احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمدعمران - ۲۶ حمل ۱۳۹۸
به نظر میرسد که لویه جرگۀ مشورتی صلح از همین حالا چنان به بنبست رو بهرو شده که احتمال برگزاری موفقانۀ آن دیگر ممکن نخواهد بود. هر چند که بعید به نظر میرسید که بتوان از چنین جرگهیی که نقش اساسی را در آن جناح ارگ بازی میکند و تلاش دارد که به نتایج مشخص و از پیش برنامهریزی شده دست پیدا کند، انتظاری بیش از این را داشت. ایتلاف ثبات و همگرایی که رهبری آن را داکتر عبدالله رییس اجرایی کشور به عهده دارد، با صادر کردن اعلامیهیی از عدم شرکت در لویه جرگه مشورتی خبر داده است. در این اعلامیه به صراحت دلیل عدم حضور تیم ثبات و همگرایی چنین بیان شده است: «ما در تیم ثبات و همگرایی، نه در سطح احزاب و شخصیتهای شامل این تیم و نه در سطح حکومت، تا این مرحله طرف مشورت برای برگزاری چنین نشستی نبودهایم و در عین حال، دلایل مقنعی برای این نشست نیز سراغ نداریم». وقتی کار یک حکومت واقعاً به افتضاح بینجامد با چنین اعلامیهیی از سوی شریک قدرت خود رو بهرو خواهد شد. آقای عبدالله بخشی از همین حکومتی است که آقای غنی ادعای رهبری آن را دارد، وقتی او نتواند بخشی از حکومت را قانع کند که برگزاری لویه جرگۀ مشورتی مفید است و هدر دادن پولهای مردم افغانستان نیست، آنگاه از دیگر جناحها و بهویژه آنانی که در جنگ مسلحانه با دولت قرار دارند، چه انتظاری میتوان داشت؟ آقای غنی درجۀ صلاحیت و مدیریت خود را در مواضع رقبا و جناحهای مختلف سیاسی باید بسنجد. این درست است که در افغانستان احزاب و سازمانهای قدرتمند سیاسی نداریم، ولی به اندازۀ و قامت سیاسی آقای غنی همینها هم کافی اند. زیرا او نیز چنان شخصیت قدرتمند سیاسی نیست که در برابر او نیاز به نهادها و احزاب قدرتمندی باشد که در کشورهای غربی وجود دارند. میگویند هر کسی مخالف خود را به اندازۀ توانایی و دانش خود خلق میکند. آقای غنی وقتی با تحقیر نسبت به سیاسیون کشور سخن میگوید که مثلاً اینها کی هستند و چقدر طرفدار دارند و یا اینها نتوانسته اند که انتخابات درون حزبی خود را برگزار کنند که واقعاً رهبرییی را که مدعی آن اند، دارند و یا خیر، در واقعیت خود را نیز مشمول چنین پرسشهای میسازد. دیگران هم حق دارند که از او بپرسند که آیا ادعایی را که در مورد «محبوبالقلوب» بودن خود دارد، از کجا میفهمد؟ محبوب بودن به معنای این نیست که زن و فرزند آدم، نسبت به او نظر خوب داشته باشند، بل باید دیگران نیز چنین نظری را تایید کنند. آقای غنی حتا نزد همان چند نفری که در فیسبوک برایش چاپلوسی میکنند، نیز محبوبیت ندارد. همینها هم وقتی به خلوت میروند، حرفهای در مورد او و کارهایش به زبان میآورند که پهلو به فکاهیهای ملانصرالدین میزند. آقای غنی با تمام علم و دانشی که ادعای داشتن آن را دارد، در پنج سال گذشته، نتوانست نزدیکترین کسان خود را قانع کند که از سیاستهای او حمایت کنند. واکنشها نسبت به لویه جرگه مشورتی کاملاً در این مورد واضح اند. تا به حال اکثر جناحها و شخصیتهای سیاسی کشور از عدم حضور خود در این نشست خبر داده اند. آنگونه که به نظر میرسد ارگ در این لویه جرگه بزرگ و تاریخی که به گفتۀ آقای داوودزی در تاریخ معاصر افغانستان نظیر ندارد، تنها و بیکس مانده است. حتا گلبدین حکمتیار رهبر یکی از شاخههای حزب اسلامی که گفته میشود از حمایت بیدریغانه ارگ در همه موارد برخوردار است، نسبت به شرکت در لویه جرگه مشورتی ابراز تردید کرده است. او گفته است که علاوه بر دیگر نواقصی که این نشست دارد، اکثریت کسانی که برای شرکت در آن دعوت شده و یا از طریق یک انتخابات مسخره و عجیب برگزیده شده اند، افراد متعلق به جناح ارگ اند. وقتی نزدیکترین متحد آقای غنی نسبت به کارکردهای او چنین نظری داشته باشد، آنگاه موضع طالبان در قبال آن روشن است. دلیل این همه مخالفت با لویه جرگه چیست؟ فکر نمیشود که همه فقط به این دلیل لویه جرگه را تحریم کرده اند که مکانیسم نادرست و بسیار کهنه برای حل قضایای کشور است، بل بیشتر افراد که نسبت به برگزاری لویه جرگه نظر مساعد ندارند، دلیلشان این است که به نیات آقای غنی و اطرافیان او مشکوک اند. آنها به نتایجی رسیده اند که آقای غنی میخواهد از لویه جرگه بهرهبرداریهای غیرمشروع و سیاسی به نفع خود ببرد. دقیقاً هم چنین است، آقای غنی با برگزاری لویه جرگه میخواهد به نحوی ادامه قدرت خود را ضمانت کند، همان کاری را که آقای کرزی رییسجمهوری پیشین نیز با برگزاری چند لویه جرگه صورت داد. زمامداران افغانستان وقتی چمچۀ شان به تۀ دیگ میخورد و دیگر چیزی در بساط برایشان باقی نمیماند، آنگاه به فکر اعاده حثیت و مشروعیت سیاسی خود میشوند، آن هم با بهای گزاف برگزاری لویه جرگه و نشستهای بزرگی که هیچ پیامد مثبت برای کشور ندارد. آقای غنی از طریق لویه جرگه میخواهد مشروعیت سیاسی به دست آورد و در برابر امریکاییها و جناحها و شخصیتهایی که حالا در گفتوگوهای صلح فعالتر و پُر رنگتر از او عمل میکنند، برگ برنده داشته باشد.
Comments are closed.