احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:سروش سامانی - ۱۴ عقرب ۱۳۹۸
بحث اصلاحات و معیاریسازی دستگاه دیپلوماسی جهت پاسخدهی به نیازهای روز افزون دیپلوماسی دوجانبه و یا چندجانبه یکی از مباحث محوری و اساسی میباشد که باید سوای برخوردهای سلیقهیی و سیاسی با نگاه معطوف به موثریت و کارکردگرایی به آن پرداخته شود. شامل شدن در دستگاه سیاست خارجی سایر کشورها یک امر ساده و معمول نیست، در کنار دانش حقوقی و سیاسی، تحت هر نوع شرایط تعهد اخلاقی برای پاسداری منافع ملی کشور میطلبد. شمولیت در دستگاه دیپلوماسی پروسۀ پیچیده و شدیداً رقابتی دارد که افراد به آسانی نمیتوانند وارد آن شوند و استخدامها نیز بر بنیاد نیازهای اداره صورت میگیرد نه فرمایشهای سیاسی.
وزارت امور خارجۀ افغانستان یکی از نهادهای کلیدی حکومت است که با توجه به مقرریهای فوقالعاده سلیقهیی و غیرقانونی، ضرورت آوردن اصلاحات اساسی و موثر در آن احساس میگردد. هر پنج وزیر امور خارجه، ایجاد اصلاحات را به عنوان یک اولویت بزرگ مطرح کردند اما در عمل پای اصلاحات واقعی میلنگید. شاید انگشتشمار وکلا و زورمندانی را سراغ داشت که بستگانشان را که هیچگونه معلوماتی در مورد الفبای دیپلوماسی و روابط بینالملل ندارند، به حیث دیپلومات نگماشته باشند.
سیاست خارجی ادامۀ سیاست داخلی است. تقرریهای غیرمسلکی و سلیقهیی در سفارتها، ناهماهنگی میان مرکز و نمایندگیهای سیاسی، تعینیات غیرمسلکی ارگ در سفارتها و اختلافات میان رهبران حکومت وحدت ملی و نبود یک چشمانداز روشن برای سیاست و حکومت در سطح داخلی، سیاست خارجی کشور را به شدت تضعیف و بیقطبنما کرده است. وزارت امور خارجه از نظر منابع بشری یک نمونۀ روشن بیعدالتی و استعدادستیزی است. گفنه میشود برخی زورمندان و بزرگواران چند تن از بستگان شانرا به آسایشگاه سیاست خارجی فرستاده اند. به قول معروف ناف بسیاریها با پاسپورت سیاسی بریده شده است و تعریف دیپلومات بسیار ساده و آسان است، همینکه پسر فلانی و بهمانی بودی، دیپلومات استی! بسیاریها وزارت خارجه را تختی خیز برای پناهنده شدن و استفاده از امتیازات دیپلوماتیک میدانند نه یک مسولیت بزرگ کشوری. فهرست طولانی از سفرا و دیپلوماتهای پناهنده شده که هیچگونه تعهد اخلاقی به افغانستان ندارند، بارها منتشر گردیده است.
ناکارآمدی دستگاه سیاست خارجی افغانستان به دلیل حضور افراد کمسواد، زورمند، استفادهجو و ناآشنا با تحولات جدید دیپلوماسی بارها از سوی رسانهها و اعضای مجلس نمایندهگان مطرح گردیده و شمولیت افراد فاقد تخصص مورد نیاز سبب بروز اظهارات و رفتارهای غیردیپلوماتیک و تضعیف سلسله مراتب در سطوح مختلف سازمانی گردیده است. گزینش افراد غیرمسلکی، بیتجربه و عمدتاً با سابقۀ انجویی به عنوان سفیر و معاون سفیر در کشورهای مهم که با افغانستان مناسبات استراتژیک و مراجع مهم لابیگری پنداشته میشوند، سبب به حاشیه رفتن پیگیری فعال اهداف سیاست خارجی گردیده، نگرشهای سلیقهیی و مسایل غیرضروری مانند اختلافات قومی مسلط میباشد که بازهم نتیجۀ آن هدر دادن وقت برای انجام وظایف محوله و برخوردهای لفظی و فزیکی میان دیپلوماتها میباشد که چندین نوبت تکرار گردیده است.
افغانستان به دیپلوماتهایی که بتوانند در مذاکرات و محافل دیپلوماتیک درخشش و نقش فعال داشته و نمایندهگی موثری از منافع ملی کشور کنند، نیاز دارد و مسلماً دیپلوماتهای مسلکی و مجرب نیز در دستگاه سیاست خارجی وجود دارد که استفادۀ درست از ظرفیتها و اندوختههای آنها صورت نمیگیرد. اصلاح کدری و ساختاری وزارت امور خارجه و غیرحزبیسازی آن از ضرورتهای جدی برای تطبیق فعال اهداف سیاست خارجی کشور پنداشته میشود. امتحانهای کانکور وردوی و مقرریهای خارجی این وزارت شفافیت لازم را نداشته، تعیینات مطابق به واسطه و خلاف معیارهای قانون کارکنان دیپلوماتیک صورت میگیرد. فهم زبانهای مهم جهانی و ظرافتهای حقوقی و سیاسی آن برای حضور فعال در روندها، مباحث دیپلوماتیک و لابیگری از نیازهای اساسی عصر جدید است. آقای غنی و اطرافیان وی یک روایت دارند و همیشه آن را تکرار میکنند که وزارت خارجه باید اصلاح شود و اصلاح به معنای رعایت توازن قومی و تقرر یک تعداد افراد به ظاهر تحصیل کرده در غرب و بیبرنامه شامل حلقۀ اعتماد وفاداری قدرت بهنام جوانگرایی و تخصصیسازی است.
رهبری کنونی وزارت امور خارجه اصلاً سابقۀ کاری دیپلوماتیک ندارد و دستگاه دیپلوماسی افغانستان در طول تاریخ و حتا در دوران طالبان از نظر رهبری چنین ضعیف و منفعل نبوده و دو سه سفیر طالبان در زمان حکومتشان از نظر فهم و قدرت تحلیل به مراتب از سفیران کنونی متعلق به ارگ بهتر بودند. در نمایندهگیهای سیاسی و قونسلی که سفیر و جنرال قونسل از طرف ارگ مقرر گردیده است، اداره به کلی فلج، بازدهی کاری صفر و محصور در لاک و گرایشهای سلیقهیی و روزمرهگی شخص اول قرار دارد و اکثریت این افراد دارای تابعیت مضاعف بوده، بعد از پایان مأموریت بر نمیگردند یا رسواییهای سیاسی و فساد اداریشان بازتاب گسترده مییابد و به سادهگی اطلاعات حساس یک سفارت را در اختیار یک کشور قرار میدهند.
از نظر سلسله مراتب سازمانی، موضوعات مهم مورد بحث در میزهای دیپلوماتیک دوجانبه و چندجانبه، چانهزنیهای سیاسی، تدوین اسناد سیاسی و حقوقی و ارایه بیانیهها در محافل دیپلوماتیک، از سوی روسا و معاونین و در نمایندهگیهای سیاسی و قونسلی از جانب سفرا و مستشارها به پیش برده میشود و کارمندان رده پایین به جز اجراآت روزمره، نامهنویسی و تعقیب بروکراسی به مسایل کلان و ملاقاتهای دیپلوماتیک نمیپبردازند، بنابراین اخذ امتحان تافل از مامورین پایین رتبه و استثنا قراردان روسا و معاونین دقیقاً سیاست یک بام و دو هوا و فاقد منطق بوده و در صورت عملی شدن آن بازدهی و موثریت لازم ندارد. اصلاحات با چنین روش متناقض و غیرعملی تامین نمیگردد. با بحث اصلاحات نباید برخورد عقدهیی و سلیقهیی صورت گیرد و چنین روش در هیچ جای دنیا کار نداده است. اصلاحات واقعی، معنادار و همهشمول که به کارآمدی بیشتر، خروجی قابل توقع و عرضۀ خدمات به موقع سازمان بینجامد، نیازمند اصلاحات بالا به پایین و معطوف به مسلکیسازی و تخصصیسازی سلسله مراتب سازمانی میباشد. اصلاحات واقعی و منطبقسازی وزارت امور خارجه با نیازها و تحولات جهانی از طریق تطبیق یک بسته ساده و چند مرحلهیی ممکن و عملی میباشد که در آن ظرفیتسازی علمی، مسلکی و فهم زبانهای رایج بینالمللی، تقسیمبندی کارمندان به کریر(Career ) و غیر کریر(Non-Career)، تعیینات بر اساس تجارب کاری حوزهیی، موضوعی و سلسله مراتب اداری، متناسبسازی موجودیت یک نمایندهگی سیاسی و قونسلی با چگونگی سطح روابط و عواید ناشی از آن و در صورت لزوم کاهش سطح روابط دیپلوماتیک برای صرفهجویی اقتصادی میباشد .اصلاحات عملی در وزارت خارجه که موجب صرفهجویی میگردد این است که در شماری از کشورهایی که با افغانستان روابط نزدیک ندارند و تناسب میان هزینه و فایده از نظر سطح همکاری و مناسبات وجود ندارد، افغانستان سفارتش را مسدود و روابط را غیرمقیم اداره کند.
با بحث اصلاحات نهادی نباید به گونۀ عقدهیی، انحصارگرایانه، سلیقهیی و وسیلۀ رشوت سیاسی برخورد صورت گیرد و چنین روش در هیچ جای دنیا کار نداده است چنانچه رییس حکومت وحدت ملی از اصلاحات وشایستگی در مقرریهای وزارت خارجه حرف میزند، اما از جانب دیگر به وزارت خارجه دستور میدهد تا به سیر داودزی، پسر عمر داودزی، رییس ستاد انتخاباتی تیم دولتساز یک بست در تشکیل تزئید و به حیث مستشار در سفارت افغانستان در امارات متحده عربی بگمارند. جلسات پیهم در ارگ بهخاطر تسریع روند اصلاحات در وزارت خارجه با استعفای آقای ربانی و تاکید بر برکناری و کاهش تشکیل این وزارت به عنوان طرح فوری در حالی که فساد در ارگ و وزارت مالیه و در ادارات مربوط به نازدانههای غنی بیداد میکند و مسولان گمرکها در بدل پول مقرر میشوند، نشاندهندۀ برخورد تکروانه و سلیقهیی نسبت به اصلاحات است. اصلاحات واقعی و معنادار که به موثریت بیشتر و بازدهی قابل توقع و عرضه خدمات به موقع سازمان منجر گردد، مستلزم اصلاحات بالا به پایین و معطوف به مسلکیسازی و تخصصیسازی در سلسله مراتب سازمانی است.
Comments are closed.