احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکرده‌اند.





معارف افغانستان؛ ابهام یا احتیاط

گزارشگر:پوهاند دوکتور حبیب پنجشیری - ۰۷ میزان ۱۳۹۸

mandegarمقدمه
نگرشی بر معارف افغانستان در نزدیک به دو دهه اخیر همانا مطالعۀ فراز و فرود معارف کشور بوده که در روشنایی آن به زوایای تاریک مرتبط به این بحث پرداخته خواهد شد و هدف از آن، یقیناً ارایه راهکارها برای دست‌اندرکاران تعلیم و تربیه در امر توسعه معارف است.
روحیۀ تعلیم و تربیه در همۀ دوره‌ها و همۀ جوامع انسانی وجود داشته است؛ به گونه‌یی که می‌توان گفت بدون آموزش و پرورش، زنده‌گی برای انسان‌ها ممکن و میسر نمی‌باشد.
تحقیق موجود برخلاف بسیاری از پژوهش‌ها به محور و نقش اقشار جامعه در تغییر و توسعه معارف تمرکز دارد. در تهیه این نوشته تلاش شده است تا حد ممکن بسیاری از هنجارهای قراردادی و معمولی تاریخ‌نویسی، زدوده و با ساختارهای جدید هماهنگ گردد که نشانه‌یی از تفاوت تحقیق و نوع دید و نگرشی بر معارف افغانستان را بازگو می‌کند.
بدون شک تحلیل این بحث در کشور مستلزم مطالعه پیشینۀ آن بوده و ما را به چنین نتایج می‌رساند که نقطۀ روشنی در آن به مشاهده نمی‌رسد. چون گراف سیر معارف نامتوازن افغانستان، از هر جهت نزولی تصور می‌شود و در هر دوره‌یی، دستیابی را به اهداف معارف ممکن نساخته با توجه به حساسیت زمانی در مراحل مخلتف، رقم بیسوادان به عوض آنکه کاهش یابد، برعکس افزایش یافته است. این به آن معنا نیست که نسبت به آینده و چشم‌انداز آن بدبین باشیم.
موضوعات مطروحه مقالۀ معارف افغانستان؛ ابهام یا احتیاط به جهات مثبت و منفی آن اشاره دارد و به پرسش‌های زیر نیز پاسخ می‌دهد:
۱- اِعمال نفوذ سیاسی محافل حاکم در کانون‌های تعلیمی و تربیتی؟
۲- بهره‌گیری از تجارب متخصصان در تهیه نصاب درسی و مقایسه آن؟
۳- پیشرفت نسبی نهادهای تعلیمی، تحصیلات عالی و فنی در راستای آموزش و پرورش؟
۴- درج مضامین در نصاب با توجه به نیازهای مبرم ملی، منطقه‌یی و جهانی؟
جنگ در ۴۰ سال اخیر تمامی عرصه‌های زنده‌گی اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی را متضرر ساخته است. معارف نیز تا حد زیادی، متلاشی و بر شیرازۀ آن آسیب فراوان وارد آمده که اداره موقت نیز از نبود نیروی بشری قادر به عرضه خدمات تعلیمی و تربیتی نبوده و نقص جدی در آن با توجه به احصائیه‌های ذیل مشاهده می‌گردید.
کمتر از یک میلیون پسر در ۳۴۰۰ باب مکتب تعلیمات عمومی توسط ۲۰۷۰۰ معلم، مصروف فراگیری آموزش بودند و سیستم معارف، پاسخ‌گوی نیازمندی‌های مردم نبود. نصاب تعلیمی واحد، ملی، معیاری و کتب درسی موجود نبود. بیش از چند باب دارالمعلمین در مرکز و ولایات کشور با داشتن کمیت ناچیز محصلان جنس ذکور و اناث را زیر پوشش درسی داشت که قریب به اتفاق آن را قشر ذکور تشکیل می‌داد. ۳۸ باب مکاتب تعلیمات مسلکی و حرفوی قسماً فعال بود که ۱۵۰۰ تن متعلم و ۵۰ تن استاد از طبقه ذکور در آن مصروف تدریس و فراگیری بودند. سالانه فقط ۲۲۰۰۰ تن شاگرد از قشر ذکور در کورس‌های سواد آموزی، اساسات سواد حیاتی می‌آموختند. فقط ۱۵ موسسۀ تحصیلات عالی ظرفیت جذب ۷۹۰۰ تن محصل را دارا بود.
با شکل‌گیری ادارۀ انتقالی و انتخابی، این آمار و ارقام افزایش هفت برابر یافت که در مجموع شاگردان اناث ۳۷ % در نهادهایی تعلیمی جذب شدند. از جمع ۱۷۰۰۰۰ تن معلم ۳۰ % آن را خانم‌ها احتوا می‌کرد.
تعداد مدارس رسمی تعلیمات اسلامی به ۵۵۰ باب افزایش یافته و ۱۳۶۰۰۰ تن طالب در آن مصروف کسب علوم اسلامی شدند که ۹ % شان را قشر اناث تشکیل می‌داد. ادارۀ تعلیمات اسلامی از ریاست به سطح معینیت تعلیمات اسلامی ارتقا یافت. شاخه‌یی از جامعه ازهر کشور مصر (انستیتیوت علوم اسلامی الازهر) برای بار نخست در تاریخ معاصر افغانستان در کابل افتتاح و تدریجاً به شهرهای بزرگ کشور توسعه یافت.
نصاب درسی ملی برای تمامی مکاتب عمومی و اسلامی تهیه شد. کتب جدید برای تعلیمات اساسی صنوف اول تا نهم ـ تألیف، چاپ و توزیع گردید. توقع می‌رود که تهیه و تألیف کتب درسی برای دورۀ ثانوی تعلیمات عمومی، تعلیمات اسلامی و در سال‌های آینده تکمیل گردد. از آنجایی که تعداد مراکز تربیه معلم در اوایل معدود بود و بعداً به ۴۲ باب افزایش یافت. حداقـل یک مرکز در هر ولایت با تسهیلات خوابگاه ذکور و اناث که در آن ۴۲۰۰۰ تن مصروف تحصیل بودند که ۳۸ % آن را زنان دربر می گرفت.
برعلاوه در سطح ولسوالی‌ها ۷۳ باب مرکز تربیه معلم در جوار مکاتب ایجاد گردیده که از این طریق معارف افغانستان موفق به ارتقای درجه تحصیلی معلمان مسلکی با استفاده از برنامه‌های داخل خدمت گردید. شمولیت در تعلیمات تخنیکی و مسلکی ـ ۱۳ برابر افزایش یافته که به تعداد ۲۰۰۰۰ تن شاگرد و در ۶۰ باب مکتب تعلیمات تخنیکی و مسلکی زیر پوشش گرفت. بیشتر از ۹۵۰۰۰ تن شاگرد سند فراغت از صنف ۱۲ را به دست آوردند. در یک دورۀ ۹ ماهه بیشتر از ۲۵۰۰۰۰ سواد را آموختند که ۶۲ % آن را قشر اناث تشکیل می‌داد. جهت تقویت اشتراک مردمی به منظور بهبود کیفیت معارف ۸۵۰۰ شورای مکاتب تأسیس گردیده و ۴۵۰۰ مکتب به کمک و سهم‌گیری فعال مردم محل اعمار گردید.
طی سال‌های اخیر نهادهای بین‌المللی چون: یوناما و صندوق وجهی اطفال بهنام یونیسف ـ تحقیقاتی را جهت دریافت آمار و ارقام مبنی بر جنگ‌ها، امنیت و عدم دسترسی کودکان و شهروندان افغانستان به امور تعلیمی و صحی راه‌اندازی و تأکید داشتند که نبود امنیت و درگیری‌ها زمینۀ مرگ و میر آموزگاران و عدم دسترسی مردم را به بخش‌های بهداشتی و آموزشی موجب گردیده است که عامل نگرانی موسسات بین‌المللی و جهانی می‌باشند:

الف) عدم امنیت و نبود تسهیلات
براساس نهادهای آموزشی ملل متحد؛ هر نوزاد جهان از آغاز تولد یعنی شیر خواره‌گی تا ۱۸ سالگی کودک و سپاه رشد یابندۀ مردم جهان می‌باشند که به نیازهای آموزشی، پرورشی، بهداشتی، سلامت جسمانی و رونی کودکان کشور توجه لازم نشده است. خلاصه وضع کنونی کودکان افغانستان، میراث پُر از درد، غم و اندوه و ریشه دارد در تاریخ که امید است روزی این سپاه بالندۀ وطن، استخوان‌های مقصرین را از گورستان‌ها بیرون آورند و محاکمۀ دادخواهانه کنند.
موجودیت تهدیدهای بلند امنیتی، عدم تسهیلات آموزشی و کمبود معلمان مسلکی از قشر زنان از جمع بیشتر از ۱۲ میلیون کودک وطن که واجد شرایط رفتن به مکاتب هستند ۴۲ % که رقم ۵ میلیون را می‌سازد، محروم از دسترسی به تعلیم و تربیه می‌باشند.
۶۰۰۰ مکتب بدون تعمیر و سایر تسهیلات ضروری است و صدها باب مکتب دورتر از منازل رهایشی قرار دارند که رفت‌وآمد اطفال به آن به‌ویژه دختران را دشوار کرده است. از جمله ۴۱۲ ولسوالی و نواحی شهری در بیشتر از ۲۰۰ ولسوالی و ناحیه حتا یک متعلم دختر در صنف دهم و بالاتر از آن موجود نبوده و در ۲۴۵ ولسوالی و ناحیه یک معلم مسلکی زن موجود نمی‌باشد. باید گفته شود که ۱۱ میلیون هموطنان ما هنوز هم از نعمت سواد محروم می‌باشند. از جمله مکاتب که در سال‌های پیش از اثر مشکلات امنیتی مسدود گردیده بود. تعدادی از آن مجدداً بازگشایی گردیده که در آن بیشتر از ۲۰۰۰۰۰ تن شاگرد مصروف فراگیری در پروسه‌هایی درسی گردیدند با آنهم مناطق نوار مرزی در جنوب کشور همواره از این رهگذر به پیکر اش آسیب‌هایی چشم‌گیر وارد آمده است که جبران ناپذیر و پذیرفتنی نیست و حتا گردن بریدن و شهادت شاگردان و آموزگاران مکاتب را مردم شریف کشور شاهد اند که در این اواخر سخنگویان وزارت‌هایی معارف و امور داخله جمهوری اسلامی افغانستان، آتش کشیده شدن مکاتب را نیز طرف تائید قرار داده اند و سکتور امنیتی را به تأمین امنیت فزیکی آن نهادهایی آموزشی و پرورشی فرا می‌خوانند و تأکید بر عملکرد یک دست شوراهای دفاع از مکاتب را مطرح کرده و از این طریق موفق خواهند شد از شهادت محافظان و آتش‌سوزی مکاتب در مرکز و ولایات کشور ممانعت به عمل آورند.
ب) دسترسی به تعلیم و تربیه با کیفیت
فقط ۲۷ % از ۱۷۰۰۰۰ تن معلمان در معارف کشور کمترین شرایط یک معلم مسلکی یعنی فراغت از صنف چهاردهم را دارا می‌باشند. در تعداد زیادی از مکاتب محدودیت صنوف درسی منجر به افزایش ساعات درسی و ازدحام در صنوف شده که کیفیت تدریس را متضرر ساخته است.
هنوز هم کمبود کتب و مواد درسی موجود است و بیشتر از ۲ % فارغان صنوف نهم زمینه حق شمولیت را در مکاتب تعلیمات تخنیکی و مسلکی کسب نکرده اند. بنابر عدم موجودیت شرایط لازم ـ شکاف موجود میان فراغت و کاریابی، نهایت بی‌حد و حصر است. بر حسب ارقام رسمی فقط یک کمیت ناچیزی از فارغان صنوف ۱۲ به دانشگاه‌ها و موسسات تحصیلات عالی راه یافته اند و متباقی به مشکل می‌توانند شامل پروسه‌هایی کاری، جذب گردند.

ج) نبود مدیریت سالم
با وجود کوشش‌هایی که به‌خاطر تقویت ظرفیت‌های کادری و کاری صورت گرفته ـ توان‌مندی اجراییوی در حوزۀ تعلیم و تربیه در سطح مرکز و ولایات هنوز هم ناکافی است. نبود مشوقات مادی و معنوی، نبود پرسونل متخصص و معاش ناچیز ـ عواملی هستند که جلو نیروهای بشری را در خدمت‌گزاری به معارف افغانستان، محک می‌زند. کمبود ساختمان، محل نامناسب کاری و تجهیزات مورد نیاز به‌خصوص تکنالوژی معلوماتی – پیچیده‌گی دیگری را بر مشکلات افزوده است.
رشد سرمایه بشری مطابق به اصول و اساسات دین مقدس اسلام، احترام به ارزش‌های ملی و حقوق بشر از طریق فراهم‌آوری زمینۀ دسترسی مساویانه همۀ شهروندان کشور به تعلیم و تربیه با کیفیت غرض ارج‌گـذاری و مشارکت‌شان در رشد متوازن، رشد اقتصادی، صلح و امنیت در کشور، دیدگاه و نگرش مسوولان وزارت معارف جمهوری اسلامی افغانستان را در برنامه‌های کوتاه مدت، میان مدت و دراز مدت قادر خواهد ساخت تا از مجاری قانونی با طرح و پیریزی پلان کامل استراتژیک به اهداف تعلیم و تربیه عصری و مدیریت عالی در این مقطع نایل آید.
در روشنایی تجارب قبلی به گونه‌یی زیر، طرح و رسیدن به اهداف استیراتژیک از جمع اولویت‌ها شمرده می‌شود که به شرح آن می‌پردازیم:
تداوم پروسه اصلاحات و توسعه در ادارات مربوط به معارف، تقویت مسایل مربوط به ادارۀ نظارت و ارزیابی در چوکات سیستم جدید رُتب و معاشات که مشوق عمده برای ارتقای کیفیت و زمینه‌ساز بهبود معیشت بوده، راه‌اندازی و تطبیق این سیستم، تغییرات لازم و افزایش مناسب در معاشات تمامی منسوبان معارف را تسهیل می‌دارد. افزایش آمار کمی و کیفی محصلان در موسسات نیمه عالی منجمله نهادهایی اسلامی و مسلکی در کانون‌هایی دولتی و خصوصی را تضمین می‌کند.
در این مقطع به ساختارهای تعلیمات تخنیکی، مسلکی و زیربناها، نیاز مبرم محسوس می‌باشد که به جزئیات آن قانون معارف جمهوری اسلامی افغانستان در ذیل می‌پردازد:
دسترسی به تعلیمات تخنیکی و مسلکی از طریق توسعه انستیتوت‌های تخنیکی، افزایش جذب و تعلیم و تربیه شاگردان در تعلیمات تخنیکی و مسلکی، افزایش شمولیت دختران در تعلیمات تخنیکی و مسلکی، رشد قابلیت‌های اساسی معلمان ذکور و اناث جهت بهبود کیفیت تدریس، آموزش و ارتقای نتایج پیشرفت تعلیمی شاگردان، فراهم نمودن نصاب و مواد آموزشی عصری و با کیفیت جهت بهبود تدریس، آموزش و ارتقای نتایج پیشرفت تعلیمی شاگردان مطابق با ضروریات بازار یا مارکیت کار، تجهیز مکاتب، مراکز تخنیکی و مسلکی موجود بر اساس معیارهای عصری تعلیمات تخنیکی و مسلکی بر بنیاد نورم‌های منطقه‌یی و جهانی.
کوشش و تلاش ادارات سواد آموزی در برآورده شدن اهداف استراتژیکی معارف دولت جمهوری اسلامی افغانستان متمرکز است:
به افزایش میزان سواد ۴۳ % قشر اناث و ۵۴ % قشر ذکور، آموزش حداقل سه میلیون و شش صد هزار بیسواد در این مرحله و بهبود ارایه آموزش‌هایی فنی و حرفه‌یی. به مقصود ارایه خدمات به سواد آموزانی بومی که در مرز هایی سرحدی مسکون هستند. وزارت معارف، توجه خاصی را به آن مناطق مبذول خواهد کرد. تلاش دیگری مسوولان معارف کشور تشویق و سهم‌گیری بخش خصوصی، مردم محلی و نهادهای دیگر از جمله مساجد و متنفذین محلی معطوف می‌باشد که سواد آموزان بیشتری را جذب نمایند.
چنانچه میزان سواد در میان زنان بسیار پایین است ( %۱۳ زنان و %۳۲ مردان) لـذا به منظور افزایش مشارکت آنان، برنامه‌های سواد آموزی و برنامه‌های آگاهی عامه رشد و توسعه داده شود و تعداد معلمان اناث در برنامه‌های سواد آموزی افزایش یابد. همچنان رهبری معارف در نظر دارد که با فراهم‌سازی مشوقات دیگری مانند غذا، خدمات صحی و اعطای تخم بذری زراعتی و غیره، مشارکت زنان را در برنامه‌های سواد آموزی تشویق و ترغیب کند. نصاب برنامه‌های سواد آموزی را گسترش داده و کتاب‌های درسی و رهنمای معلم سواد آموزی چاپ و توزیع گردد.
وزارت معارف همواره یک نصاب واحد را برای برنامه‌های سواد آموزی تطبیق خواهد نمود و از طریق رشد مواد درسی جدید تلاش خواهد کرد تا برنامه‌های سواد آموزی با زنده‌گی روزمره سواد آموزان تناسب بیشتری داشته باشد و آنها بتوانند علاوه بر آموختن سواد و حساب، مهارت‌هاییمعارف افغانستان؛ را بیاموزند که در زنده‌گی آنان کاربرد گسترده‌یی داشته باشد.
به همین ترتیب، مواد آموزشی بر اساس نیازهای گروه‌های خاص سواد آموزان از جمله زنان، دکانداران، کشاورزان و غیره تهیه خواهد گشت. وزارت معارف بر وفق پلان به استخدام آموزگاران سواد آموزی دایمی اقدام خواهد کرد که به اهداف معارف عصری در کشور ممد واقع گردد.
برای ارتقای کیفیت تدریس در کورس‌های سواد آموزی ـ قبلاً ریاست تربیه معلم در چارچوب معینیت سواد آموزی فعالیت داشت که در آینده وزارت معارف در نظر دارد تا یک انستیتوت مستقل تربیه معلم سواد آموزی را تأسیس کند. گسترش یک دیتابیس (بانک معلوماتی) و ساختارهای مراقبتی و ارزیابی از جمله اهداف دیگری این برنامه‌ها است که به موثریت، هدف‌مندی و تحقق برنامه‌های سواد آموزی خواهد افزود.
نصاب واحد تعلیمی، معیاری است که اهداف اساسی تعلیم و تربیه عمومی و خصوصی را تثبیت کرده و بر اساس آن وزارت معارف ـ مفردات تعلیمی کتب درسی، طرز آموزش و ارزیابی، مواد و وسایل درسی و ممد درسی را تهیه و تنظیم می‌نماید. نصاب واحد تعلیمی در تمام موسسات تعلیمی و تربیتی دولتی و خصوصی طور یک‌سان تطبیق می‌شود.
وزارت معارف به منظور تهیه، تدوین، رشد نصاب تعلیمی، مواد درسی و تنظیم امور مربوط به آن، بوردهای علمی، دوره‌های تعلیمی و ادارۀ انکشاف نصاب تعلیمی، مواد درسی و نشرات را ایجاد خواهد کرد. نصاب واحد تعلیمی ـ دوره‌های متوسطه، ثانوی، تخنیکی ـ مسلکی، حرفوی و هنری، تعلیمات رسمی اسلامی، تربیه معلم، سواد آموزی و سواد حیاتی، تعلیمات پیش از مکتب و تعلیم غیر حضوری و تعلیم از راه دور مطابق نیازمندی‌های جامعه و رعایت معیارهای پذیرفته شده علمی بین‌المللی تهیه و تدوین می‌دارد و با در نظر داشت تجارب به دست آمده به صورت متداوم، تجدید و انکشاف می‌دهد.
برای تحقق در امر جا افتادن معارف متوازن، وزارت معارف جمهوری اسلامی افغانستان باید به یک اداره مـدرن ، هدف‌مند، موثر، حساب‌ده و دارای بودجه کافی تبدیل شود و فرصـت‌های آموزشی را در سراسر کشور و بدون هیچ‌گونه تبعیض برای اطفال، نوجوانان و جوانان کشور فراهم سازد.
تدریس در موسسات تعلیمی، موسسات تعلیمی خصوصی داخلی و پروگرام‌های تعلیمی و تربیتی، مراکز سوادآموزی و سواد حیاتی به یکی از زبان‌های رسمی دولت هر یک فارسی و پشتو عملی گردد. تعیین زبان تدریس از جمله دو زبان رسمی دولت بر اساس زبان‌های رایج ـ اکثریت اهالی محل تحقق یابد. فرا گرفتن زبان‌های رسمی، فارسی و پشتو در مکاتب و موسسات تعلیمی حتمی می‌باشد.
در مناطقی که اکثریت مردم به یکی از زبان‌های سوم رسمی کشور هر یک: اوزبیکی، ترکمنی، پشه‌یی، نورستانی، بلوچی، پامیری و سایر زبان‌ها تکلم می‌نمایند علاوه بر تدریس زبان فارسی و پشتو زمینۀ تدریس زبان سوم منحیث مضمون درسی فراهم می‌گردد.
وزارت معارف در عرصۀ تربیه معلم، کتب و مواد درسی به منظور تدریس زبان‌های سوم رسمی کشور برنامه‌های موثری را طرح و تطبیق خواهد نمود. تدریس موسسات تعلیمی بین‌المللی به زبانی صورت می‌گیرد که موسسۀ تعلیمی به موافقۀ وزارت معارف جمهوری اسلامی افغانستان تعیین نموده و تدریس یکی از زبان‌های رسمی، احکام و اساسات دین مقدس اسلام در این نوع موسسات تعلیمی برای شاگردان کشور مطابق طرزالعمل جداگانه که از طرف وزارت معارف ترتیب، تنظیم شده، تحقق می‌پذیرد.

نتیجه‌گیری
معارف افغانستان؛ ابهام یا احتیاط در روشنایی وضع موجود می‌تواند به عنوان راهکار مناسب و مفید برای دست‌اندرکاران و مسوولان معارف کشور جهت توسعه نهادهای تعلیمی و تربیتی کشور مورد استفاده گسترده قرار گیرد.
پالیسی و استراتژی وزارت معارف جمهوری اسلامی افغانستان مبتنی بر اهداف و تعهدات ملی و بین‌المللی و بر اساس نیازهای موجود نظام تعلیمی و تربیتی طراحی گردیده که با آرزوها و امیدهای مردم و منسوبان معارف کشور سازگار بوده که نتایج به دست آمده از آن در مطابقت با استراتژی معارف در این مقطع تنظیم می‌گردد.
مرتبط به موضوع، دیدگاه وزارت معارف در بردارندۀ رشد قوای بشری، اساسات دین مقدس اسلام، تعهدات ملی و بین‌المللی و احترام به حقوق بشر است که دسترسی عادلانه به تعلیم و تربیۀ با کیفیت برای همۀ شهروندان وطن را ممکن خواهد ساخت که در توسعه پایدار، رشد اقتصادی، ثبات و امنیت کشور نقش فعالانه‌یی را بازی نماید.
برای تحقق این امر، وزارت معارف جمهوری اسلامی افغانستان باید به یک اداره مـدرن، هدف‌مند، موثر، حساب‌ده و دارای بودجه کافی تبدیل شود و فــرصـت‌های تعلیمی را در سراسر کشور و بدون هیچ‌گونه تبعیض برای اطفال، نوجوانان و جوانان کشور فراهم سازد.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.