احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:برگردان: عبدالجمیل ضیایی - ۱۰ سرطان ۱۳۹۸
کوشک باسو و یورگن ویبول استدلال میکنند که با آنکه اهمیت فرهنگ غیرقابل انکار است، ذاتی بودن آن نیست. آنها مدلی را ارایه میکنند که نشان میدهد وقت شناسی شاید «اساساً یک پاسخ تعادلی افراد باشد به آنچه که انتظار دارند دیگران انجام میدهند» و بناءً، یک جامعه میتواند از یک «تعادل وقت شناسانه» مستفید گردد و یا اینکه در یک «تعادل دیرشدهگی» گیر کند.
برآوردها نشان داده اند که اکوادور بین ۴% تا ۱۰% تولید ناخالص داخلی خود را بهخاطر وقت ناشناسی مزمن از دست داده است. آنچنانکه یک صاحبنظر مطرح کرده است: تنبلی در خود تغدیه کرده و باعث ایجاد یک دایره شوم امروز-و-فردا میشود. اخیراً، اکوادور تلاش کرده است که وقت از دست رفته را جبران کند. با الهام از تعدادی از میان نسل جوانتر که خود را با وقت امریکای لاتین وفق دادهاند، حکومت و سکتور تجارت به یک اقدام حمایت-شده توسط بخش خصوصی پیوسته اند تا مردم را ترغیب کنند که در وقت معین شدهیی خود حاضر شوند. دولت یک «مبارزۀ ملی علیه دیری» را در هماهنگی با اشتراک شهروندان به راه انداخته است. نتیجۀ آن به آزمایش گرفتن این مفکوره است که یک جامعه میتواند آگاهانه از یک تعادل بد از طریق تغییر در انتظارات به یک تعادل خوب گذر کند. این یک مبارزه بههنگام است. روزنامهها هر روز فهرست مقامات را که در مناسبتهای عامه ناوقت حاضر میشوند، نشر میکند. پوستر مشهوری مربوط به این مبارزه علیه ناوقتی این مرض را چنین توصیف میکند:
درمان: هر روز یک دوز مسوولیتپذیری، احترام و دسپلین را در خود تزریق کنید. توصیه: فعالیتهایتان را پلان و سازماندهی کنید و ساعتهایتان را ترمیم کنید. صدها نهاد خصوصی و دولتی علناً تعهد سپردهاند که وقت شناس باشند. یک علامت تذکر مشهوری برای جلسات شبیه علامت «لطفاً مزاحم نشوید» در هوتلها، در حال ترویج شدن است. یک روی این علامت، جمله بفرمایید: «شما سر وقت تشریف آوردید را دارد». زمانی که جلسه در وقت مشخص شده آغاز میشود، روی دیگر علامت دور داده میشود که جملۀ «ورود ممنوع: جلسه سر وقت آغاز شد» در آن نوشته شده است.
در پیرو، مبارزه همانندی در جریان است. اگر این مبارزه علیه دیری موفق از آب درآید، مسألۀ فراتر از تنها زمان خواهد بود. اگر یک جنبش اجتماعی برای تغییر انتظارات راجع به سر-وقت-بودن به نتیجه برسد، چیزی مشابهی در جهان برای از بین بردن مشکلات خطرناکتری چون فساد عامه روی کار گرفته خواهد شد.
منبع: پژوهشی از کوشک باسو و یورگن ویبول؛ برگرفته شده از کتابِ «اقتصاد توسعه» اثر میشل تودارو و استیفن سمیت.
Comments are closed.