احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۲۸ اسد ۱۳۹۸
اشاره: تیم انتخاباتی وفاق ملی به رهبری احمدولی مسعود، به روز یکشنبه، ۲۷ اسد در محفلی با حضور صدها تن از شهروندان، چهرههای سیاسی، علما، متنفذان قومی و دانشگاهیان از بانی استقلال، غازی امانالله خان و حافظ استقلال، شهید احمدشاه مسعود، قهرمان ملی کشور به مناسبت صدمین سالگرد استرداد استقلال کشور گرامیداشت کرد.
در این محفل در کنار احمدولی مسعود، نامزد انتخابات ریاستجمهوری شماری دیگر نیز پیرامون حوادث اخیر و همچنان استقلال افغانستان و چگونهگی گرامیداشت آن از طرف حکومت و سوءاستفادههای محمداشرف غنی از بیتالمال به بهانۀ این روز صحبت کردند که در این بخش، متن سخنرانی احمدولی مسعود، نامزد تکت انتخاباتی وفاق ملی در انتخابات پیشرو را میخوانید و در صفحههای دیگر همین شماره، سخنان سخنرانان دیگر این محفل نیز به متن در آورده شده است.
بسمالله الرحمن الرحیم
سلام خدمت همه دوستان و بزرگانی که در این محفل تشریف آوردهاند. پیش از این که صحبت داشته باشم، از گردانندهگان محترم و دوستان عزیز خواهش میکنم مرا جلالتمأب خطاب نکنند. وقتی وضعیت کشور را میبینم و در عین زمان مرا جلالتمأب صدا میزنند، خجالتزده و شرمنده میشوم. هیچکس جلالتمأب نیست. اگر جلالتمأب میداشتیم، کشور در وضعیت کنونی نمیبود. خواهش برادرانه دارم نه از روی کدام هدف دیگر؛ وقتی مرا جلالتمأب میگویید، شرمنده میشوم؛ ما برای این مردم چه کاری انجام دادهایم؟
برنامۀ بزرگتری میخواستیم تدویر کنیم و روی استقلال صحبت کنیم، اما از دیشب به اینسو وقتی ] از حمله انتحاری در محفل عروسی در هوتل شهر دبی واقع ناحیه ششم[ خبر شدیم که صدها هموطنِ غریب، بیچاره و نادار ما به خاک و خون کشانیده شدند، فکر ما را مغشوش ساخت و از تدویر برنامۀ بزرگ صرفنظر کردیم. واقعاً نمیدانم در برابر وحشتی که در کابل برپا شده، چه بگویم؟ از کدام استقلال صحبت کنم؟ از کدام امنیت صحبت کنم؟ درست است که نکوداشت از رادمردان و بزرگان کشور ما وظیفۀ فردفرد این ملت است. به پاس کسانی که بهخاطر این کشور و مردم قربانی دادند، رفتند و ما زنده ماندیم. این بزرگان قابل حُرمت هستند و ما باید از آنان یادبود کنیم و یاد و خاطرههایشان را زنده نگهداریم.
اما در عین حال، وضعیت ما و مردم ما پس از صدسال به کجا کشانیده شده است؟ امروز در کجای تاریخ قرار داریم؟ آرزوهایی که این بزرگان افغانستان و سپاهیان گمنام، مجاهدان، مدافعان، مبارزان و تمام مقاومتگران در سینه داشتند، چه شد؟ چرا این آرزوها به خاک یکسان شد؟ این سوالها سوالهایی هستند که مطمینم در ذهن فردفرد ما خطور میکند. وقتی میگویند در روز استقلال از چه تجلیل کنیم، ناحق نگفتهاند. استقلال را به پاس رفتهگان و بزرگان افغانستان که با خونشان از این سرزمین دفاع کردند و به مردم عام افغانستان، تبریک میگویم.
وقتی وضعیت مردم، موقعیت کشور و وضعیت رژیم سیاسی را میبینیم، واقعاً بازهم سوال پیدا میشود که از چه باید تجلیل کنیم؟ وقتی شما فردا ]روز گذشته ۲۸ اسد[ زرق و برق برپا میکنید، مردم به شما چه میگویند؟ رنگآمیزیهای فراوان و مصرف میلیونها دالر از بیتالمال بهخاطر چیست؟ به خاطر آنکه در آنجا دیشب صدها تن را قربانی دادیم؟ یا بهخاطر اینکه همهروزه امنیت فزیکی و روانی مردم ما زیر تهدید قرار دارد؟ بهخاطر چیست؟ در گذشته هم گفتهام و بار دیگر تکرار میکنم، هیچ چیزی متعلق به ما نیست. نه امنیت متعلق به ما است، نه سیاست متعلق به ما است، نه صلح، نه اقتصاد و نه چیز دیگری! پس از چه تجلیل میکنید؟ چه چیزی متعلق به ما است؟ استقلال یعنی اینکه ما و کشور ما بینیاز هستیم و مردم میتوانند مستقلانه زندهگی کنند؛ ما خو نمیتوانیم.
سوالهای جدی مطرح است. دوستانی که هواخواه جشن استقلال هستند، به این سوالها عمیقتر فکر کنند. بار دیگر تأکید میکنم، استقلال خود را پاس میداریم، رفتهگان خود را پاس میداریم، شهدای خود را احترام میکنیم، به روحشان درود میفرستیم، اما باید به سوالهایی که مطرح کردم و دهها اینچنین سوال دیگر، پاسخ قناعتبخش داده شود. عکسی که در بنر به چاپ رسیده است، یکی شاه امانالله خان غازی، بانی استقلال افغانستان است و دیگرش، شهید احمدشاه مسعود، قهرمان ملی کشور و حافظ استقلال افغانستان. یکی آن استقلال را به دست آورد و دیگرش یکجا با سایر قهرمانان، مبارزان و مقاومتگران از این استقلال حراست و حفاظت کرد؛ در غیر آن، امروز در زیر این تالار ما و شما نمیبودیم. چرا بهخاطر استقلال افغانستان این دو شخصیت را در کنار هم قرار داده نتوانیم؟ باید بتوانیم. چرا باید افتخارات افغانستان را با هم شریک نسازیم؟ چرا نتوانیم گرههای تاریخی را یک بهیک باز کنیم تا سرنوشت مشترک خود را رقم بزنیم؟ چرا باید تفکیک قابل شوند؟ در پنجسال اخیر حرفهای زیادی مطرح کردند تا نفاق میان مردم به میان آید، اما ما آمدیم وفاق ملی را مطرح کردیم تا از نفاق جلوگیری شود.
این بهخاطر کمپاین ریاستجمهوری نیست. سالها پیش این عنوان را مطرح کرده بودیم. هجده سال است که ما داد از وحدت ملی، اتحاد و وفاق ملی میزنیم. امروز آمدهایم تا دریچهیی برای مردم باز کنیم و کذب، کدورت، جعل و حذف را ریشه کن کنیم. وضعیت کنونی ما طوری است که نمیتوانیم به هم برسیم. بسیاری میگویند وقتی تروریستان جایی را منفجر میسازند و یا وحشت و دهشت خلق میکنند، در کنار دولت بایستید و با دولت سوگواری کنیم. درست است، اما وقتی وضعیت عادی میباشد چرا دولت در تأمین امنیت مردم و سیاستمداران را دخیل نمیسازد؟ چرا انحصارگرایی میکند؟ چرا به حرف سیاستمداران و مردم گوش نمیدهد. بهنام قوم، نان قوم را نباید دولت بخورد. رییس حکومت خود را عقل کُل نگیرید، بین مردم نفاق را دامن نزند و بگذارد یکجا این کشور را بسازیم.
شما انتخابات را شفاف و عادلانه بسازید و با سایر نهادها و شخصیتهای ذیربط صحبت داشته باشید. ماههاست که به رییس صاحب حکومت پیام میدهیم که بیایید در مورد انتخابات صحبت کنیم، اما میگوید شما کی هستید و من شما را به رسمیت نمیشناسم و همه کار را خودم انجام میدهم. خودت کی هستی؟ مگر تقلب نکردی؟ با وابستهگی رییس حکومت نشدی؟ حالا میخواهی بالای گردههای مردم سوار شوی و از جیب دولت و حق مردم کمپاین کنی و بار دیگر به کرسی بمانی. چرا پیش از تقاضا برای بسیج مردم و سیاستمداران در برابر تروریستان، چرا وظایفتان را به درستی انجام نمیدهید؟ چرا از وقوع حادثهها جلوگیری نمیکنید؟ آیا جشن استقلال مهمتر از جان و جشن خوشی مردم بود که شما امنیت مردم را فراموش کردید و امنیت جشن خودتان را تأمین کردید؟
اگر یک نفر نامدار میبود، شاید سه روز ماتم ملی اعلام میکردند. اما حالا که دهها انسان غریب، فقیر و بیچاره و در عین حال انسان شهید و زخمی شده، تنها به تعویق یک-دو روزۀ جشن استقلال بسنده میکنند و میگویند یک دو روز بعد دوباره پایکوبی خود را شروع میکنیم. چگونه وجدان است؟ چگونه اعتقاد است؟ افغانیت و اسلامیتی که دعوا دارید همین است؟ فکر میکنند با ساختن قصر دارالامان شهکار کردهاند و استقلال گرفتهاند. آیا ساختن قصر دارالامان مهم بود یا امنیت و گرسنهگی مردم؟ آیا نسبت به قصر دارالامان، امنیت مردم اهمیت نداشت؟ طوری دستتان را به سوی قصر دارالامان دراز میکنید، گویا استقلال افغانستان را شما گرفته باشید، نگرفتهاید. هیچ چیز شما مستقل نیست؛ نه فکرتان و نه نقشتان، اما میلیونها دالر را مصرف میکنید تا کمپاین کرده باشید. چرا روزی را تجلیل نمیکنید که بخش بزرگی از این سرزمین از استقلالشان حفاظت کردند و در برابر تروریسم بینالمللی ایستادهگی کردند، تجلیل نمیکنید؟ چرا در این روز هیچ مصرف نمیکنید؟ اصلاً چرا از روزی که مردم افغانستان در برابر تروریسم بینالمللی و تجاوز ایستاد شدند، نفرت دارید؟
ما در حالی که به تمام بزرگمردان افغانستان احترام داریم، اما شاهد هستیم که قربانی بزرگ در برابر تجاوز قشون سرخ و تروریسم بینالمللی را عصر امروز دادند. چرا از این روز باشکوه تجلیل نمیکنید؟ معلوم است که شما برای انتخابات ریاستجمهوری کمپاین میکنید، استقلال را به خود نسبت میدهید و آجندای شخصی خود را دنبال کنید. بار دیگر تأکید میکنیم که ما استقلال و بزرگان کشور را پاس میداریم، زیرا اینها به مردم افغانستان تعلق دارد. درست است که اختلافاتی در میان ما وجود دارد و یک تاریخ نانوشته نیز در میان ما وجود دارد، اما عدهیی در دستگاه حکومت وجود دارند که به اصطلاح یک دوست، دست به استقلالجنگی، شاخجنگی قهرمانجنگی میزنند و میخواهند در میان مردم نفاق به میان آورند. حرف اما این است که باید وفاق جان نفاق را در کشور ما بگیرد. از هر قوم و تبار و از هر مذهب و قشری که هستیم، جز وفاق، راه دیگری نداریم. صدها تن در صفوف نیروهای امنیتی و ملکی شهید میشوند، زن و طفل شهید میشود، اما سران حکومت تلاش میکنند با یک جلسۀ ویژۀ امنیتی به چشم مردم خاک بزنند. پنجسال است که شما میگویید که جلوگیری میکنیم، اما چه کردید؟ فرصت آن فرا رسیده که از حضور خود شما باید جلوگیری شود. به خود شما اختیار نباید داده شود تا بر سرنوشت مردم حاکم باشید. چرا رحم نمیکنید.
در اخیر یک بار دیگر اعلامی میکنیم که با حُرمت به استقلال بیایید به احترام بزرگان کشور فردا ]دیروز دوشنبه[ را ماتم ملی اعلام کنیم تا خدای نخواسته یکطرف خانوادۀ شهدایِ در خون تپیده عزادار باشند و در طرف دیگر، ما جشن برگزار کنیم و پایکوبی کنیم. این در تناقض است. جشن را فردا و پس فردا هم میشود تجلیل کنید. مسوولان امنیتییی که محافل مردم را بهخاطر غیر بودن تأمین نکردند، حداقل اگر محاکمه نمیشوند باید استعفا بدهند. باربار مردم شهید و زخمی میشوند، اما مشخص نیست که این مسوولان چه میکنند؟ هیچکس نیست تا امنیت مردم را تأمین کند. بیایید از تکتازی، از انحصارگرایی و از این فکر واهی و خیال باطل که میتوانید افغانستان را به تنهایی مدیریت کنید، فاصله بگیرید. رنگ و خاک را به چشم مردم نزنید. امروز روزی بود که باید استقلال را به خوبی و خوشی تجلیل میکردیم،
اما دیده میشود که وضعیت طور دیگری است؛ انفجار، انتحار و کشتن است. حکومت هم ناکام است. همین حکومت جلسۀ ویژه انجام میدهد، اما نمیداند و یا نمیگوید که حادثۀ دیشب را چه کسی انجام داد؟ اگر خبر ندارید، بیکفایت هستید و اگر خبر دارید و نمیگویید، خیانت میکنید و خیانتکار هستید. اگر میدانید و به خاطر فردای کمپاین نامش را نمیگیرد، این جنایت میکنید. چرا نام نمیگیرید تا مردم بفهمند که این جنایت را کی کرده است؟ چرا نیت خیر ندارید و با مردم خود صادق نیستید؟ چرا همیشه فرافکنی و فریبکاری میکنید؟ این مشکلات را مردم تا چه زمانی تحمل کنند؟
خداوند روح شهدای ما را شاد بگرداند. به همه خانوادههای قربانیان و مردم افغانستان بابت این حادثه و حادثههای دیگری که همه روز در گوشه و کنار کشور رُخ میدهد، تسلیت میگویم. از خداوند میخواهم در این کشور وحدت، یکپارچهگی و صلح و آرامش بیاورد. از خداوند میخواهم به رژیمی که مردم همهروزه در اثر بیکفایتیاش داغدار میشود را زودتر ریشهکن کند.
تشکر
Comments are closed.