مذاکرات طالبان و امریکا- دور هفتم؛ آیا جنگ به نامِ «طالبان» پایان خواهد یافت؟

- ۰۹ سرطان ۱۳۹۸

دور هفتمِ مذاکراتِ امریکا و طالبان در قطر آغاز شده‌ است. این نشست که بسیار مهم خوانده شده، سببِ یک سلسله تحلیل‌ها و برداشت‌هایی شده ‌که هنوز معلوم نیست که کدام‌یکِ آن‌ها درست باشند. اگرچه تعیینِ زمان خروج نیروهای امریکایی از افغانستان، ضمانتِ این‌که افغانستان دیگر به کانون تروریسم تبدیل نشود، آتش‌بس و آغاز مذاکرات میان طالبان و حکومت افغانستان، از مهم‌ترین مسایلِ مورد بحث در مذاکرات دور هفتم خوانده شده است، با آن‌هم با توجه به این‌که هیچ‌کس به‌جز همان حلقۀ مذاکره‌کننده و کشورهای امریکا و پاکستان جزییاتِ مذاکرات را نمی‌داند، انتظار از دور هفتمِ مذاکرات و برداشتی که از آن صورت می‌گیرد، بسیار مبهم و ناروشن است.
مذاکره با طالبان در افغانستانی که مردمِ آن تشنۀ صلح اند با استقبال مواجه شده، اما به همان پیمانه دل‌گیری‌ها و نگرانی‌هایِ عمده‌یی را به دنبال داشته است؛ زیرا مردم نمی‌دانند وقتی‌که امریکایی‌ها روی مسایلِ مورد علاقۀ خودشان با طالبان بحث می‌کنند و طرفِ طالبان نیز موارد مورد علاقۀ خودشان را با امریکایی‌ها سبک و سنگین می‌کنند، چه اتفاقی برای علایقِ آن‌ها (مـردم) خواهد افتاد! به همین ترتیب، هیچ چشم‌اندازِ روشنی که نشان بدهد تا دو ماهِ دیگر مذاکرات به صلح منجر می‌شود، وجود ندارد؛ زیرا اهدافِ امریکایی‌ها از گفت‌وگو با طالبان هنوز در مقیاسِ وسیعِ صلح در افغانستان روشن نیست و برخی مسایلِ مهم به عنوان مسایل داخلی، به مذاکراتِ بین‌الافغانی تعلق گرفته است. اما پرسش اساسی این‌است که «آیا هر نوع نتیجه گرفتن از توافقات صلح با طالبان، به معنای تشدید روند جنگ در کشور نخواهد بود؟» زیرا دو احتمال در مذاکراتِ صلح مطرح است: اول این‌که افغانستان بر اساس اصرار طالبان بایستی به «امارت اسلامی» گذار کنـد که این یک امرِ کاملاً دشوار و به معنای بازگشت به نقطۀ صفر است. دوم این‌که طالبان بیایند و با نظام و دولتِ افغانستان شریک شوند و گروه داعش به گونۀ اتوماتیک تقویت گردد، که بازهم سبب ادامۀ جنگ خواهد بود.
اما نتیجۀ گفت‌وگو هرچه که باشد، یک نکته به نظرِ ما روشن است و آن این‌که: امریکایی‌ها به دنبالِ پایانِ جنگ با طالبان اند. یعنی امریکا «جنگ با طالبان» را ختم‌شده اعلان ‌کند و جنگ با «داعش یا تروریسم بین‌المللی» در مقیاسی پیچیده‌تر و بزرگ‌تر پی گرفته شود. زیرا تصور می‌شود که در صبحِ هر نوع نتیجه از مذاکراتِ طالبان و امریکا و حتا در صورتی که نتایج مرحلۀ دوم مذاکرات که «مذاکرات بین‌الافغانی» خوانده می‌شود نیز مشخص شود، جنگ با داعش طبیعی و بدیهی به نظر می‌رسد و همین مسأله سبب وخیم‌تر شدنِ وضعیت امنیتی افغانستان خواهد شد.
اگر در پالیسی امریکا فقط پایان یافتنِ طولانی‌ترین جنگ در تاریخِ امریکا آن‌هم در برابر گروهی به نام طالبان درج شده باشد، به معنای آن است که امریکایی‌ها در این مذاکرات فقط به دنبالِ نتایجی اند که در نهایت اسمِ طرفِ جنگ تغییر یابد و جنگ افغانستان در مقیاسی بزرگ‌تر شدت یابد. در این مقیاس بزرگ، ممکن است که پایِ همۀ طرف‌های مبارزه با تروریسم بین‌المللی به جنگِ افغانستان کشانده شود و هر کشور سهمِ خودش را در بمبارانِ مواضعِ داعش و حضور سنگین در کشور ما به‌دست آورد. در آن صورت، افغانستان به کانونِ کوچک اما عمیقِ یک جنگِ جهانی تبدیل خواهد شد و آنگاه روزگارانِ خوبی در انتظار مردمِ ما نخواهد بود. اما اگر مذاکرات به سمتی رهنمون شود که در آن امریکا روی خنثا ساختنِ عوامل جنگ‌ساز و حل مسالۀ جنگِ افغانستان تمرکز کند، می‌توانیـم در صبحِ پایانِ توافقات روزنۀ امیدی را برای یک زنده‌گی متفاوت و بهتر در کشور شاهد باشیم. آرزوم داریم که ایالا متحدۀ امریکا به عنوان یک طرفِ درگیر در افغانستان به‌درستی طراح و زمینه‌سازِ گفت‌وگوهایی باشد که در آن صلح در افغانستان برقرار شود، نه این‌که ابعاد جنگ گسترده‌تر و پیچیده‌تر شود.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.