احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:عبدالکبیر ستوده - ۰۹ سرطان ۱۳۹۸
دموکراسی لعنتی، اصطلاح خاص و محبوب ملاهای فرافگن است (البته تمام ملاهای افغانستان مورد نظر بنده نیست). ملاهایی که گناه خود را به پای شیطان مینویسند، شکستخوردهگی خود را به پای یهود و نصارا، عقبماندهگی خود را به پای اروپا و امریکا، و بیکارهگی و ناکارآمدی خود را به پای دموکراسی.
اینها تمام بدبختیهای جامعه کنونی افغانستان را به پای دموکراسی مینویسند و میگویند: این همه قانونشکنی، این همه فریبکاری، این همه تقلب، این همه فساد، این همه فحشا، این همه ناامنی، این همه فقر، این همه فلاکت، این همه بیکاری، این همه نزاع، این همه بیبندوباری، این همه خودسری، و… همهاش محصول دموکراسی تحمیلی و تقلبی غربی است (با اینکه تمام این بدبختیها را انکار نمیکنیم). اگر تقلبات گستردهیی در انتخابات صورت گرفت، میگویند که دستآرود دموکراسی است، اگر تصاویر غیر اخلاقی از یک وکیل یا وزیر یا رییس، بین مردم پخش شد، میگویند که پیامد دموکراسی است و…
این فرافگنیها هم در جامعۀ ما خریداران زیادی دارد. اگر این سخنان را برای مردم عامی که اکثریت مطلق جامعه را تشکیل میدهند بگویی، میگویند خداوند ایمان مان را نگهدارد، اگر برای یک مدرسهیی بگویی، میگوید که این نظام کافری است، اگر برای یک مولوی بگویی، میگوید که جهاد فرض است، اگر برای یک جهادی بگویی، میگوید که پس برخیزید و سلاح خود را بردارید و بکشید و کشته شوید.
اما اگر پنج درصد از عقل و خِرد خدا دادی خود استفاده کنیم، میبینیم که این فرافگنیها فقط روپوش انداختن است برای نارساییها و ناکارهگیها و ناکامیهای خودمان.
سوال این است که چرا و چگونه یک نظام بشری بیریشه و وارداتی و تحمیلی و تقلبی، می تواند در این مدت کم، یک جامعۀ اسلامی سابقهدار را که ۹۹٪ ساکنانش مسلماناند و تربیت اسلامی دیدهاند و بهخاطر مسلمانی جهاد کرده و مقاومت نموده و به اصطلاح خودشان پوز بزرگترین استعمارگران و متجاوزان جهان را به خاک مالیدهاند و…، به این سادهگی تغییر دهد و دگرگون سازد و فاسد نماید و فاحشه سازد؟ این سابقۀ چهارصدساله مسلمانی چه شد؟ این همه تعلیم و تربیت اسلامی کجا رفت؟ این همه دعوت و دعوتگری چه نقشی داشت؟ این همه جهاد و مقاومت برای چه بود؟ این همه ادعاهای مسلمانی چه شد؟ آن غیرت اسلامی و افغانی کجا غیبش زده است؟ و…
اگر اینجا دموکراسی است، مسلمانی هم است، اگر نظام دموکراسی است، اما همه نظامداران مسلماناند و در در رأس تمام ارگانها و نهادهای دولتی مسلمانها قرار دارند، اگر اینجا چند رسانه وجود دارد، چند صدهزار مسجد و منبر هم وجود دارد، اگر حرف یک دموکرات را ده نفر بشنود، حرف شما ملاها را هزارها نفر میشنود، و…
نکند که دموکراسی خوب باشد و بزرگترین خوبیاش هم همین باشد که آیینهوار تمام ادعاهای بیاساس، یاوههای شیرین، شعارهای میانتهی، فریبهای کلان، درماندهگیهای تاریخی یک ملت پُر ادعا را نشان داده و پرده را از روی مسلماننمایی ما برداشته و جانانه میگوید که چندان مسلمانان خوب و محکمی نبودیم و نیستیم و فقط تحت نام اسلام عزیز، فسادها و فحشاهای خود را پنهان میکردیم و حالا دموکراسی لعنتی همه چیز را آفتابی ساخته است.
Comments are closed.