احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکرده‌اند.





انتخـابات مفتضح و صـلحِ ذلت‌بار

گزارشگر:احمد عمـران - ۱۲ میزان ۱۳۹۸

هنوز موضوع جنجالیِ انتخابات ششم میزان حل نشده که هیأت طالبان از قطر به پاکستان آمده و تلاش دارد که روند گفت‌وگوهای صلح را از سر آغاز کند. احتمال دارد که در روزهای آینده، زلمی خلیل‌زاد نمایندۀ امریکا نیز به پاکستان سفر کند. به نظر می‌رسد که امریکا پس از توقفِ گفت‌وگوهای صلح با طالبان و گرفتن زهر چشم از این گروه با حملات هوایی، بی‌تمایل نیست که دوباره طالبان را روی میز مذاکره بیـاورد. حکومت افغانستان به ویژه ارگ که ادامۀ گفت‌وگوهای صلح را به نفعِ خود نمی‌بیند، در واکنش به سفر هیأت طالبان به اسلام‌آباد و استقبال گرمی mandegarکه از آن صورت گرفت، با عصبانیت این سفر را زمینه‌ساز جنجال‌هایِ تازه و ادامۀ جنگ در افغانستان توصیف کرد.
در این‌که گروه طالبان، گروه خشونت‌طلب، بدوی و جنایت‌پیشه است، شکی نمی‌تواند وجود داشته باشد. طالبان حتا اگر ظاهراً در مواضع سخت‌گیرانۀ خود انعطاف هم نشان داده باشند، ولی به هیچ صورت گروهی قابل اعتماد شده نمی‌توانند. طی هجده سالِ گذشته که این گروه در افغانستان به بهانۀ حضور نیروهای خارجی جنگید، کارنامۀ سیاهی از خود به جا گذاشته است. کارنامۀ طالبان در زمانِ رژیم امارت اسلامی و پس از آن با خشونت، قساوت و بی‌رحمی عجین بوده است. این گروه حتا زمانی که بر بخش‌هایی از افغانستان به کمک حامیانِ منطقه‌ییِ خود تسلط یافت، با بی‌رحمی با مردم برخورد کرد و سبب شد که افغانستان سیاه‌ترین و بدنام‌ترین روزهای تاریخیِ خود را سپری کند. در هیچ زمانی، حتا در بی‌رحمانه‌ترین دوره‌های تاریخی، کشورِ ما این‌قدر رو به انحطاط و ویرانی نگذاشته بود که در زمانِ طالبان گذاشت. دورۀ طالبان را فقط باید «توقف تاریخ» عنوان کرد. این دوره نه گذشته دارد که با آن قابل مقایسه باشد و نه آینده‌ که بتوان از آن به عنوان الگو استفاده کرد. اما این‌که این گروه چگونه موفق شد دوباره در محور مسایل سیاسیِ کشور قرار گیرد و همچنان در محراقِ توجه باشد، خود جای حیرت و تعجب دارد!
کدام کشور و مردم در روی زمین یافت می شوند که بخواهند با دیدگاه‌های طالبان زنده‌گی کنند؟ حتا همان‌هایی که از این گروه به‌خاطر منافع سیاسیِ خود حمایت می‌کنند، نسبت به قدرت و نفوذشان می‌هراسند. اگر طالبان روزی منافعِ پاکستان را تهدید کنند، بدون شک با واکنشِ این کشور روبه‌رو خواهند شد؛ چون سیاست‌مدارانِ پاکستان خواهان استقرار نظامی که طالبان در پی ایجاد آن هستند، به هیچ وجه نیستند؛ اما همین نظامِ بد را به خاطر منافع سیاسیِ خود می‌خواهند که در افغانستان مستقر شود.
ارگ متأسفانه اگر مخالفتی با طالبان و پاکستان دارد، از این جنبه نیست. ارگ بسیار تلاش دارد که طالبان ضربه نبینند؛ ولی در عین حال به عنوان بدیلِ خود نمی‌خواهد که این گروه عرض اندام کند. اشرف‌غنی تمایل دارد که طالبان در صحنۀ سیاسیِ افغانستان حضور داشته باشند و از او رهبر بلامنازع بسازند. آقای غنی بسیار تلاش کرد که در انتخابات نظر مساعدِ طالبان را به دست آورد و این گروه را در راستای هدف‌هایِ خود قرار دهد. آقای غنـی می‌داند که اگر طالبان از صحنۀ نظامی و سیاسی افغانستان حذف شوند، جناح‌های متکی به مردم قدرتمند می‌شوند و ادامۀ سلطه او را به مشکل مواجه می‌سازند. آقای غنی در وجود طالبان، قدرتِ خود را بازمی‌یابد و به همین دلیل مخالفتِ او با طالبان، مخالفتِ سلیقه‌یی و مقطعی است.
هیچ شکی وجود ندارد که اگر طالبان از سوی ارگ چراغِ سبز دریافت نمی‌کردند، وارد پاکستان نمی‌شدند. گزارشی وجود دارد که در آستانۀ انتخابات برای حمایت از تیم «دولت‌ساز» میان پاکستان و ارگ صحبت‌ها و قرار و مدارهایی گذاشته شده بود و احتمال این‌که سفر هیأتِ طالبان با این قرار و مدارها رابطه داشته باشد، دور از تصور نمی‌نماید. قراین چنین نشان می‌دهند که ارگ خواهان سفر هیأت طالبان قبل از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری به پاکستان نبوده و اگر واکنشی هم نسبت به این سفر دارد، بیشتر در مورد زمانِ انجامِ آن است. استقبال پاکستان از هیأت طالبان هم بیرون از عرف و روابط دیپلوماتیک صورت گرفت.
چگونه پاکستانی‌ها به خود اجازه می‌دهند گروهی را که دستش به خون هزاران انسان بی‌گناه، چه در افغانستان و چه در پاکستان، رنگ است، چنین باشکوه استقبال کننـد؟ مگر همین ملا برادر آخوند که امروز چنین از او استقبال می‌شود، زندانی پاکستانی‌ها نبود؟ چه چیزی امروز تغییر کرده که از یک زندانی، یک فرد سیاسیِ قابل احترام می‌سازد؟… بدون شک منافع پاکستان و گروه‌هایی که در افغانستان وجوه مشترک با این گروه دارند!
امریکا با توقف گفت‌وگوهای صلح پالیسی درستی را در برابر طالبان آغاز کرد، ولی این پالسی همان‌گونه که گمان برده می‌شد، عمرِ کوتاه داشت. امریکا نیز به دنبال منافعِ خود در منطقه است و هیچ دلچسبی‌یی به سرنوشت مردمِ افغانستان ندارد. این مردم افغانستان اند که باید موضعِ خود را در برابر گروه‌های تمامیت‌خواه و عقب‌گرا مشخص کنند. متأسفانه انتخابات که می‌توانست مسیر آیندۀ کشور را در بستر گفتمانِ ملی شکل دهد، به افتضاحِ دیگری تبدیل شد. حالا نتیجۀ انتخابات ششم میزان هر چیزی که باشد، به صلح و امنیت ختم نمی‌شود؛ چون یک بارِ دیگر جفاکارانِ تاریخ، انتخابات را ابزارِ دست و امیال شیطانیِ خود کردند.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.