احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکرده‌اند.





گـرهِ صـلحِ افغانستان

گزارشگر:احمـد عمران - ۳۰ سرطان ۱۳۹۸

به نظر می‌رسد همان‌طور که در جامعۀ افغانستان دیدگاهِ واحدی در مورد گفت‌وگوهای صلح وجود ندارد، چنین مشکلی در میان امریکایی‌ها هم دیده می‌شود. به‌تازه‌گی لنزی‌گراهام یکی از سناتورهای برجستۀ امریکایی به دونالد ترامپ رییس‌جمهوریِ این کشور هشدار داده که در مورد خروجِ سربازانِ امریکایی از افغانستان از احتیاط کامل کار بگیرد. به گفتۀ آقای گراهام، خروج سربازان امریکایی ظرف هجده ماه از افغانستان می‌تواند چالش‌برانگیز باشد. آقای گراهام معتقد است که خروج سربازانِ امریکایی باید با توجه به اوضاع و شرایط افغانستان و منطقه انجام شود. mandegarاین نظر را شمار زیادی از جنرالانِ امریکایی نیز پیش از این مطرح کرده بودند. تفاوتِ چنین دیدگاه‌هایی نشان می‌دهد که برای امریکا کارِ ساده‌یی نیست که افغانستان را به‌یک‌باره‌گی ترک کند. ترک افغانستان می‌تواند پیامدهای فاجعه‌باری داشته باشد. همان‌گونه که بیرون شدنِ سربازانِ شوروی سابق در پایان دهۀ هشتاد میلادی از افغانستان به ختم جنگ نه‌تنها کمک نکرد، بل آن را در ابعادی بسیار وسیع‌تر و گسترده‌تر افزایش داد. چرا این‌بار آن‌گونه نشود؟ چه ضمانتی وجود دارد که با رفتن نیروهای خارجی که برای کمک به افغانستان وارد این کشور شده بودند، دوباره اتفاق‌هایِ دهۀ هفتاد تکرار نشود؟
حتا امریکایی‌ها و پیمان اتلانتیکِ شمالی ناتو نیز نسبت به این قضیه مشکوک به نظر می‌رسند. زلمی خلیل‌زاد نمایندۀ ویژۀ وزارت خارجۀ امریکا در امور صلح افغانستان بر سرِ چهارراهیِ عجیبی از تصمیم‌گیری گیر کرده است. نمی‌داند کدام مسیر را انتخاب کند که نه به شکست این کشور منجر شود و نه افغانستان گرفتار جنگ‌های داخلی شود. در افغانستان نیز اجماع بر سرِ صلح هنوز به وجود نیامده است. هرچند همه از ضرورت تأمین صلح و توقفِ جنگ سخن می‌گویند ولی نگاهِ هر جناح و شخصیتی به مکانیزم رسیدن به صلح ویژه‌گی‌های خود را دارد. ارگ وقتی از گفت‌وگوهای صلح می‌گوید، بیشتر در محدودۀ منافعِ خود آن را تعریف می‌کند. جناح‌های سیاسی نیز که تا به حال در چند نشست با طالبان روی میز گفت‌وگو نشسته‌اند، هر کدام برداشتِ خود از رسیدن به صلح را دارند. کشورهای منطقه و جهان هم که در مسالۀ افغانستان حالا بر اساسِ نیاز و یا منافع دخیل شده‌اند، در افغانستان صلحی را می‌خواهند که منافع آن‌ها تأمین کند. آنچه که ایران می‌خواهد با آنچه که پاکستان می‌خواهد، متفاوت است و آنچه که پاکستان می‌‌خواهد با آنچه که روسیه می‌خواهد، فرق دارد. از مرزهای جنوبیِ افغانستان داعش وارد افغانستان می‌شود و خود را تا مرزهای شمالی می‌رساند که برای روسیه و کشورهای متحدِ آن نگران‌کننده است. آیا منافع پاکستان و روسیه از داشتنِ رابطه با طالبان هم‌راستاست؟
بدون شک خیر، یکی داعش و تروریست تولید می‌کند و دیگری نگران است که این تروریست‌ها به کشورشان رخنه نکنند. در همین حال، تضاد منافع میان کشورهای جهان و منطقه نیز وجود دارد. هرکدام از این کشورها بر اساسِ منافعِ خود که با کشور دیگری همسان نیست، با طالبان رابطه ایجاد کرده است. طالبان هم از این وضعیت بهره‌برداری کرده و تلاش می‌کنند که خود را بیشتر به چهرۀ جهانی مبدل کنند. آن‌ها حتا نگران پیامد کشتارهایِ خود هم نیستند. یک سره می‌کشند و جنایت می‌آفرینند و کارنامۀ سیاهِ خود را سیاه‌تر می‌کنند. شاید استراتژیست‌هایی که در کنار طالبان به آن‌ها مشوره می‌دهند، آن‌ها را تشویق می‌کنند که بازهم بیشتر بکشند و ویران کنند، چون از دید آن‌ها با این رویکرد زودتر به «هدف‌های والا»یِ خود دست پیدا می‌کنند.
نماینده‌گانِ طالبان در نشست‌ها و کنفرانس‌ها خود را بسیار آرام و صبور نشان می‌دهند، ولی دستپاچه‌گی و بی‌اراده‌گی از سراپای‌شان می‌بارد. آن‌ها نیز نمی‌دانند که روی چه اهدافی می‌خواهند صلح کنند. جنگ کردن نسبت به صلح کردن آسان است، آن‎‌هم جنگی که دیگران مدیریتش کنند، ابزار و پولش را تهیه کنند و حتا سربازش را بخرند. این جنگ را طالبان تا امروز نچرخانده‌اند که بتوانند حدود و ثغورش را بفهمند. صلح اما توانایی و درایت می‌خواهد. طالبان برای شرایط صلح ساخته نشده‌اند. همان‌طور که برخی روبات‌ها به هدف‌های خاصی طراحی و برنامه‌ریزی می‌شوند، طالبان هم برای صلح برنامه‌ریزی نشده‌اند. آن‌ها وسیلۀ جنگ و کشتار اند و تا روزی که زنده باشند، برای این هدف خدمت خواهند کرد.
طالبان در نشست‌های صلح از درون می‌جوشند و ناآرام اند. آن‌ها حتا اجازۀ تصمیم‌گیری در مورد آب خوردن را هم ندارند. این موضوع کاملاً روشن شده است. وقتی برای‌شان گفته می‌شود که آتش‌بس کنید، هنگ می‌کنند و می‌گویند ما باید با رهبریِ خود مشوره کنیم و این موضوع نیز بسیار وقت‌گیر است. پرسش این است که: ما می‌خواهیم با کی صلح کنیم؟ وقتی خود امریکایی‌ها هنوز به دیدگاه واحدی نرسیده‌اند، چگونه می‌شود این‌همه دیدگاه متفاوت و گاه متضاد در منطقه و داخل افغانستان را در مورد صلح به هم نزدیک کرد؟ آیا پاکستان تلاش خواهد کرد که برداشت و رویکردِ خود به افغانستان را تغییر دهد؟
این سوال‌ها بسیار اساسی ‌اند؛ چون گرهِ صلحِ افغانستان به احتمال زیاد در اسلام‌آباد باز می‌شود.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.