احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمد عمران - ۰۹ دلو ۱۳۹۱
کموبیش یک سال به برگزاری انتخابات ریاستجمهوری باقی مانده است؛ فرصتی که برای آینده سیاسی افغانستان از هرجهت مهم تلقی میشود. جان کری نامزد وزارت خارجه امریکا در مجلس سنای این کشور به گونه آشکار از برگزاری انتخابات شفاف و سالم در افغانستان حمایت کرد. این موضوع نشان میدهد که به همان میزانی که در درون جامعه نسبت به انتخابات حساسیتهای لازم به وجود آمده، جامعه جهانی هم به عنوان تمویلکننده و حمایتکننده روند سیاسی جدید در کشور، نسبت به برگزاری انتخابات ریاستجمهوری افغانستان دغدغههایی دارد. بیدلیل نیست که نامزد وزارت خارجه امریکا از حالا این نگرانیها را مطرح میکند. حتماً مسایلی اتفاق افتاده و یا در شرف رخ دادن است که اینگونه مقامهای جامعه جهانی را نسبت به انتخابات سال ۲۰۱۴ میلادی حساس کرده است.
در اینکه جناح بر سر قدرت همچنان به حفظ قدرت میاندیشد، جای شک وجود ندارد. اما این جناح هم در این خصوص با چالشهای بزرگی روبهرو است که بهسادهگی نمیتواند قضیه انتخابات را به نفع خود مصادره کند. اگر چنین فرصتی به آسانی میسر بود، بدون شک این جناح خود را به این در و آن در نمیزد و مکانیسم و گزینههای مختلفی را روی میز قرار نمیداد.
آقای کرزی در حال حاضر بیشتر از هر زمان دیگری خود را مواجه با مشکلات و چالشها میبیند. او دیگر حمایت جهانی را همچون سالهای نخستِ حکومت با خود ندارد و از جانب دیگر، به دلیل بازی بدِ سیاسی در درون جامعه نیز به اندازه کافی منزوی شده است. اگر در این روزها آقای کرزی را در صفحه تلویزیونها دیده باشید، بسیار شکسته و ناراحت به نظر میرسد. گویا سفر امریکا برای ایشان چندان خوشایند نبوده است که پیامدهای آن را تا به حال میتوان در رفتار و گفتار رییسجمهوری شاهد بود.
اما از سوی دیگر، جناحهای اپوزیسیون با آموختن از تجربه سالهای گذشته، با قدرت کمنظیری وارد بازی شده و امیدوارند که در انتخابات آینده، نقش سرنوشتسازِ خود را به گونهیی که مردم انتظار دارند، انجام دهند. پس از گذشت بیش از یک دهه از تحولات تازه در کشور، میبینیم که نخبهگان جامعه منسجمتر و با برنامههای مدون وارد کارزار میشوند و چنان موجی از حمایتهای مردمی را به سمت خود میکشانند که تا امروز افغانستان کمتر نظیرِ آن را شاهد بوده است.
نشست سران جبهه ملی در شهر مزار شریف میتواند تکانه تازهیی در روند سیاسی کشور پس از یک دهه به شمار رود. هر چند برخی آگاهان سیاسی باور دارند که نشستهایی که یک سال پیش از برگزاری انتخابات انجام میشود، بیشتر شکل تاکتیکی دارد، ولی اینگونه نشستها چند نکته را به ثبوت میرسانند.
۱ـ نخبهگان جامعه و به ویژه جناحهایی که در بیش از سی سال گذشته در کوران حوادث آبدیده شدهاند و از پایگاههای مردمی قدرتمندی برخوردار اند، حساسیت شرایط را دریافتهاند و تلاش میکنند که به دور یک برنامه مدون ملی گرد آیند.
۲ـ این جناحها دریافتهاند که خلاف سالهای گذشته، افغانستان در شرایط حساسی قرار گرفته و بدون مشارکت سیاسی تمام جناحهای موجود سیاسی و به ویژه آنانی که حرفی برای گفتن و طرحی برای تغییر وضعیت دارند، نمیتوان به جامعه امن دست پیدا کرد.
۳ـ این جناحها متوجه شدهاند که با ایتلافهای شکننده و بدون داشتنِ یک طرح ملی نمیتوان در انتخابات به نتایجی رسید که برای افغانستان عامل پیام مشخصی باشد.
۴ـ این جناحها در روشنی تجربه حکومت فعلی و درک ضعفهای آن، در پی آناند که جایگزین مستحکمی برای آن ایجاد کنند تا بتواند از پسِ مدیریت سیاسی کشور به گونهیی بیرون شود که مردم به خواستهای اساسیِ خود در یک نظام پاسخگو برسند.
۵ـ این جناحها و احزاب سیاسی با سنجش وزن سیاسیِ خود تلاش دارند که در انتخابات آینده از پراکندهگیهای حزبی و جناحی به مقیاس قابل قبولی بکاهند و با حمایت بیدریغِ مردم وارد کارزار انتخاباتی شوند.
۶ـ این جناحها دریافتهاند که مهمترین عامل پیروزی در انتخابات، رفتن به سمت مردم و شنیدن خواستها و نیازهای آنهاست. بدون مشارکت مردمی هیچ دولتی مقرون به موفقیت نیست و حکومت فعلی نیز به دلیل همین کاستی نتوانسته از پس مشکلات جامعه با موفقیت بیرون شود.
۷ـ این جناحها دریافتهاند و بهخصوص این درس را از جناح بر سرِ قدرت گرفتهاند که بازی با کارتهای قومی و تباری، افغانستان را به بحران میکشاند و این مساله باعث میشود که همه به یک میزان بازنده وضعیت شوند.
۸ـ این جناحها و احزاب درک کردهاند که جامعه کتلهیی یکدست و یکسان نیست و رنگارنگی آن از زیبایی آن نشأت گرفته است. پس در پی یکسانگرایی و یکسانسازی جامعه نباید بود و به تضارب آرا و اندیشه بها باید داد و از آنها برای ایجاد اجماع ملی استفاده کرد.
۹ـ این جناحها به خوبی متوجه شدهاند که بدون برنامه و اصول مدون سیاسی، نمیتوان از یک حرکت قدرتمند سیاسی در کشور سخن گفت؛ به همین دلیل اساس یک طرح ملی را ریختهاند که میتواند تمام احزاب و نهادهای ملی را به دور یک آجندای ملی جمع کند.
اینها مسایلیاند که از حالا به عنوان شاخصههای اصلی یک نظام دموکراتیک میتوان از آنها نام گرفت. هر حرکتی در کشور که با چنین دورنمایی انجام شود، ضریب موفقیتِ آن بالاست. حالا پس از یک دهه مردم افغانستان انتظار دارند که نخبهگان کشور وارد میدان شده و برای حکومت فعلی، بدیلی شوند که بتواند برای رفع مشکلات جامعه راهحلهای عقلانی و معقول ارایه کند.
البته در نشست مزار شریف بحثهای دیگری هم مطرح شد که از جمله میتوان به ایجاد اصلاحات در قانون انتخابات و آمادهگی برای برگزاری انتخابات شفاف و عادلانه اشاره کرد. این مسایل هم از دغدغههای اصلی جامعه است و در این راستا نگرانیهای جدی وجود دارد. چون هر قدر جناحهای سیاسی با برنامه و انسجام وارد میدان رقابتهای انتخاباتی شوند، ولی اگر آمادهگی برای انتخابات به حدی نباشد که عادلانه بودنِ آن را ضمانت کند، نمیتوان از تغییرات اساسی در آینده سخن گفت.
Comments are closed.