احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۲۳ میزان ۱۳۹۸
روزهایِ کمی به اعلام نتایج ابتداییِ انتخابات ریاستجمهوری ششم میزان باقی مانده است؛ نتایجی که آستانۀ تحملِ جامعه نسبت به تقلب و مهندسی در آن، در پایینترین سطحِ ممکن قرار دارد. از همینرو میتوان گفت نتایجی که در پایانِ این هفته و یا هم هفتۀ آینده اعلام میگردد، بحران یا رستگاری برای افغانستان را در تمامِ عرصهها رقم خواهد زد. آنچه در ادامه میآید، همهگی توضیحی بر این مُدعا خواهد بود.
انتخابات ششم میزان را نباید انتخاباتی فارغ از انتخاباتهایِ گذشته و پندها و عبرتهایِ تلخ یا شیرینش پنداشت. در سه دور انتخابات ریاستجمهوری گذشته، متأسفانه تقلب و مهندسی همزاد و همنشینِ انتخاباتها بودهاند. این تقلب و مهندسی اگر از یکطرف از سوی نامزدِ بر سرِ اقتدار صورت گرفته، از سوی دیگر توسط امریکا و متحدانِ اروپاییِ آن تصدیق شده است. در انتخابات ریاستجمهوری ۱۳۸۳ و آن حضورِ حماسیِ مردم در پای صندوقهای رای ـ حتا در دورافتادهترین نقاط کشور ـ نه جامعۀ جهانی بیطرف بود و نه سازمان مشترک انتخابات. آنها تقلباتِ وسیع و اعتراضهایِ نامزدان مبنی بر دخالت پولیس و نیروهای خارجی به نفعِ آقای کرزی را نادیده گرفتند و بر پیروزی نامزد مورد نظرشان صحه گذاشتند. در انتخابات ۱۳۸۸ نیز کمسیونِ انتخابات زیر سلطۀ حکومت و دستورهای تقلبآمیزِ آن کار کرد و جامعۀ جهانی هم با جریانِ تقلبکار و بر سرِ قدرت، مصلحت و سازش نمود. انتخابات ۱۳۹۳ اما زمانی بود که مردم انتظار رستگاری و نجات از تقلب و جریانهایِ متقلب را داشتند. ولی در این انتخابات نیز حکومتِ متقلب با مهندسی نتایجِ انتخابات و سلطه بر کمیسیونهای انتخاباتی، اولاً توانست مانع پیروزیِ کوبندۀ جریان اصلیِ رقیب در برابر تقلب شود و ثانیاً با کشاندنِ انتخابات به دورِ دوم توانست بهواسطۀ جعل و تزویر، اشرفغنی را به عنوان میراثدارِ خود فردِ پیـروز در انتخابات اعلام کند و جامعۀ جهانی هم در بحران ناشی از آن بهنحوی از انحا جانبِ سلسلۀ تقلب را گرفت.
اما در انتخابات ششم میزان ۱۳۹۸، به چهار دلیل انجامِ موفقانۀ سناریوهایِ گذشته منتفی و مساوی با بحرانِ غیرقابل مدیریت است. در این انتخابات اولاً مشارکت مردم در سطح بسیار پایین و به باورِ شورای نامزدان انتخابات ریاستجمهوری، نزدیک به یک میلیون نفر بوده و این میزان از مشارکت، اوجِ نفرتِ جامعه را نسبت به حوادث انتخاباتیِ گذشته و بیاعتمادی به کمیسیونهای انتخاباتی و جامعۀ جهانی هشدار داده است. ثانیاً مردم با حضور کمرنگشان در پای صندوقهای رای، خواستند زمینههای مهندسیِ نتایج انتخابات را از حکومتِ بهشدت متمایل به تقلب و بقا در قدرت بگیرند. ثالثاً سایر نامزدانِ ریاستجمهوری اینبار منسجم و صاحبِ برنامهاند و جویایِ برگبرگِ آرایِ پاکشان هستند و اجازه نمیدهند حتا یک برگِ آن به سود جریانِ تقلب مصادره شود. رابعاً در نتیجۀ سه دلیل فوقالذکر، اگر نتایجِ اعلامی خلافِ واقعیت و منطق عمومی و به عبارتی به سودِ سلسلۀ تقلب باشد، حتا آنهایی که رای ندادهاند، به خیابانها خواهند آمد و عقدهها و نفرتهایِ انباشتۀشان را نسبت به تقلب به گونۀ سیلآسا تخلیه خواهند کرد؛ بهنحوی که دیگر مجالی برای میانجیگریِ خارجیها باقی نماند!
شنیده میشود که اینبار نیز سلسلۀ تقلب و یا جریانِ متقلب میخواهد با جعلِ آرا، میزان مشارکتِ مردمی در انتخابات را بین یک تا دو میلیون رای بالاتر بسازد و با مهندسی نتایج، در نهایت نامزد مورد نظرِ خود را پیـروز میدان بتراشد. قابل تذکر است که سلسلۀ تقلب، سرهایِ داخلی و خارجی دارد و وقوع چنین اقدامی توسط آنها، اینبار آتشفشانِ خشمِ مردم را به فوران خواهد آورد. جلوگیری از این پیشامد ناگوار، فقط منوط به اعلام نتایج بر اساسِ سطحِ راستینِ مشارکتِ مردم و آرایِ پاکیست که به نفع نامزدهایِ مختلف به صندوقها ریخته شده و در محاسباتِ تمام تیمها نیز درج و منظور است. چنین نتایجی نهتنها سقفِ فروریختۀ اعتمـادِ مردم را ترمیم خواهد کرد، بل زمینۀ درانداختنِ طرحهایِ نو را فراهم خواهد نمود.
Comments are closed.