احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۰۱ میزان ۱۳۹۸
چند روز مانده به برگزاری انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۹۸، این سوال همچنان به عنوان سوالِ کلیدی مطرح است که چه کسی در انتخابات پیشِ رو پیروز خواهد شد و آیا رایِ مردم میتواند در پیروزی نامزدان، نقشِ تعیینکننده داشته باشد؟
این سوالها اگر در کشورهایِ دیگر که در آنها قواعد و اصولِ مردمسالاری تا اندازۀ زیاد مورد توجه است و رعایت میشود، سوالهایِ غیراساسی و حتا بیمورد به شمار میروند؛ ولی در انتخاباتهای افغانستان از سوالهایِ مهم و اساسی برای رایدهندهگان است.
متأسفانه از آغاز روند سیاسیِ جدید در کشور، انتخاباتهایی که برگزار شده، بهجای بردنِ کشور به سوی مردمسالاری و تحکیم ارزشهای آن؛ هر فردی که به کرسی قدرت رسیده، تلاش نموده است که از راههای نامشروع و غیرقانونی قدرت را حفظ کند و یا برای رسیدن به آن، دست به اعمالِ غیرقانونی بزند؛ اعمالی که متأسفانه بهای آن را شهروندانِ کشور با جان و مالشان پرداختهاند.
وقتی فردی از راهِ غیرقانونی و بر اساسِ تقلب قدرت را بهدست میگیرد، قدرتِ او مشروعت ندارد و این عدم مشروعیت باعث میشود که کشور به ثبات سیاسی و امنیتی نرسد. عدم مشارکتِ مردم در مسایل مهمِ سیاسی و بیتفاوتیهایی که نسبت به وضعیت کشور در میان مردم بهوجود آمده، ناشی از عملکرد ضعیف و فاسدِ ساختارهایی بوده که قدرت سیاسی را به کسانی تفویض کردهاند که از یکسو توانایی مدیریتِ کشور را نداشتند و از سوی دیگر مردم به آنها اعتماد کرده نمیتوانستند. چرا در پنج سالِ حکومت وحدت ملی که اشرفغنی قدرت را غصب کرد، افغانستان در وضعیتِ بهشدت بحرانیتر نسبت به دورۀ قبل از آن قرار گرفت؟ دلیل اصلیِ آن این بود که آقای غنی قدرت را از طریقِ رای مردم بهدست نیاورده بود و توافقنامۀ سیاسی را نیز بهدلیلِ اینکه قدرت را میان او و شریک قدرتش تقسیم میکرد، زیر پا گذاشت و با زور و تزویر قدرت سیاسی را انحصار کرد.
شاید این وضعیت برای آقای غنی و یک تعداد افرادی که از قدرتِ سیاسی سودهای بزرگ میبرند، وضعیتی ایدهآل باشد؛ ولی برای مردم افغانستان که قربانی این وضعیت اند، چیزی جز خفقان و اختناق نبوده است. شهروندان افغانستان در این پنج سال روزهای دشوار و سختِ بسیاری را سپری کردند. از بیامنیتی و کشتارهای جنونآمیزِ طالبان گرفته تا فقر و بیکاری و روزمرهگی. اگر حکومت افغانستان حکومتِ برآمده از رایِ مردم میبود و خود را در برابرِ آنها مسوول میدانست، آیا بازهم کشور در چنین فضایِ تاریک و تار میبود؟
تجربه نشان داده به اندازهیی که حکومتها از مردم فاصله گرفتهاند، به همان اندازه در کشور فضای اختناق و توحش حاکم شده است. این ویژهگیِ افغانستان نیست که در ناامنی و بحران بهسر میبرد، بل ویژهگی تمام حکومتهای غاصب و خودکامه است. نظم و ثبات از درونِ ساختارها و نهادها در همکاری با مردم بیرون میشود و نه از راه غصب و سبوتاژ قدرت سیاسی. حکومتِ فعلی همانقدر مشکل دارد که حکومتهای پس از کودتای هفت ثور مشکل داشتند؛ زیرا این حکومت وجوه تشابهِ زیادی با آن حکومتها دارد. آن حکومتها را نیز مردم انتخاب نکرده بودند، حکومت آقای غنی را هم مردم انتخاب نکردهاند. پس سوالِ رای مردم، سوالِ اساسی و بسیار بااهمیت است. اینبار هم اگر نتیجۀ انتخابات را تقلب و مهندسی آرا تعیین کند، افغانستان دچار بحـرانِ گسترده و غیرقابل کنترول خواهد شد؛ چون دیگر مردم نمیتوانند ببینند که رایشان سرنوشتشان را تعیین نمیکند.
چه خوب میبود که میکانیزمی در افغانستان به وجود میآمد که یک فرد فقط یک بار میتوانست حکومت را در دست داشته باشد و یا به حکومتگران ناکام، شانس نامزدی در انتخابات داده نمیشد. اینگونه هم از تقلب در انتخابات تا حدود زیادی جلوگیری میشد و هم حکومتها خود را بیشتر در برابرِ مردم پاسخگو میدانستند. اما در حال حاضر، چنین فرصتی در اختیار مردم قرار ندارد و حکومتگران هم که میبینند بهسادهگی میتوانند مردم را دور بزنند، از هر راهِ ممکن تلاش میکنند که دوباره به قدرت سیاسی برگردند.
Comments are closed.