احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:سید لطیف سجادی - ۲۷ حمل ۱۳۹۸
هر چه دنباله این پروسه کشالهدارتر میشود، سنگاندازیهای منفعت محور جناحهای گوناگون خصوصاً تیم غنی در قبال صلح بیشتر میشود، اکنون پروسل صلح به سان یک (بز) در میدان بزکشی باقی مانده و سوارکاران سیاسی هر کدام در صدد قاپیدن آن به نفع تیم و پهلوانان خویش اند تا برنده این میدان رقابت باشند. با نزدیک شدن هر روز به ختم دوران ریاستجمهوری که چیزی حدود یکماه باقی مانده است، تیم غنی در صدد است تا با هر ابزار و نیرنگی که شده نبض مدیریت انتخابات دور بعدی و پروسه صلح را در دست بگیرند که دور دوم ریاستجمهوری را نیز با تمام حیله و نیرنگ بر اریکه قدرت تکیه بزند. غنی به عنوان یگانه سیاستمدار در تاریخ افغانستان است که توانست با تقلب گسترده و بنا به برخی ادعاهایی که هم اکنون به بعضی رسانهها درز کرده است اینکه در تبانی با گروه طالبان، انتخابات در ساحات نا امن و طالبنشین نیز برگزار گردد و صندوقها به نفع غنی پُر گردد رو سیاهترین تاریخ مردمسالاری را از خود در افغانستان به میراث گذاشت. تقلب و تبانی با طالبان بر علاوه حمایت همهجانبۀ امریکا در دور دوم انتخابات ریاستجمهوری سال ۹۴ از عواملی نامیمونی بود که دست به دست هم داده و غنی را به عنوان رییسجمهور بیبنیاد بالای مردم افغانستان تحمیل نمود. یکی از چهرههای نزدیک به طالبان در مذاکرات اخیر که با بعضی چهرههای سیاسی دیدار داشتند از غنی گلایه کرده بودند که این شخص به ما تعهد سپرده بود که در مناطق تحت تسلطشان صندوق انتخابات گذاشته شده و آرای آن به نفع غنی استفاده گردد که ما با یک پیششرط خواست غنی را پذیرفتیم و پیششرطی که طالبان گذاشته بود این بود که در صورت برنده شدن، پیمان امنیتی با ایالات متحده امضا نگردد و در مورد مذاکرات صلح نیز باید با طالبان بلاواسطه وارد گفتوگوی صلح شوند و هیچ کشور دیگری نیز دخیل و میانجی در این امر نباشد که غنی در آن زمان شرط آنان را پذیرفته بود و زمانی که برنده شد به تعهدات خویش عمل نکرد و پیمان امنیتی امضا گردید و در مسألۀ صلح نیز پاکستان را وارد این معادله ساخت و فرصت مذاکره مستقیم و بیواسطه را از طالبان گرفت چون غنی میخواست از پاکستان نیز امتیاز در یافت کند.
تبانی با طالبان در انتخابات نیاز به تأمل بیشتر دارد؛ چون در آن مناطق نه ناظران کمیسیون راه داشت و نه ساحات طالبنشین به خود زحمت داد که پای صندوقهای رأی حاضر شوند؛ ولی اینکه تحت عنوان ساحات نا امن، صندوقها پُر گردیده و به مرکز فرستاده شد جای شک و تردیدی نیست؛ ولی حمایت همهجانبه امریکا از غنی موجه و مشهود است که عموم مردم افغانستان شاهد صحنه بودند، در قسمت تقلبات وسیع در کمیسیون انتخابات به نفع غنی، اسناد و مدارکش روشنتر از آفتاب است که آرای گوسفندی از همین زمان به بعد وارد گفتمان انتخاباتی شد. اکنون که غنی سوژههای فریبنده و دلچسپ را برای بقای خود در انتخابات آینده از دست داده است سخت در تلاش است تا با استفاده از لویه جرگه مشورتی صلح، گفتوگوهای صلح امریکا و طالبان را از طرف مردم به چالش بکشد؛ زیرا اگر فضای لویه جرگه قسمی زمینهسازی شده باشد تا اشخاص حاضر در جرگه مشورتی صلح، محوریت دولت را نشخوار کنند، خلیلزاد و طالبان را به عنوان یگانه چالش در برابر صلح اعلان کنند، تلاشهای نماینده ویژه امریکا در قبال صلح به بنبست مواجه خواهد شد.
مسألۀ صلح، برای جوانب مختلف سیاسی، از پروسه بودن تغییر ماهیت داده و به پروژه تبدیل شده است، تشدید اختلافات بر سر هیأت اعزامی نمایندهگان جناحهای سیاسی در قبال صلح در حالی اوج گرفته است که جریانهای سیاسی غیر دولتی، به شدت از رویکردهای غنی و از کثرت نمایندهگان حکومت انتقاد میکنند.
آنان میگویند که در فهرست هیأت اعزامی صلح، نمایندهگان غنی بیشتر از نمایندهگان سایر جریانهای سیاسی است به باور آنان اگر کثرت نمایندهگان دولت همینطور بیش از حد انتظار باقی بماند، نمیتوان به این جلسه مذاکره صلح نام گذاشت بلکه بیشتر به کنفرانس صلح شباهت دارد، لذا داکتر عبدالله به عنوان شریک قدرت غنی نیز به روز یکشنبه رسماً اعلام نمود که در جرگه مشورتی صلح اشتراک نخواهد کرد به باور آقای عبدالله این جرگه نمیتواند گره گشای صلح باشد. گمانه زنیهای غالب در مورد برگزاری جرگه صلح و تحریم شدن این جرگه توسط بعضی از چهرههای سیاسی، این نکته را برجسته میسازد که غنی زمینهها را قسمی ترتیب داده است تا بیشترین بهره کمپینی را برای خود رقم بزند و در ضمن افکار عمومی را به سمتوسویی جهت بدهد تا محوریت و ابتکار مذاکرات را از دست کرزی و خلیلزاد بقاپد و خودش را به عنوان بانی و پشتیبان صلح به اعضای جرگه برجسته سازد که در دور بعدی انتخابات نیز توانسته باشد توجه آرای مردمی را به سوی خود جلب کند. لذا در این بحبوحه یگانه امری که به آن توجه کمتر صورت گرفته است پیشبرد واقعی مذاکرات است، به جرأت می-توان گفت که این پروسه ماهیتش رنگ و بوی پروژه به خود گرفته است.
Comments are closed.