احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۱۹ دلو ۱۳۹۱
در گفتوگوهای سهجانبۀ لندن توافق شده است که کشورهای افغانستان و پاکستان سعیشان را به کار بَندند تا توافق صلح را طی ششماه آینده از مخالفان مسلح بهدست آرند و نیز گفته شده که بررسی شیوههای تأمین امنیت در نواحی مرزی افغانستان – پاکستان و جلوگیری از فعالیت گستردۀ طالبان پس از خروج کامل نیروهای خارجی نیز مطرح بحث بوده است.
همانگونه که پیشبینی شده بود، این نشست نتیجهیی را در پی نداشت و توافقاتی را هم که اعلام کردهاند، به جز از یک قید ششماهه، چیز تازهیی نداشته و اعلام همکاری مشترک پاکستان و افغانستان در امر تامین امنیت نیز یک موضوع تکراری میباشد.
حتا در این نشست، راهها و روشهای به دست آمدنِ توافق برای صلح نیز جستوجو نشده و معلوم نیست که طرفین با چه روش و مکانیسمی میخواهند به این امر مهم دست پیدا کنند. طالبان نیز هیچ علامتی مبنی بر اعلام آمادهگی برای پذیرفتنِ صلح از خود نشان ندادهاند و تا هنوز بر مواضعشان پابرجا هستند. منتها یک نکته در این نشست بسیار جالب به نظر میرسد و آن اینکه بریتانیا به عنوان میزبان این نشست بسیار با اطمینان از نتیجۀ مثبتِ آن یاد کرده است.
دلیل این خوشبینی چه میتواند باشد؟
موازی با نشست لندن، برخی از گزارشهای تایید ناشده اعلام کردند که رییس جمهور کرزی مرز مشترک دیورند را با پادرمیانی بریتانیا به رسمیت شناخته و این امر خود میتواند دلیلی باشد برای اطمینانِ آن کشور.
اگر چنین مسالهیی حقیقت داشته باشد، دستاورد بسیار نیکی به نظر میرسد، چرا که این موضوع به یک آگاهیِ عام بدل شده که مرز سرطانی دیورند، ریشۀ همۀ مشکلاتِ ما و پاکستان بوده است. حالا اگر به رسمیت شناختنِ این مرز میتواند ما را به صلح برساند، چرا باید از آن دریغ کرد؟
اما بارها درستیِ به رسمیت شناختن دیورند، تایید شده است و حتا خود آقای کرزی نیز آن را میداند؛ اما به نظر نمیرسد که معاملۀ گفتوگوهای صلح به بهای دیورند، در نشست لندن انجام یافته باشد. اما یک موضوع دیگر ناممکن نیست که اینگونه باعث اطمینان خاطرِ بریتانیا شده و آن، ادامۀ گفتوگوهای صلح با شیوۀ کنونیست.
تصور این نکته خیلی از منطق به دور نیست که بازیهای استخباراتی بریتانیا به این نتیجه رسیده باشد که طالبان سلاحشان را به ازای گرفتنِ قدرت و مصادرۀ نظام کنونی بر زمین بگذارند؛ همانگونه که تا به حال گفتوگوهای صلح در پیِ آن بوده است. حالا به نظر میرسد که استخبارات بریتانیا از ناحیۀ طالبان و پاکستان، علامتهایی را مبنی بر موفقیت کاملِ این پروسه دریافته باشد. زیرا تا کنون طالبان هیچگونه روی خوشی به دولت افغانستان نشان نداده اند. هر باری که آقای کرزی طالبان را به صلح دعوت میکند، طالبان با شدیدترین الفاظ پاسخ منفی میدهند. هیچ بعید نیست که بگوییم، در این بازی بریتانیا هم دست داشته است. چرا که چنین برخوردی میتواند باعث درماندهگیِ مقامات دولت افغانستان شود و طالبان نیز میتوانند ارزش موافقت با گفتوگوهای صلح را بالا ببرند. چنانکه همین طور هم شده است. طالبان، پس از طرح مذاکرات صلح، به عنوان یک گروه سیاسی شناخته شدند، زندانها از وجودشان خالی و اسامیشان از فهرستِ سیاه خط زده شد. اگر طالبان در همان اول پروژۀ صلح، موافقتشان را اعلام میداشتند، آیا دسترسی به اینهمه امتیاز ممکن بود؟
بنابراین می شود اینگونه تصور کرد که بریتانیا به عنوان بازیگر اصلی پروژۀ صلح، توانسته باشد که هم دولت افغانستان و جامعۀ جهانی را قناعت بدهد و هم طالبان را به سیاست نرم دعوت کند. روی این دلیل اطمینان خاطر بریتانیا از نتیجه بخش بودن پیامدهای نشست لندن بیشتر بار سیاسی و تبلیغاتی داشته و تنها برآیند آن منفعتیست که پاکستان را به عنوان یک قدرت بالا با توجه به ابزارهای موثر آن کشور در افغانستان در بعد از سال ۲۰۱۴ تضمین کند و اینگونه بحث شریک کردن طالبان در قدرت در سال ۲۰۱۴ به گونهیی، جدیترین امید بریتانیا و پاکستان است که آن هم با موانع و چالشهایی در داخل و بیرون افغانستان مواجه است.
Comments are closed.