احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمـد عمـران - ۰۴ حمل ۱۳۹۸
درحالی که شماری از سیاسیونِ کشور برای آغاز دور دیگری از گفتوگوها با طالبان در قطر آماده میشوند، ارگ این دیدار را فقط بحثِ علمی میداند که هیچ نفعی برای رسیدن به صلح نمیرساند. پیش از این نیز ارگ در واکنش به نشست مسکو گفته بود که این نشست علمی ـ تحقیقی بوده است.
حالا اینکه استفاده از چنین ادبیاتی به چه معنا میتواند باشد، کاملاً روشن است. ارگ سراسیمۀ وضعیت و حالتی است که در ماههای اخیر به دنبال آغاز گفتوگوهای صلح میان طالبان و هیأت امریکایی آغاز شده است. ارگ موقعیتِ خود را در این گفتوگوها نهتنها با خطر مواجه میبیند، که حتا سرنوشتی چون سرنوشت داکتر نجیبالله را برای سران حکومت پیشبینی میکند.
آقای غنی پس از اینکه گروه طالبان نخواست با هیأت حکومت در ابوظبی دیدار کند، با خشم و عصبانیت اعلام کرد که گفتوگوهای اینچنینی وضعیتی چون وضعیت داکتر نجیبالله را در آخرین ماههای حکومتش برای برای او رقم خواهد زد. آقای غنی بیراه هم وارخطا نیست، بهویژه پس از اینکه مشاور امنیت ملیاش در نیوریارک بزرگترین خبط سیاسیِ خود را به نمایش گذاشت. حالا نه تنها طالبان روی خوش به آقای غنی نشان نمیدهند که حتا امریکاییها نیز که در آوردنِ او به قدرت سنگِ تمام گذاشتند، دیگر به او اعتماد ندارند. هرچند که هنوز واقعاً مشخص نیست که رابطۀ آنها با غنی چگونه است.
برخی از صاحبنظران که بهشدت به اوضاع فعلی مشکوک اند، باور دارند که بازی ارگ و کاخ سفید آنگونه هم که در ظاهر امر به نظر میرسد، چندان جدی نیست. و کُل ماجرا بر اساس سناریویِ از قبل تنظیم شده عملی میشود. اما عینیتباوری در مسایل سیاسی از پذیرفتن چنین حکم قطعی مانع میشود. حداقل ما تجربۀ آقای کرزی را در سال های پایانیِ حکومتِ او با خود داریم. او نیز در سالهای پایانیِ خود تلاش کرد که امریکاییها را متقاعد سازد که خلاف قانون اساسی برای سومینبار او را در کرسی ریاست جمهوری افغانستان نگه دارند؛ اما وقتی این درخواست از سوی کاخ سفید پذیرفته نشد، آقای کرزی از امضای پیمان امنیتی با امریکا اجتناب ورزید و حتا جرگۀ مشورتی صلح را به همین منظور برگزارکرد، ولی خودش نمیدانست که جرگۀ فرمایشیِ او علیهاش قرار خواهد گرفت.
از آن زمان، آقای کرزی چهرۀ یک مبارز ضد امریکایی همچون هوگوچاویز رهبر سابق ونزویلا را به خود گرفت که همۀ بدیها را به دستگاه امریکا و رهبرانِ آن کشور مربوط میداند. اما این روزها که امریکاییها لبخند ملیح تحویلِ آقای کرزی میدهند و گویا میخواهند از او در برابر رقیبش اشرفغنی استفاده کنند، آن پدرکشتهگی کرزی نیز با امریکاییها به صورتِ کمسابقه کاهش پیدا کرده و او به صورت واضح از طرح زلمی خلیلزاد برای آوردن صلح حمایت میکند. پس میتوان نتیجه گرفت که رابطۀ ارگ و کاخ سفید به همان نقطهیی رسیده که رابطۀ آقای کرزی با امریکا در سالهای پایانیِ حکومتداریاش رسیده بود.
حالا اشرفغنی رییس حکومت وحدت ملی نیز به طرحها و برنامههای امریکا باور و اعتماد خود را از دست داده و اگر کسانی در افغانستان پیدا شوند که از او حمایت کنند، حتا حاضر است که دشنام به آدرس کاخ سفید نثار کند. اما او از چنان جایگاه ملی در میان مردم برخوردار نیست که بتواند چنین هدفی را محقق سازد. تلاشهای این روزهای آقای غنی و به ویژه نزدیکی به امارات متحد عربی و آوردن برخی چهرههای جوان در دستگاه دولت، همه برای مانورسیاسی او انجام میشوند. او از یک طرف به امارات نزدیکی پیدا کرده و از طرف دیگر میخواهد با احساساتِ جوانان بازی صلح و جنگ را همچنان ادامه دهد.
هرچند دونالد ترامپ رییسجمهوری امریکا به صورتِ واضح همین چند روز پیش اعلام کرد که این کشور در گفتوگوهای صلح به دنبال منافع خود هست و در این رابطه نمیخواهد که دستاوردهای هفدهسالۀ افغانستان را نابود سازد. گویا دستاوردهای هفده ساله با منافع امریکا گره خورده و این کشور حداقل در ظاهر هم که شده، معامله بر سر دستاوردهای هفدهساله را به سود خود نمیبیند. اما اینکه در پشت اتاقهای دربسته چه میگذرد و آقای خلیلزاد با طالبان به چه توافقهایی دست پیدا کرده، چیزیست که میتواند همچنان مایۀ نگرانی باشد. ولی این نگرانی به آن اندازه که ارگ در پی بزرگنمایی آن است، بزرگ و غیرقابل حل نیست.
افغانستان در هفده سالِ گذشته راه دشواری را عبور کرده و حداقل زمینههایی برای تحکیم مردمسالاری و حقوق بشر همچنان وجود دارد. متأسفانه آقای غنی آنقدر تدبر و عقلانیت سیاسی ندارد که بتواند وضعیت را مدیریت کند. برای او بیش از هر کسِ دیگری فرصت برای مانور در رابطه با مسالۀ صلح وجود دارد، ولی بدبختانه او تمام فرصتها را به چالش تبدیل میکند. اگر جلو آقای غنی پس از ماه جوزا که زمان حکومتش پایان مییابد، گرفته نشود و او همچنان خود را حاکم بلامنازع کشور بداند، بدون شک افغانستان روزهای سختی را آغاز خواهد کرد.
آقای غنی بدون آیندهنگری میخواهد جنگ را به صورتِ مدهشی در تمام ولایات کشور گسترش دهد و وضعیتی را به وجود آورد که نه در آن از انتخابات خبری باشد و هم از دموکراسی نیمبند فعلی.
Comments are closed.