت پروان، کاپیسا و پنجشیر را داشته باشد. برای استراحت و رفع خستگی، جینو با تیمش در منطقۀ دالان سنگ جابهجا شد.
طالبان و پاکستانیها حملات خود را بر ولایتهای پروان و کاپیسا شدت بخشیده بودند، سرانجام سه روز بعد هر دو ولایت سقوط کرد، تصمیم آمر صاحب که بر ایجاد شفاخانه در پروان بود، با سقوط این ولایت و ضرورت عاجل به مرکز صحی تغییر داد.
آمرصاحب شخصاًً دو موقعیت وسیعتر را که گنجایش ساخت شفاخانه را دارا بود در نظر گرفت، اولی منطقه دشتک و دومی منطقه اعنابه؛ هر دو ساحۀ مورد نظر را بار بار از نزدیک بررسی کرد هر دو ساحه دارای ساختمانهایی بودند، بلاکهای قاغوش (بیز) جهت بودوباش سربازان اعمار شده بود که از نظر مهندسی با اندکی تغییر در شکل میشد تا از آن به عنوان شفاخانۀ مدرن استفاده کرد.
سرانجام، اعنابه انتخاب شد و کار به شدت آغاز گردید. با وجودی که دهنۀ تنگی یا(راه تنگ) قسمتی از کوه آن انفجار داده شده بود مشکلات در رفتوآمد وجود داشت، مجاهدین و مردم عامِ هر سه ولایت به داخل پنجشیر سرازیر میشدند و در نبود امکانات زندهگی بخور و نمیر داشتند، با آن همه مشکلات اولویت زیاد و عجله برای ساخت شفاخانه را احاطه میکرد.
امکاناتی که دولت در اختیار داشت به دسترس انجنیر عبدالحمید خان نمایندۀ تعمیرات و وزارت دفاع قرار داد تا پایان کار حدود یک میلیون و دوصد هزار دالر از اجناس دولت در ساختمان شفاخانه به مصرف رسید. رفته رفته با واپس گرفتن ولایتهای پروان و کاپیسا مواد ساختمانی هم به دسترس قرار گرفت، بعضی اجناس ظریف که حملش از زمین زیان بار تمام میشد، از طریق هوا از شهر دوشنبۀ تاجیکستان انتقال شد.
در ظرف سه ماه کار تکمیل شد و پذیرش زخمیها و مریضان به مردم سه ولایت نویدی را ارزانی کرد، با آنکه آمرصاحب شهید شرایط جنگی و دشواری را رهبری میکرد در هفتۀ دوبار با داکتر جینو و تیمش ملاقات میداشت تا از پیشرفت کار و مشکلاتشان بازبینی کند و در حل آن کاری انجام شود.
در آغاز محمدیونس قانونی را وظیفه دادند تا در نبود آمرصاحب با ایشان همکاری و هماهنگی کرده ضروریاتشان را مرفع سازد، مدتی سپری شد برای قانونی صاحب سفر روم پیش آمد. آمرصاحب در جلسهیی داکتر جینو و خانم کیت را در مرکزشان که منطقۀ زمانکور بود، ملاقات و پیشرفت کار را ارزیابی کرده و در مورد مشکلات هدایت لازم فرمود. در این نشست کار هماهنگی و ارتباط مستقیمشان را به دوش من سپرد، فرمودند منبعد تا پایان کار با ایشان همکاری کنم و از جزئیات و پیشرفت کار جناب شان را در جریان قرار دهم. چهار ماه طول کشید با آن همه دشواریها خداوند لطف کرد تنها بخش جراحی آمادۀ پذیرش زخمیها شد.
آمر صاحب را در جریان گذاشتم نهایت خرسند شد، تمنیات و تبریکی آمرصاحب را جهت بازگشایی و شروع فعالیتهای شفاخانه را به داکتر جینو رساندم. یک هفته بعد چهار محل عاجل با امبولانس در سالنگ، مرکز پروان، کاپیسا، گلبهار و بعضی مناطق دیگر افتتاح و شروع به فعالیت کرد.
استخدام کارمندان در هر محل با تاییدی والی یا ولسوال صورت میگرفت. در پنجشیر ریاست دفتر آمرصاحب جناب پنجشیری ضم مکتوب اشخاص واجد شرایط را به شفاخانۀ ایمرجنسی معرفی میکرد، یک ماه بعد که قهرمان ملی افغانستان به پنجشیر آمد، ضمن بازدید از شفاخانه از داکتر جینو تقاضا کرد تا در محل اقامت شان بیایند، تا در مورد برنامههای بعدی صحبت کنند.
شام نزدیک بود آمر صاحب نماز را ادا کرد. نان شب آماده بود، اما پیش از غذا داکتر جینو تختهۀشطرنج را هموار کرد گرچه هر بار در مقابل آمرصاحب باخت خود را میپذیرفت، بازهم علاقه داشت تا بازی کند بعد سه بار مغلوب شدن جینو بازهم به دوام بازی پافشاری میکرد آمرصاحب با لبخندی گفت: پس از این کوشش میکنم تا یکبار باخت داشته باشم تا حُرمت مهمان بودنت بهجا شود.
آمر صاحب از کار شفاخانه و تلاش بیوقفۀ او در راستای خدمتگذاری و حس بشر دوستانۀ شان اظهار سپاس و امتنان کرد. در ادامه داکتر جینو و خانم کیت از ظرفیتهای دست داشته و کمک کشورهای ذیدخل یادآوری کرد که میتوانست در ولایات مختلف از آن استفاده صورت گیرد. تأکید آمرصاحب در قدم نخست کابل بعد هلمند و پس از آن سایر ولایات بود. ترس و وحشت از طالبان آن زمان دنیا را فرا گرفته بود، جینو برای داخل شدن به کابل با آمرصاحب مشوره کرد. شهید احمدشاه مسعود گفت: شما یک بار سفر کنید واز خدماتتان به زخمیهای جنگ و مردم عام و حس بشر دوستانه که روندکا تان را تشکیل میدهد، با مردم در میان بگذارید، مانع نخواهند شد. این جلسه تا ساعت یک شب دوام کرد. آمر صاحب به آنان گفت: نتیجۀ سفر کابل تان را از طریق رحیم با من در جریان بگذارید.
هفتهوار با ایشان دیدار میداشتم یکماه بعد هیأتی که به ملاقات شورای طالبان رفته بود بعد از چند دیدار و در جریان قرار دادن ملاعمر موافقه صورت گرفت تا شفاخانه در محل فعلی کابل و هلمند ساخته شود.
کار بازدید با طالبان را خانم کیت به عهده داشت، این یک خبر خوشی بود در چنین وضیعت تا این چنین شفاخانه با معیارهای بلند در مرکز شهر به فعالیت آغاز کرده بود، اما چند ماه از خدمات شان نگذشته بود که امر مسدود شدن آن را صادر کردند. در نتیجۀ دوام مذاکرات خانم کیت با طالبان دوباره امر به بازگشایی شفاخانه داده شد؛ آن زمان شفاخانۀ لشکرگاه به فعالیت آغاز کرده بود و خانم کیت رابطۀ تنگاتنگی با گروه طالبان ایجاد کرده بود. کیت در سفری که به هلمند داشت در بازگشت و در جریان ملاقاتی که همراه آمرصاحب در دفتر کارشان در سریچه داشت، از گسترش مراکز صحی در ولایات مختلف یادآوری کرد و از بازگشایی دوبارۀ شفاخانه ایمرجنسی و جنجال باطالبان حکایت کرد. خانم کیت در ضمن صحبت در قسمت تبادلۀ اسرای جنگی نیز حرفهایی را بیان کرد در نوشتۀ دیگری به آن خواهم پرداخت.
این بود تاریخ و تهداب شفاخانههای ایمرجنسی و نتیجۀ کوشش و زحمات شبانه روزی آمرصاحب که در بدترین و بحرانیترین شرایط بهخاطر مردمش انجام داد.
Comments are closed.