احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۲۶ اسد ۱۳۹۸
سلام به همۀ بزرگان نسل جوان، آگاه و خرد ورز!
حضور بزرگان و شخصیتهای سیاسی و جهادی کشور را در این همایش انتخاباتی خیر مقدم میگویم.
گرامی میداریم یاد و نام شهدای بزرگ افغانستان بهویژه شهدای گرانارج جهاد و مقاومت، قهرمان ملی کشور شهید احمدشاه مسعود، شهید صلح استاد برهانالدین ربانی، شهید ملت عبدالعلی مزاری و شهید عبدالحق!
به اجازۀ شخصیت ملی کشور احمدولی مسعود، نامزد انتخابات ریاستجمهوری و داکتر فریده مومند، معاون اول تکت انتخابات وفاق ملی و سایر حضار در این همایش!
در این فرصت کوتاه میخواهم در رابطه به سازکارهای دستیابی نسل جوان به قدرت سیاسی چند نکتۀ را خدمتتان عرض کنم و تلاش میکنم که دیدگاه تیوریک خود را به صور مختصر و ساده بیان کنم.
تلاش میکنم تا نقش جوانان را که این کشور مدیون تلاش و زحمتشان است و رسالت بر دوش دارند تا راهحلهای را برای توسعه و پیشرفت ایجاد کنند، برایتان پیشکش کنم.
مطالعات علمی نشان میدهد، در جامعۀ توسعه نیافتۀ مانند افغانستان، دستیابی جوانان به قدرت و سیاست که با چالشهای ساختاری مواجه است، روی چند مولفۀ مهم استوار است: اولین مولفه برای دستیابی جوانان به قدرت و سیاست؛ شالوده شکنی ساختاری است، ما در جامعۀ زندهگی میکنیم با اندیشهها و سامانۀ نیرومند افراطگرایی استوار است و فقدان اجماع نظر سیاسی و وجود سنتهای سرکوبگرایانه، تعارف حداقل از زندهگی و فقدان سنت مدنی سهمدهی و تصمیمگیری سیاسی میان نسل جوان از متغیرهای هستند که فرصت اشتراک جوانان را به قدرت و سیاست با چالش مواجه کرده است.
نسل سیاسی که ویژهگی آن سپهر حقوق شهروندی و حاکمیت قانون باشد، هنوز در جامعۀ قامت نکشیده است.
در جامعۀ ما حاکمیت قانون وجود ندارد، تمایل به زیستن در جامعۀ مدرن و عاری از ظلم و چالش خیلی کمرنگ است؛ این مختص جامعۀ افغانستان نیست در بسیار جوامع این چالش وجود دارد؛ بنابراین نسل جوان برای ورود به قدرت سیاسی با چالشهای جوهری و ساختاری مواجه است، به همین دلیل است که در چنین جوامع شالوده شکنی از اولین متغیر و فاکتورهای تأثیر گذار ارزیابی میشود.
نسل جوان کشور ما در این وضعیت نباید «انزوا» و «تجرید» را به عنوان یک روند سیاسی در دستور کار خود قرار دهد؛ بلکه به عنوان یک نگرش تجددگرایانه و متغیر تأثیر گذار فراینده مدرن و روشنفکرانه وارد عرصه سیاست شوند تا از استبداد، انسداد انحصار سیاسی گذار مسالمتآمیز داشته باشند. چنین گذار مسالمتآمیز صورت نخواهد پذیرفت؛ مگر این که در عرصههای انتخاباتی مشارکت گسترده و آگاهانه داشته باشیم. امروز زمان آن فرا رسیده است که نسل جوان کشور بااستفاده از روندهای سیاسی و انتخاباتی با رأی خود این نگرش را رقم بزنند و زمینه را برای تیمی فراهم کنند که به جای اتکا به افراد زورمند و قدرت طلب، به نسل جوان اتکا کرده است. این تیم باید مورد حمایت قرار گیرد تا به فرهنگ سیاسی در افغانستان تبدیل شود، به همین دلیل است که تیم وفاق ملی با فاصله گرفتن از افراد زورمند و جاه طلب به نسل جوان اتکا کرده است.
دومین متغیری که میخواهم خدمت شما بیان کنم؛ تقویت و توسعۀ گفتمان اسلامی معتدل است. ما در جامعهیی زندهگی میکنیم که هنوز رادیکالیسم / افراطگرایی به عنوان یک بستر قدرتمند نهادینه شده است. اما اگر نسل جوانان میخواهد روندی را مورد توجه و دقت نظر قرار دهد که هیچ نسبتی با رادیکالیسم نداشته باشد، راه حل این است که از طریق، روندهای سیاسی، نمایشها و اشتراک در گفتمانهای سازندۀ و روندهای مدنی، گفتمان اعتدالگرایی را مورد نظر داشته باشند. کنشها و نگرش تیم وفاق ملی در کنشهای اعتدالگرایانه سرچشمه دارد. به همین دلیل است که شما در صحبتهای قهرمان ملی کشور شهید احمدشاه مسعود، در آن زمان در (پارلمان اروپا)، تصریح کرد که ما به اسلام معتدل و میانه که بحث عقلانیت در آن جاری باشد و مردمسالاری نگرش سیاست آن را تعیین کند، باور داریم. از آنجایی که سرچشمۀ و مبنای تیوریک تیم وفاق بر گرفته از اندیشۀ شهید احمد شاه مسعود قهرمان ملی کشور است، نگرش سیاسی اعتدالگرا و عقلانی دارد.
باور ما این است که طلایههای افراط و تفریط از ساختار سیاسی و اجتماعی افغانستان باید زدوده شود. به همین اساس است که ما رهنمونهای را در منشور وفاق ملی مورد توجه و دقا نظر قرار دادهایم. روایت و قرائت ما از اسلام معتدل و میانه است که در آن زیست رواداری مسالمیتآمیز، تساهل و مدارای مورد دقت نظر است. تیم وفاق ملی خوانش متفاوتتر از سایر تکتهای انتخاباتی دارد. در خوانش ما که دولت کلمۀ وفاق ملی میباشد، بسیار روندها دچار تغییرات خواهند شد، اما بنا بر کمبود وقت به چند نمونۀ آن اشاره میکنم: در دولت وفاق ملی، آزادیهای مدنی و سیاسی مانند حکومت وحدت ملی، محدود و سرکوب نخواهد شد.
در دولت وفاق ملی که دولت کرامت شهروندان است در کنار انتقال قدرت به نسل جوان است، مانند حکومت موجود، کانکور سهمیهبندی نخواهد شد و سلولهای زندانها به اساس سهمیهبندی پُر نخواهد شد.
همچنان، در حکومت وفاق ملی، فساد اخلاقی در صدر اخبار مربوط به ارگ قرار نخواهد داشت و در دولت وفاق ملی، ارگ کانون تبعیض و تعصب و فساد اخلاق نخواهد بود.
در دولت وفاق ملی ظلم و فساد به عنوان دو شاخص اصلی دولت در محافل رسانهیی جهان همهگیر نخواهد شد. در دولت وفاق ملی روشنفکران، اندیشمندان و نخبهگان متفکر بیعدالتی، تبعیض و ویرانی افغانستان نخواهند بود. ما مصمم هستیم مردم افغانستان که در چنگ چند فردی خودکامه گرفتار آمدهاند را نجات دهیم، ما شرف و شرافت را که در حکومت فعلی رو به زوال رفته است را دوباره در حکومت بر گردانیم و ما برای سیاستهای پوپولسیتی که در حال حاضر فراینده توسعه را در افغانستان به بحران روبهرو کرده است؛ راهکارهای عملی و کارشناسانه در نظر گرفتهایم؛ بنابراین امیدوارم که مردم افغانستان به این حکومت که نامش وفاق ملی است و بر گسستهای هویتی و زبانی روزنۀ وصل میشود، اعتماد کنند تا کشور عاری از تبعیض و ظلم داشته باشیم!
به امید یک افغانستان آباد و آزاد
Comments are closed.