احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:روحالله بهزاد - ۱۴ میزان ۱۳۹۸
بیست سال پیش افغانستان داشت نظام امارت اسلامی طالبان را تجربه میکرد. امارت اسلامی طالبان ساختاری است که مشروعیت خود را از عالمان دین میگیرد. گروهی از افرادی که در مدرسههای دینی آموزش دیده بودند، آن زمان بر جغرافیای افغانستان حاکمیت داشتند. در این دوره از آزادی بیان، سیاست خارجی، ترانزیت، روابط اقتصادی با جهان، آزادی اندیشه، رسانه، انتخابات، دموکراسی و سایر مولفههای دنیای مدرن هیچ خبری نبود. اختناق و خفقان بر سرنوشت مردم افغانستان سایه افکنده بود. مدیران این نظام به دنیا هم از عینک سیاه و سفید میدیدند: کشورهای اسلامی دوست کشورهای غیراسلامی دشمن. طالبان به مرزهای سیاسی و جغرافیایی اهمیت نمیدادند و همه کس از همهجا آزادانه و بدون ترس و هراس به افغانستان رفتوآمد میکرد. نظم دولتی نه بربنیاد بیروکراسی اصولی، بلکه برمبنای «اندیوالی» و «اخوت اسلامی» استوار بود. به همین دلیل بود که اسامه بنلادن، رهبر شبکۀ القاعده از بستر مساعد افغانستان استفاده برد و حادثۀ یازدهم سپتامبر را خلق کرد. علاوه بر شبکۀ القاعده، دهها گروه شورشی و جنگی دیگر در اطراف و اکناف افغانستان ریشه دواندند و پناهگاه ساختند.
پس از یازدهم سپتامبر دنیا تصمیم گرفت تا این نظام را ساقط سازد و به جای آن، یک نظم تازه را بنیان بگذارد. در سال دوهزاریک امارت اسلامی طالبان توسط جبهۀ مقاومت ملی مردم افغانستان که با حمایت جهانی همراه بود، سقوط کرد و آفتاب تازه بر پیکر افغانستان دمید. این آفتاب تازه «دموکراسی» و «نظام جمهوری» نامیده شد. مردم افغانستان از نظم جمهوری و دموکراسی حمایت کردند. در بستر این نظام، رسانهها اقبال حضور یافتند و آزادی بیان و اندیشۀ مردم پاس داشته شد. نقش مردم در تعیین سرنوشتشان تثبیت گردید و مردم برای نخستین بار پای صندوقهای رأی رفتند و زعیم کشورشان را گماشتند. دموکراسی، فرهنگ غالب دولتداری در افغانستان شد و مردم به آزادیهای مدنی و شهروندی دست یافتند. دموکراسی هرچند دارای تعبیرها و تعریفهای متفاوت است، اما از بدو ورود دموکراسی به افغانستان تا کنون، نماد اصلی دموکراسی برای مردم این کشور، انتخابات و آزادیهای نسبی در عرصههای مختلف دیگر بوده و است. طعم اصلی دموکراسی در کام مردم افغانستان، بیشتر با انتخابات چشیده و حس شده است. این وضعیت با همۀ کاستیهایی که داشت و دارد، مورد قبول مردم افغانستان بوده و آن را در مقابل نظام امارت استبدادی طالبان، ترجیح داده اند و در چندین دور انتخابات ریاستجمهوری، پارلمانی و شوراهای ولسوالیها به مراکز رأیدهی رفتند و رأی دادند.
مردم افغانستان انتظار داشتند به مرور زمان، کاستیهای فراروی انتخابات و آزادیهای دموکراتیک در کشور برطرف شود و این دو روند هر روز بیشتر از پیش قوام پیدا کند و پُخته شود؛ اما نتیجهیی که مردم انتظار داشتند از انتخابات و از صندوقهای رأی بگیرند، شوربختانه نگرفتند. بهویژه در دو دور انتخابات سال ۲۰۱۴، انتخابات پالمانی و ریاستجمهوری ششم میزان که پُر از تقلب و تخطی نامزدان انتخابات ریاستجمهوری بود. خاطرۀ تلخ مردم از دموکراسی را میتوان در انتخابات ریاستجمهوری ششم میزان به وضوح مشاهده کرد. با آنکه برای یازده میلیون شهروند واجد شرایط رأیدهی آمادهگی گرفته شده بود، اما تنها دونیم میلیون تن حاضر به شرکت در انتخابات شدند. این آمار در حال تغییر نیز است، زیرا در بخشهایی از کشور صندوقها از سوی متقلبان پُر شده است. این رقم واقعاً وحشتناک است. این آمار نشان میدهد که مردم هر روز نسبت به دموکراسی و انتخابات بیباور و بیاعتماد میشوند. اشتراک کمرنگ مردم در انتخابات نشان از مأیوس شدن مردم نسبت به دموکراسی و انتخابات است. وقتی به رأی شهروند ارزش داده نشود مسلماً به شعارهای توخالی و میانتهی بهنام دموکراسی باور نمیکنند. دموکراسی و اهمیت حق شهروندی باید در عمل ثابت و نشان داده شود.
با اینهمه، واقعیت این است که در شرایط کنونی، سرنوشت دموکراسی و انتخابات در دست کمیسیونهای انتخاباتی است. بسیاری را باور به این است که اگر این بار در کارهای کمیسیونهای انتخابات مداخله صورت گیرد، یا نامزدان در شمارش آرا و نتیجۀ انتخابات نفوذ مخرب کنند، انتخاباتِ ششم میزان، غرق خواهد شد و آخرین انتخابات در افغانستان خواهد بود. باور مردم به دموکراسی و انتخابات در گرو تصمیم عادلانه و شفاف کمیسیونهای انتخابات است. کمیشنران کمیسیونهای انتخابات این بار وظیفۀ خطیری دارند. مردم از کمیشنران پیشین کمیسیونهای انتخابات خاطرات بسیار بد دارند. صداقت و راستکاری کمیشنران کنونی کمیسیونهای انتخابات میتواند اعتماد از دست رفتۀ مردم به دموکراسی و انتخابات را برگردانند. بحران ناشی از بیتوجهی و یا خدای نخواسته معاملهگری کمیشنران کمیسیونهای انتخاباتی، تر و خشک را در این کشور خواهد سوخت که بدون شک آسیب آن به همه یکسان خواهد رسید. انتخابات عادلانه و شفاف، تنها راه و یگانه گزینه و معیار مشروعیت در جهان است.
Comments are closed.