احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:برگردان: ابوبکر صدیق/ منبع: اتلانتیک کانسل - ۱۳ سنبله ۱۳۹۸
ما قدرتمندانه از گفتگوهای صلح افغانستان حمایت میکنیم و از خروج شمار اندک نظامیان امریکا تا اجرایی شدن مذاکرات، اما خروج کُلی نظامیان باید پس از برقراری صلح صورت گیرد.
ما به صورت قوی و مساویانه به امنیت امریکا و ارزشهای مانند حمایت از حقوق زنان باور داریم و خروج تمام نیروهای نظامی پس از برقراری یک صلح پایدار ممکن است.
در صورتی که حضور نظامیان ما مدیریت شود، میتواند نفوذ قابل ملاحظهیی در موفقیت روند مذاکرات صلح داشته باشد و همچنان مبارزه در برابر گروه داعش، برای شهروندان افغانستان شانس فراهم میکنند تا در آینده تصمیمگیر حکومت خودشان باشند.
شمار نظامیانی که در بیرون از دروازه مراقب باشند و از ریسک حمله بر امریکا از افغانستان جلوگیری کنند تا این کشور مرکز جدید تروریسم نشود که دههها تصمیم دارند تا بر ارزشهای امریکا حمله کنند و افغانستانیها شانس تصمیمگیری در آینده کشور خود را داشته باشند.
اخیراً بحثهای در رابطه به روند گفتوگوهای طالبان و امریکا صورت گرفته است؛ جزییات بیشتر آن موقع امضای توافقنامه در دوم ما سپتمبر همگانی خواهد شد و تأثیر خروج نظامیان امریکایی که بخش از مذاکرات است. شیطنت در جزییات است، اکنون برای فهم جزییات چند پیشفرضی را بیرون میدهیم: نخست؛ این روشن نیست که صلح ممکن است برقرار شود، طالبان هیج اعلامیهیی مبنی بر وضعیتی که روند صلح برایشان قابل قبول باشد، بیرون ندادهاند که در بپوند به آن با افغانستانیها و سایر سیاسیون کار میکنند.
دومی؛ نگرانی از بروز جنگ داخلی است که بدتر از جنگ با روسیهها است، موردی که میتواند در صورت شکست توافقنامه اتفاق بیفتد و ما حمایت خود از حکومت افغانستان قطع کنیم. شماری با در نظرداشت چیزیهایی که در زیر سیطرۀ طالبان به آن مواجه بودند، بجنگند. این بر اقلیتهای قومی که در پهلوی هم نفوس افغانستان را تشکیل دادهاند، تأثیر بد دارد.
در جنگ داخلی، قسمت اعظم از خاک این کشور در سیطرۀ داعش قرار دارد و بازیگران منطقه؛ ایران، پاکستان و روسیه همپیمانان افغانستان خود را حمایت میکنند و جنگ استیلایی بیشتر در قبضۀ طالبان و القاعده است. تمام این موضوعات برای امنیت ایالات متحدۀ امریکا یک مصبیت است که با جنگ امریکا در برابر القاعده و داعش ارتباط دارد و این ایجادگر یک پوتانسیل قوی دشمنی در برابر امریکا متحدانش است که مهار آن دشوار است.
خروج بخش اعظم نیروها باید در قید برقراری یک صلح باشد، خروج نظامیان نباید این باور را برای طالبان تلقین کند که آنان میتوانند قدرت را با نیروهای نظامی خود قبضه کنند. در آن صورت آنان به تعهدات خود برای صلح با سیاسیون افغانستان عمل نمیکنند.
گزینۀ دوم، در برگیرندۀ ارزشهای ایالات متحدۀ امریکاست؛ چه امریکا بخواهد برخی از نیروهای خود را در افغانستان نگهدارد یا بیرون کند، ما نمیتوان یک حکومت ملی داشته باشیم تا زمانی که آنان را وارد گفتوگو نکنیم، راهی را برای طالبان ایجاد کنیم با افغانستانیها گفتوگو کننند و ممکن طالبان اجازه دهند که با کیها مذاکره کنند، افغانستانیها باور به دولتی دارند که از تمام اقوام نمایندهگی کند.
با این اتفاق، استدلال قوی وجود دارد، انتخابات ریاستجمهوری که در ماه سپتمبر برنامهریزی شده است، ممکن برگزار شود، اما میلیونها شهروند افغانستان نگرانی دارند که رأیشان دزدی شود، اما این برای امریکا نیست که آنان را از داشتن یک نمایندۀ واقعی دور داشته باشد.
در گفتوگوهای وسیع و راهحل، بهجای برگزاری انتخابات، ایجاد یک حکومت موقت پیشنهاد شده است. این استدلال ریشه در دو دیدهگاه دارد: دیدهگاه نخست این که ممکن انتخابات در دور اول نتیجۀ ندهد(به اساس قانون اساسی افغانستان کسی ۵۰ درصد تکمیل نکند، برنده نیست) این سبب تعویق گفتوگوها برای ماهها میشود و در دور دوم ممکن حکومت روی کار آمده از روند گفتوگو با طالبان استقبال نکند و بحث دیگری را مهمتر از گفتوگو با طالبان بداند. در حالی این موضوع حیاتی است؛ هیچ وفاق در میان طالبان افغانستان وجود ندارد که چگونهگی حکومت موقت را تضمین کند. تقسیمات داخلی در ۱۴ سال، پیشنهادات و تقلا برای چگونهگی یک حکومت موقت و اینکه طالبان در آن از چه جایگاه برخوردار باشند، زمانی برگزاری انتخابات، انتخاب رییسجمهور جدید و استقبال از مذاکرات صلح و تعدیل قانونی اساسی تا اینکه تمام نامزدان اعلامیهیی مشترک را برای تعدیل قانون اساسی باز نگهدارند که میتواند به یک صلح دایمی بینجامد.
طالبان گفتهاند که خشونت را کاهش میدهند، اما بر ادامۀ جنگ در برابر حکومت افغانستان تأکید کردهاند. در حالی که طالبان شاید موافقت کنند، اما جنگ در برابر داعش جریان دارد، وقتی ما به توافق به صورت قوی باور داریم، باید به این ضرورت مساویانه نیز باور کنیم که افغانستان حکومت دارد و توانایی حکومتداری و جنگیدن را دارند و در صورتی که صلح و تأمین شود یا نشود، میتوانند ایستادهگی کنند.
نیروهای امنیتی و دفاعی، هزینۀ هنگفتی پرداختهاند با انگیزه و استقبال و تجهیزات اندک از حکومت مرکزی، اما در صورت افزایش بحث جنگ و صلح و این که جایگاه نیروهای امنیتی در جنگ چه بوده احتمال تجزیه این نیروها را بیشتر کرده است. در آن صورت کشور به جنگ داخلی روی میآورند و زمینۀ به رشد داعش و القاعده فراهم میشود. چه طالبان با القاعده قطع رابطه کنند یا نکنند.
بخث اساسی این است، اگر ایالات متحدۀ امریکا که پاسخی برای این پرسش مهم و آینده مردم نداشته باشد، تصمیم باید همینجا گرفته شود.
پیشنهاد نمیکنیم که ایالات متحدۀ امریکا باید بارها گفتوگو کند یا امریکا با نیروهای ضد صلح بجنگند و ما با باور داریم که غرق شدن در زندهگی هزینه دارد و تنها پول است که ادامۀ جنگ را تصدیق میکند.
ما برای حمایت از منافع امنیتی باور داریم،ا ما نباید پیش از رسیدن به صلح به صورت کامل افغانستان را ترک کنیم، ما نمیخواهیم که تمام کسانی که به وعدههای ما باور دارند که قدمهای به جلو برای حمایت از دموکراسی و پیشرفتهای قابل ملاحظهیی در بحث حقوق زنان رسیدهاند خیانت کنیم. ما نباید از حمایت دوستان افغانستان خود دست بکشیم؛ زیرا آنان به پای خود ایستاده نشدهاند و شانس برای انکشاف دموکراسی ندارند.
ما از چه دفاع میکنیم؟
خروج شتابزدۀ نیروهای امریکایی سبب تأمین صلح واقعی نمیشود، در حالی که کاهش نیروها سبب آغاز گفتوگو شود، نیروهای مبارزه با تروریسم و قوتهای هوایی امریکا و ناتو باید تا پایان تهدید گروههای تروریستی القاعده و داعش باقی بمانند و جدول زمانبندی خروج نظامیان امریکایی این را ایجاب میکنند.
یکی از اشتباهات بنیادی ادارۀ اوباما تکرار تاریخ خروج بود، برای طالبان اعتماد داد که در میان دوستان افغانستان خود رابطۀ گسترده ایجاد کنند. این اشتباهاتی بود که در پالیسی رسمی دونالد ترامپ در ۲۰۱۷ روی آن اشاره شد. شماری میگویند که این تنها راه است که ایالات متحده و همپیمانانش را در جنگ نگه میدارد، اما چنین نیست. در حقیقت مداخلۀ اخیر ما جنگ طولانی نیست، شهروندان افغانستان بیش از این هزینۀ جنگ و قربانی را پرداختهاند.
تلفات نیروهای امریکایی غمانگیز است، اما این تلفات، ۲۰ درصد از تلفات را تشکیل نمیدهد در حادثات آموزشی سال گذشته در داخل امریکا کشته شدهاند. امریکا جنگ پُرهزینۀ نظامی را در افغانستان پیش میبرد که به صورت تقریبی سه درصد نیروهای نظامی امریکا در آن ۹۰ درصد جنگ را پیشمیبرند، مانند حمایت از نیروهای هوایی افغانستان، چیزی که اکنون اتفاق افتاده است که هزینۀ انسانی بیشنتر دارد. پول و زندهگی هزینه میکنیم، اما نتیجه چیزی است ما میتوانیم روی صلح پایدار تأکید کنیم. آن در حالتی است که طالبان به تعهدات خود عمل کنند. اگر روند صلح موفق شود، ما و دیگران نیاز میبینیم از آن حمایت کنیم، این در صورتی است که تمام خشونتهای که به صلح آسیب میرساند متوقف شود. حمایت از حکومت داری خوب و رشد اقتصادی با حمایت بینالمللی و تعهداتی که امریکا و جامعۀ بینالمللی شاهد عملی شدن آن باشند و افغانستانیها روی منافع بزرگی کار کنند که از جنگ داخلی جلوگیری کند. حمایت بینالمللی را برای رشد اقتصاد ضعیف در نظر داشته باشند، مبارزه با داعش، حمایت و راهاندازی گفتوگوهای گسترده و آگاهیدهی از چالشها جنگ در جامعه، در صورتی است صلح تأمین شود.
نوشته شده توسط: جمیس دوبینس، نمایندۀ خاص امریکا از ۲۰۰۱ -۲۰۰۱ و ۲۰۱۳ -۲۰۱۴
رابرت فین، سفیر ۲۰۰۲-۲۰۰۳
رونالد نیومن، سفیر ۲۰۰۵ -۲۰۰۷
ویلیم وود، سفیر ۲۰۰۷ -۲۰۰۹
رایان کراکر سفیر از ۲۰۱۱ -۲۰۱۲
جمیس کنگهام سفیر ۲۰۱۲ -۲۰۱۴
هاگون رولرینس، معاون نیروهای عملیاتی امریکا ۲۰۱۲ -۲۰۱۳
اتونی وایان، سفیر معاون سفیر امریکا در افغانستان از ۲۰۰۹ – ۲۰۱۱
Comments are closed.