احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:دکتر مهدی عارفی - ۲۶ سنبله ۱۳۹۸
۱. آنچه در این مدت از غنی و سخنگویانش دیده و شنیده شده، عمدتاً توجیه ناکارآمدی و فساد دورۀ پنجسالۀ قبلی بوده تا ارایۀ طرح و برنامه برای پنجسال آینده. ممکن باز طوطیان به سخن درآیند که ما برنامه از پیش داریم و همان کفایت میکند. اما اولاً نتایج و پیامدهای برنامۀ قبلی را دیدیم و تجربه کردیم و کور شویم اگر غیر از افزایش ناامنی و گسترش بیکاری و فقر چیز دیگری دیده باشیم. دوماً اینکه هر طرح و برنامهیی، در مرحلۀ اجرا و بر اساس بازخوردهایی که میبیند، نیاز به تعدیل کیفی و بههنگامسازی زمانی دارد؛ امری که دولتسازان غافل از آناند.
۲. آنچه در چهره و نیز در سخنان معاونان و سخنگویان غنی و حتا شدیدتر از همه در خود غنی قابل مشاهده است، نوعی حالت «روانپریشی» حادّ است که افراد معمولاً وقتی میان دوراهیِ پارادوکسیکالِ وجدان و اخلاقیات از یکسو و منافع مادی و دانی از سوی دیگر قرار میگیرند، اینگونه میشوند. کافی است به چهرۀ استاد دانش در کلیپ تبلیغاتییی که در آخرین صحنۀ آن ۴نفره بر روی چمن ایستادهاند و غنی میگوید فرهنگ زورگویی را ریشهکن میسازیم، دقت کنید و ببینید که چه اندازه این حالت در این صورت نمایان و هویدا است. احتمالاً افرادی که در مجاورت سخنگویان غنی بهسرمیبرند از سر همکاری یا همخانگی، این روزهای آنان را کاملاً متفاوت با روزهای پیش دیدهاند و تحمل رفتارهای عصبی و پرخاشگرانهشان از عهده و توانشان خارج شده است.
۳. شاید نحوۀ کمپاین غنی در انتخابات ۹۸ و فساد و قانونشکنی موجود در آن برای همیشه در تاریخ تحولات سیاسی افغانستان نامبردار شود و تبدیل به الگویی یگانه و حتا فراتر از آن خلاقیتِ منفیِ موجود در آن را دیگرانی در سرزمینهایی دیگر خوشآیند شود و الگو بگیرند. از جلب کاندیدای پارلمانی ناکام در بدنۀ حکومت در قالب مشاور و … با هدف کسب آرای آنها، تا سوءاستفاده از موقف تصمیمگیر حکومت و ایجاد نهادهایی مانند شورای عالی فرهنگیان با هدف جلب آرای فرهنگیان کشور تا فروش منصبهای پولسازی مانند رییس گمرکات در موارد مختلف، تا وعدههای دروغینی مانند ولایتشدن برخی ولسوالیها یا بازسازی برخی مکانهای مورد توجه مردم از جمله مصلای شهید مزاری، همه و همه خلاقیت منفی خاصی را میطلبیده است. دارون عجم اوغلو و جیمز رابینسون در کتابِ «چرا ملتها ناکام میمانند»، به خوبی به تأثیرات و پیامدهای مخرب و منفی چنین خلاقیتی بر شرایط یک کشور و جامعه پرداختهاند. در میان سایر مسایل، غنی فقط به یک پرسش پاسخ دهد که بر کدام اساس و با توجه به کدام نیازمندی، سطح قانونیِ مصارف انتخاباتی را ۴۴درصد افزایش داد؟ آنهم در حالی که کشور در فقط مطلق بهسر میبرد و هزار موردِ مناسب برای مصرف بهجای این پولهای بیزبان است. و نیز شک نداشته باشید که با حجم انبوه مصارفِ در حالِ انجامِ غنی، این سطح افزایشداده را هم نقض کرده است.
۴. غنی و همکارانش فقط شعار میدهند و نهتنها که فقط شعار میدهند و پُف میکنند، بلکه دقیقاً خلاف آن عمل میکنند. شعار میدهند که حساب میدهیم و حساب میگیریم؛ اما زمانی که آریانانیوز بهترین فرصت را برای حسابگیری و حسابدهیِ غنی از مهمترین و جالبترین فرد و گروهی که غنی میتواند این شعارش را عملی بسازد، میدان را خالی میکند و خود را رسوای زمانه میسازد، آنهم با این توجیه سادهلوحانه که عبدالله برنامه ندارد. اگر ندارد (که کاری به آن ندارم)، تو بیا و برنامههایت را و فراتر از آن، تفاوت و برتریات را نشان بده و نظر مردم و سپس در روز انتخابات رأی مردم را کمایی کن. نکتۀ مهم در روانشناسیِ اجتماعی مردم افغانستان این است که در چنین حالتهای رقابتییی، آنکه میدان را ترک میکند، با هر توجیه و بهانهیی که باشد، فرد و گروه شکستخورده تلقی خواهد شد و غنی به علت دوری و بُعدِ زمانهیی و زمینهیی که با این جامعه دارد، چنین تصمیم نابخردانهیی میگیرد و آنقدر دیکتاتور و مقتدر است که یا اطرافیان و مشاورینش جرأت تغییر نظر او را نکردهاند و یا اینکه پیشنهادی دادهاند و غنی نپذیرفته است.
Comments are closed.