- ۲۲ ثور ۱۳۹۸
«افغانستان غمگینترین کشور جهان شمرده میشود.» این گزاره، نتیجۀ پژوهشِ یک وبگاه بینالمللی به نام «بیگتنک» است که در زمینۀ چالشهای اجتماعی در سرتاسر جهان فعالیت دارد. یافتههای این وبگاه نشان داده که ۲۲٫۵ درصد از جمعیتِ افغانستان در افسردهگی بهسر میبرند و این کمیت به چنین کشوری رتبۀ نخست در میان افسـردهترین کشورهای جهان میدهد.
درحالی که افسردهگیِ مردم افغانستان نظر به اوضاع و شرایطِ چهار دهۀ اخیرِ کشور حتا بسیاربالاتر از گزارشِ وبگاه بیگتنک قابل لمس و باور است، رییس صحت روانیِ وزارت صحت عامه با اطمینان میگوید که این تحقیق «خیالی» است و آمار افسردهگی در افغانستان فقط ۴٫۸ درصد میباشد.
اگر به واکنشِ وزارت صحتِ عامه نسبت به این گزارش برخوردی طنزآمیز داشته باشیم و اندکی بخندیم، شاید بتـوان در نتیجۀ اعلانشده توسط وبگاه بیگتنک ذرهیی تغییر وارد آورد؛ اما در غیر این صورت همه میدانند که جنگ و فساد و بیعدالتی و بیسوادی و بیماری، در یک چرخۀ منطقی چه بلاهایی سرِ مردم افغانستان آورده و به عبارتی، تا چه اندازه شادیها را کشته و غمها را متولد کرده است!
اینکه رییس صحت روانیِ وزارت صحت عامه با اطمینان از آمار ۴٫۸ درصدیِ مبتلایان به افسردهگی خبر میدهد، در نخستین نگاه ما را به این نکته رهنمون میسازد که بهبه! و صدآفرین! به اینهمه دقت و غیرتی که از این وزارت صادر میشود و از واقعیبودنِ آمارِ خود و خیالیبودنِ آمار بیگتنک در کشوری اطمینان میدهد که سربازها و معلمان و دکترهایش خیالی بودهاند و معاشِ آنها به جیبِ اشخاص و افرادی واریز شده که این موجودات را جعل کردهاند.
در نگاهِ دوم اینکه: وزارت صحت عامه این آمارِ ظاهراً دقیقش را توسط کدام متخصصان و کدام اصولِ آمارگیری بهدست آورده است؟ آیا آن متخصصان، خیالی و آن اصول آمارگیری، نادرست و آن ولایتهای مورد مطالعه قرار گرفته، ساختهگی نبودهاند؟ همان چیزی که در این کشور بسیار مرسوم است و از بالا به پایین، کسی دکتر و کسی هم متخصص و کسی هم مأمور میشود و اولی دومی را میفریبد و دومی سومی را و همه در یک دایرۀ مشترک همدیگر را میفریبند و پر پای جعلکاریِ خویش امضا میکنند.
در نگاهِ سوم اینکه: باید قربانصدقۀ همت و غیرتِ والایِ وزارت صحت عامۀ کشورمان رفت؛ واقعاً چقدر این اداره در زمینۀ بهداشتِ جسمی و روحیِ شهروندان فعال و مبتکر بوده که آماری که از ابتلا به افسردهگی ارایه میدهد(۴٫۸ درصد)، با کشورهای مرفه و جهاناولی و فارغ از جنگ و ترور همسری میکند. مسلماً اینکه یک آدرس و نهـادِ اجنبی افغانستان را غمگینترین کشورِ دنیا اعلام کرده، به غرور و غیرتِ وزارت صحت عامه و بهویژه رییس صحت روانیِ این وزارت ـ جناب دکتر بشیر ـ برخورده و با رونمایی از آمارِ بسیار دقیق و اصولیِ خود خواسته که بگویند میان افغانستان و امریکا در بهرهمندی از شادی و سرور تفاوتِ زیادی وجود ندارد.
در نگاه چهارم، باید سر و صورتِ وزارت صحتِ عامه را گُلباران کرد که در کشورِ جنگزدهیی که هیچ مقامی ـ حتا رییس حکومتش ـ خود را مسوولِ غمها و مصیبتهای مردم نمیداند، رییس بخش صحتِ روانیِ آن خود را مسوولِ تمام غمها و شادیهایِ مردم خیال کرده و فکر کرده که اگر درصدیِ ابتلا به غم بالا باشد، شرمندهگی آن نصیبِ این ریاست و وزارت میشود و اگر میزان شادیها بالا باشد، افتخار آن نصیبِ آنها میگردد. زهی بر این احساسِ مسوولیت!… به آقای غنی پیشنهاد میشود که مسوولیتپذیری را از دکتر بشیر و وزارت محترمِ صحت عامه یاد بگیرد و خود را در غمهای مردم کمی مقصر حساب کند.
از این کنایهها که بگذریم، سخنِ جـدی اینکه: افسردهگی یک بیماری عام در دنیـای پیچیده و پُردغدغۀ امروزیست که ثروتمندترین و باثباتترین کشورها را نیز در بر میگیرد. در این میان، معلومدار است که کشوری چون افغانستان ـ که در آن نه ثباتِ سیاسی وجود دارد و نه تعادلِ اقتصادی به چشم میخورد و هر روز شهروندانش شاهدِ جنگ و ترور و کشتهشدنِ عزیزانشان هستند ـ در ابتلا به افسردهگی مقامِ اول را کسب میکند.
Comments are closed.