احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمد عمران - ۱۰ سنبله ۱۳۹۸
مدال دادن و ترفیع بخشیدن به افراد خودی در حکومت آقای غنی به یک امر معمول تبدیل شده است. آقای غنی براساس برداشتهای شخصیاش از افراد و کارگزاران حکومت گاه و بیگاه تقدیر میکند. این افراد عمدتاً کسانی هستند که خودش در انتخاب آنها دست داشته و به نحوی مربوط به تیماش میشوند. او به افراد دیگر حتا اگر صلاحیت و کارایی خود را در وظایفشان تثبیت هم کرده باشند، مدال و ترفیع نمیدهد. مدال و ترفیع تنها اختصاص یافته به افراد خودی که وفاداری خود را به شخص سلطان ثابت کرده باشند. حتا اگر این افراد در وظایف خود دستاوردی هم نداشته باشند، ولی آقای غنی با بزرگنمایی همان رفتن شان به دفتر را نیز دستآورد عنوان میکند و از آنها تقدیر میکند. یک روز پیش از آن که طالبان یک بار دیگر به ولایت کندز حمله کنند، آقای غنی سرپرست وزرای داخله و دفاع را با دادن ترفیعهای فوقالعاده و مدال تقدیر کرد. تقدیر آقای غنی همان بود و حمله طالبان و اثبات ناکارایی این افراد در مهار حمله به یک شهر بزرگ همان. طالبان پس از آن که جنایتهای بزرگی را در کندز انجام دادند، حالا پس از بیست و چهار ساعت درگیری به حومههای شهر رفته اند و سایه ترسناکشان همچنان بر این ولایت سنگینی میکند. در زمان حکومتداری آقای غنی کندز دوبار به صورت گسترده و چندینبار به صورت وقفهیی مورد تهاجم طالبان قرار گرفت. در حملۀ نخست که دو سال پیش انجام شد، طالبان موفق شدند که برای چندین ساعت ادارۀ این شهر را به دست بگیرند و جنایت نابخشودنیِ را در حق مردم انجام دهند. جنایاتی که هنوز فراموش باشندهگان این شهر نشده است. در آن زمان آقای غنی به چیغ و فریاد اعلام کرد که «کندز تحت مدیریت قرار گرفته است». معنای مدیریت همان شد که طالبان این شهر را تصرف کنند. بعد از این که نیروهای امنیتی با قربانیهای زیاد دوباره این شهر را از جنایتکاران پس گرفتند، آقای غنی گفت که طرح جدید امنیتیاش در مورد کندز بهزودی عملی میشود و در این طرح دیگر برای گروههای جنایت پیشه فرصت تعرض به کندز داده نمیشود. او آن قدر در مورد طرح امنیتیاش(از همان نوع طرحی که باشندهگان کابل نیز وعده عملی شدن آن را چندینبار شنیدند) سخن گفت که واقعاً عدهیی فکر کردند که آقای غنی یکی از استراتژیستهای نظامی جهان است. اما طرح امنیتی کندز مثل تمام وعدههای آقای غنی در حد همان وعده باقی ماند و کسی عملی شدن آن را ندید. تا این که برای بار دوم طالبان به این شهر حمله کردند و باز وقتی شهر در آستانۀ سقوط قرار گرفت نیروهای دفاعی و امنیتی کشور با قربانیهای زیاد این شهر را نجات دادند. آنچه که در ۹ سنبله در این شهر واقع شد، به یک معنا سومینبار سقوط آن بود. زیرا طی سالهای گذشته تهدیدهای امنیتی همواره در مورد شهر کندز وجود داشته است. البته فراموش نکنیم که کندز در شمال کشور میتواند مشت نمونۀ خروار از مدیریت امنیتی آقای غنی و همکارانش به شمار رود. طی پنجسال حکومت وحدت ملی که آقای غنی و عبدالله سکاندار آن بوده اند، وضعیت امنیتی کشور به صورت بیسابقهیی افت کرده است. نیروهای طالبان حالا در بسیاری از ولایتهای کشور حضور چشمگیر دارند و حتا در دروازههای این شهرها قرار گرفته اند. دلیل این امر چیست؟ چگونه طالبان موفق شده اند این همه به شهرهای مهم و استراتژیک کشور نزدیک شوند؟ آقای غنی فکر میکند بر جغرافیایی بهنام افغانستان حکومت میکند در حالی که حکومتداری او از محدودۀ شهرها بیشتر نمیرود. آقای غنی هنوز نمیداند که طالبان تا نزدیکیهای ارگ رسیدهاند و امروز فردا با سلاحهایشان وارد محوطه به شدت محافظ شدهاش میشوند. تدبیر جنگ و صلح در افغانستان درست پیش نرفته است و مخصوصاً با روی کارآمدن حکومت وحدت ملی شرایط بیشتر از گذشته به نفع طالبان تغییر کرده است. رابطۀ مردم با حکومت به دلیل نارضایتیهای که به وجود آمده، بسیار ضعیف شده است و امروز کمتر مردم به حکومت و گفتههایش باور میکنند. در چنین شرایطی بدون شک وضعیت امنیتی نمیتواند رو به بهبود بگذارد. آقای غنی به پاس کدام خدمات شایسته به مقامهای بلندپایه امنیتی ترفیع و مدال میدهد؟ این افراد هیچ اقدام اثربخشی برای تامین امنیت انجام نداده و نه توانسته اند که مخالفان مسلح را از گرد شهرها دور کنند. برای چنین افرادی به جای مدال و ترفیع باید میز محاکمه تشکیل داد و آنها را در برابر چشم مردم مورد پرسش قرار داد. در کشوری که هر روزاش با انتحاری، تهاجمهای مسلحانه، اختطاف و ترور میگذرد، نمیتوان به کسانی که نتوانسته اند جلو این فعالیتها را بگیرند، ترفیع و مدال داد. آقای غنی باربار وعدۀ تجدید نظر در ساختارهای امنیتی را داد، باربار از طرحهای جدید و موثر امنیتی سخن گفت، ولی هیچگاهی این طرحها عملی نشدند. نیروهای امنیتی در مصاف با دشمنان بزرگترین قربانیها را متقبل میشوند ولی در بدترین شرایط معیشتی و کاری به سر میبرند. یک عده در ارگ و وزارتخانهها معاشهای نجومی میگیرند، ولی حقوق یک سرباز نیروهای امنیتی بین ده تا پانزده هزار افغانی است. وقتی یک سرباز شهید میشود، چه بر سرخانوادهاش میآید؟ هر روز شاهد گزارشهای در رسانههای کشور هستیم که نشان میدهند که به خانوادههای شهدای نیروهای امنیتی کمترین توجه صورت نمیگیرد. اگر در این میان یکی برای گرفتن سلفی به خانه یکی از قربانیان سر میزند، به هیچ وجه نشاندهندۀ تغییر وضعیت نیست. ما با چنین سازوکارها به هیچ صورت به ثبات و امنیت نمیرسیم و هر روز باید شاهد وقایعی از نوع کندز هستیم.
Comments are closed.