احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۱۳ میزان ۱۳۹۸
وقتی در روز رایدهیِ ششمِ میزان ۱۳۹۸ دقیق میشویم، میبینیم که حضور اندکِ مردم در انتخابات پاسخِ محکم به حکومتی بود که در آن رای و نظرِ مردم و قانون، جایگاهِ اصلیاش را از دست داده و فقط سلیقه و علایقِ یک شخص، محور قرار گرفته است.
سوای این، همانگونه که بارها مطرح کردهایم، در هجده سالِ گذشته سیاستهایِ رسمی بهجایِ اینکه در جهتِ تقویت دموکراسی و انتخابات بوده باشد، بیشتر در جهتِ تمسخر و از اعتبار انداختنِ این ارزشها بوده است. تأثیر چنین سیاستهایی که شرحش در این مختصر نمیگنجد، سبب شد که انتخاباتها یکی پیِ دیگر، بدتر از گذشته برگزار شوند.
چهار تجربۀ انتخابات ریاستجمهوری نشان داد که انتخاباتها در جامعۀ ما، یکی بعد از دیگری بدتر برگزار میشوند؛ در حالی که انتخاباتها در کشورهای دیگر، یکی پیِ دیگر بهتر برگزار شده و در نهایت، به عنوان قاعدۀ اصلیِ بازیِ سیاست برای دست یافتن به قدرت و دولت جا باز کرده است. اما در افغانستان این تجربه برعکس پیموده شده است. در انتخابات ریاستجمهوری ۱۳۹۸، یکی از مهمترین محاسباتِ مردم برای عدمِ حضور در پای صندوقهای رای، سیاستِ رایستیزانه و دموکراسیستیزانۀ تیمِ حاکم بوده؛ یعنی مردم فکر کردند که غنی یک بارِ دیگر تقلب میکنـد و امریکا نیز از او حمایت.
این نوع برداشت که البته زادۀ سیاستِ عملیِ حکومتهایِ گذشته و کنونی بوده و نیز محصولِ تبعیضهایی که امریکاییها در عمل از خود تبارز دادهاند، سبب شد که مردم به انتخاباتِ ۱۳۹۸ «نه» بگویند و به پای صندوقهایِ رأی نروند. در کنار این عدم حضور مردم، حکومت یک بارِ دیگر در تبانی با بخشهای تخنیکی در کمیسیون انتخابات، به دستبرد در آرایِ مردم پرداخته و نتیجه چنان شده که مجموعِ آرایی که از جانب کمیسیون اعلام شده، سهبرابرِ رقم اصلیِ شرکتکنندهگان را نمایش میدهد و این تقلب چنان فربه بوده که حتا آرای تقلبی، ثبت سیستمِ بایومتریک شده و به کمیسیون انتخابات فرستاده شده و تفکیکِ آرای پاک از ناپاک را برای مسوولینِ امر دشوار کرده است.
بنابراین همانگونه که قبلاً گفتیم، سناریوها و سیاستهایی برای زدودنِ اعتبارِ انتخابات در افغانستان به شکلِ بسیار زیرکانه شکل گرفته است تا انتخابات به عنوان یک قاعده ثبت و تشخیص نشود.
اگر از حقیقت نگذریم، انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۱۴ و انتخابات پارلمانی سال گذشته، با چنان رسواییهایی همراه بود که سبب شد مردم نتیجهگیری کنند که انتخابات با توجه به سطح بلندِ فساد و تقلبی که در آن رخنه نموده، دیگر معنایی ندارد و رایِ پاکِ آنها قابل محاسبه نیست. این ضربۀ مهلک را سیاستمدارانِ بر سرِ اقتدار بهخصوص آقای غنی بر انتخابات وارد کردند و دموکراسی را فدایِ خواستهایِ پست و کوچکِ خود کردند و بدتر از همه، اقتصاد جرمی را در روندِ انتخابات مشروعیت بخشیدند. به این ترتیب، شیرازۀ سیاست در افغانستان دچار حادثه شده و این وضع کشور را به سمتِ فروپاشیِ ساختارهای مُدرنِ سیاسی و بدویشدنِ آیینِ دولتداری رهنمون میسازد. در چنین صورتی، شورای نامزدان انتخابات ریاستجمهوری مسوولیت دارند که به مراجعی در سازمان ملل متحد، از سبوتاژ شدن و برهم زدنِ انتخابات توسط آقای غنی شکایت کنند و نگذارند که غنی یک بارِ دیگر با تقلب به قدرت برسد و پروندۀ دموکراسی و انتخابات برای همیشه بسته شود.
وضعیتِ افغانستان بسیار خطیر و مرگِ دموکراسی در این کشور قویاً محتمل است. برای جلوگیری از چنین پیشامدهای ناگوار، شکایتِ سایرِ نامزدان انتخابات ریاستجمهوری و سایر چهرههای سیاسیِ مطرح، از مصیبتی که توسط غنی بر انتخاباتِ ۱۳۹۸ رفته است، هم میتواند حقِ مردم را در این انتخابات حفظ کنـد و هم آیندۀ دموکراسی در این کشور را ضمانت نماید.
Comments are closed.