احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۰۹ دلو ۱۳۹۱
مناسب سنِ خودت رفتار کن!
گاه پدر و مادر نسبت به رفتار کودک انتقاد میکنند؛ زیرا آن رفتار تأثیر بدی بر بزرگترها داشته است. در صورتی که رفتار کودک، نشاندهنده احساس درونیِ اوست و والدین وظیفه دارند احساس کودک را درک کنند. کودک ۶سالهیی که نمیداند چه میخواهد و گریه میکند، یا کودک ۴سالهیی که از محدود شدن در چوکی موتر ناراحت است و گریه میکند، هر دو متناسب سنشان عمل میکنند؛ اگرچه ما انتظار داریم رفتار آنها ما را آزار ندهد. پس به جای اینکه به کودک بگویید «مناسب سن خودت رفتار کن»، بگویید: «به نظر میرسد خیلی عصبانی هستی»، «میدانم وقتی چنین اتفاقی برایت افتاده، بسیار ناراحت شدهای». این جملات به کودک آرامش میدهد و شرایط را قابل تحمل خواهد کرد.
چند بار باید یک چیز را تکرار کنم؟
پدر یا مادری که در استفاده از سخنان نیشدار و طعنهآمیز استعداد ذاتی دارد، خطر و تهدیدی جدی برای سلامت روانی کودک به حساب میآید. این پدر یا مادر جادوگری است که از واژهها استفاده میکند و با بیان این واژهها، مانعی در برابر ایجاد ارتباط موثر برقرار میکند و مانع از پدید آمدن رابطهیی مثبت بین پدر و مادر با کودک میشود. «آخر چند بار باید یک چیز را تکرار کنم؟ مگر تو کر هستی؟…» این پدر و مادرها شاید ندانند که سخنان طعنهآمیز و کنایهدار جملاتی هستند که برخوردی متقابل طلب میکنند. این پدر و یا مادر آگاه نیست که با این اظهارنظرهای توهینآمیز، کودک را تحریک کرده و ذهن او را از نقشههای خیالی انتقام، پر میسازد و در نتیجه باعث مسدود شدن راه ارتباطی بین خود او و کودکش میشود.
برایت قول میدهم که…
به کودکان باید نه وعده داد و نه وعده از آنها گرفت. روابط ما با فرزندانمان باید بر اساس اعتماد و اطمینان باشد. وقتی پدر یا مادر برای تأیید گفته خود مجبور است وعده بدهد، یعنی دارد اقرار میکند که «وعده داده نشدهاش» اعتبار ندارد و قابل اعتماد نیست. وعدهها باعث میشوند که توقعات غیرواقعی در کودکان به وجود بیاید. وقتی به کودک وعده داده میشود که او را به باغ وحش ببرند، او آن وعده را یک تعهد به حساب میآورد و فکر میکند که بر اساس این تعهد، در روز موعود نه باران خواهد بارید، نه موتر عیبی پیدا خواهد کرد و نه خود او بیمار خواهد شد. از طرفی، نباید از کودکان وعده گرفت که در آینده رفتاری خوب داشته باشند یا رفتار بدشان را اصلاح کنند. وقتی کودک وعدهیی ناخواسته میدهد، وعدهیی که متعلق به خود او نیست، در واقع چکی بانکی میکشد که در آن بانک اصلاً حساب ندارد. ما نباید مشوق و محرک این قبیل اعمالِ فریبآمیز باشیم.
چـرا مـثـل … نـیستی؟
با مقایسه کـودکـان، آنـهـا احـسـاس مـیکـنـنـد در مرتبه پایینتری قرار گرفتهاند و این راه مناسبی برای واداشتنِ آنها به فعالیت نیست. زمانی که کودک خود را پایینتر از دیگری احساس کند، روحیه خود را میبازد و دست از فعالیت خواهد کشید. شما باید ضعف و قوت کودکان را بپذیرید و آنها را بر اصلاح رفتار خودشان تشویق کنید.
چی برایت گفتم؟
چرا سوالی را میپرسید که خودتان پاسخ را میدانید؟ انتظار دارید کودک چه پاسخی بدهد؟ وقتی میپرسید: لباست را کجا پرتاب کردی؟ لبخندی موذیانه میزند و میگذرد. اگر از رفتار او رنجیدهاید بگویید: «من متأسفم که مجبورم برای بار سوم تکرار کنم که لباست را روی کتبند آویزان کن!».
ندو، وگرنه میافتی!
بهرغم تمام توجه شما به محافظت از کودک، به کار بردنِ این نوع جملات باعث میشود کودک بیافتد؛ زیرا به او القا میکنید منتظرید که او به زمین بخورد و این برای کودکی که تلاش میکند مستقل باشد، بسیار مضر است. بهتر است در این موارد بگویید: «قبل از دویدن، از محکم بودنِ بند کفشهایت مطمین باش». در این صورت شما در مورد اشکال کفش صحبت کردهاید نه ناتوانی کودک.
شوخی کردم
شوخی با کودک اگرچه ظاهراً شرایط را شاد میکند، ولی در واقع بهشدت مخرب است. هنگامی که کودک عصبانی است، خندیدن به او باعث میشود احساس بدتری پیدا کند. شما به عنوان والدینِ کودک وظیفه دارید او را حمایت کنید، نه اینکه باعث اذیت و آزارِ او شوید. اگر چنین منظوری ندارید، هنگامی که کودک ناراحت است، شاد نباشید.
منبع :parandcc.blogfa.com
Comments are closed.