احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۱۸ عقرب ۱۳۹۸
دیوار برلین، قسمت شرقی برلین را از بخش غربی آن جدا میساخت و نیز نماد جنگ سرد بود، اما این دیوار در ۱۰ نوامبر سال ۱۹۸۹ فرو ریخت. فرو ریختن دیوار برلین یکی از مهمترین حوادث تاریخی آلمان و جهان در عصر معاصر به شمار میآید. از سال ۱۹۶۱ تا ۱۹۸۹ دیوار برلین نه تنها یک شهر، بلکه جهان را به دو بخش تقسیم کرده بود.
امروز جشن ۳۰ ساله شدن فروریزی این دیوار است. آلمانیها به این مناسبت یک هفته جشن برگزار میکنند. روزنامۀ ماندگار برای مرور این ایستگاه تاریخی ده واقعیت از ایجاد تا فروریزی این دیوار را گزینش کرده است.
واقعیت ۱
کار ساخت دیوار برلین در روز ۱۳ اگست ۱۹۶۱ آغاز شد و هدف از آن، جداسازی سه منطقۀ تحت کنترل فرانسه، بریتانیا و امریکا از منطقهیی بود که تحت حکم فرمایی اتحادیه شوروی بود. پس از جنگ جهانی دوم، آلمان به چهار منطقه تجزیه شد که هر یک از آنها توسط یکی از چهار قدرت متحدین که نازیها را شکست داده بودند، اشغال شده بود. نواحی تحت کنترل فرانسه، بریتانیای کبیر و امریکا، «آلمان غربی» یا جمهوری فدرال آلمان (Bundesrepublik Deutschland) نام گرفتند. منطقۀ تحت کنترل شوروی نیز «آلمان شرقی» یا جمهوری دموکراتیک آلمان (Deutsche Demokratische Republik) نامیده شد. برلین، پایتخت آلمان در آلمان شرقی بود که در دست شوروی قرار داشت؛ اما این شهر ناحیه اجرایی نیروهای متحدین بود، خودش نیز به چهار ناحیه تجزیه شد. بدین ترتیب فرانسه، بریتانیای کبیر و امریکا کنترل برلین غربی را در دست گرفتند، در حالی که اتحادیه شوروی قسمت شرقی آن را در دست گرفت. در طی سالهای زیادی از نیمه دوم قرن بیستم، روابط میان امریکا و اتحادیه شوروی به تیرهگی گرایید و دیوار برلین نیز سمبل این دشمنی بود و پرده آهنین نامیده میشد.
واقعیت ۲
دیوار برلین برای پیشگیری از ورود اهالی آلمان شرقی به آلمان غربی ساخته شده بود. اما این دیوار برای ساکنین آلمان غربی که میخواستند به ناحیه شرقی بروند، مانع چندان بزرگی نبود؛ چون در واقع تنها لازم بود آنها از چند هفته پیش، اجازه دریافت کنند. صدور این اجازه نامه با ضدیت چندانی از سوی قدرتهای غربی مواجه نمیشد؛ چرا که در زمان ساخت دیوار نیز وعده داده شده بود که اتحادیه شوروی برلین غربی را غصب نخواهد کرد.
واقعیت ۳
آمار رسمی نشان میدهد که دست کم ۱۳۶ نفر که در تلاش بودند از این مرز عبور کنند، جانشان را از دست دادند. افرادی که تلاش میکردند از قسمت شرقی به بخش غربی بروند، خاین نامیده میشدند و اگر هر گونه تلاشی برای عبور از خود نشان می دادند، نگهبانان میبایست آنها را هدف شلیک خود قرار دهند؛ البته این شلیک نباید منجر به مرگ آنها میشد.
واقعیت ۴
قسمت غربی دیوار برلین با نقاشی دیواری پوشیده شده بود؛ اما بخش شرقی آن عاری از هرگونه نقاشی بود.
واقعیت ۵
دیوار برلین فقط وسیلۀ جار و جنجال تبلیغاتی اتحادیه شوروی و آلمان شرقی بود و نشاندهندۀ ظلم کمونیستها بود؛ چرا که آنها تردد مردم را کنترل میکردند و به افرادی که آنان را خائن میپنداشتند، تیر شلیک میکردند.
واقعیت ۶
اگر اهالی برلین غربی همراه خود آشغال داشتند، آن را به سوی دیگر دیوار پرت میکردند.
واقعیت ۷
دیوید هاسلهوف، آهنگ معروف خود با نام «در جست وجوی آزادی» را در حالی که در سال ۱۹۸۹ روی دیوار برلین ایستاده بود، اجرا کرد.
واقعیت ۸
برخلاف آنکه این دیوار شرق و غرب را از هم مجزا میکرد، اما چند نقطۀ ایست بازرسی وجود داشتند که میشد از آنها عبور کرد و به سمت دیگر دیوار تردد نمود. مشهورترین این نقاط، ایست بازرسی چارلی (Charlie) بود. این ایست بازرسی، منطقه تحت کنترل امریکا در برلین غربی را از منطقه تحت کنترل اتحادیه شوروی در برلین شرقی جدا میساخت. دکه حراست ایست بازرسی چارلی در اکتبر ۱۹۹۰ برداشته شد و اکنون در موزه متحدین در شهر برلین قرار دارد. آخرین بقایای ایست بازرسی چارلی که یک برج مراقبت آلمان شرقی بود نیز در سال ۲۰۰۰ نابود شد.
واقعیت ۹
اگرچه از تاریخ ۱۰ نوامبر ۱۹۸۹ به عنوان تاریخ فروریزی دیوار برلین یاد میشود، اما نابودی رسمی آن در ۱۳ جنوری ۱۹۹۰ انجام شد. در فاصلۀ نهم نوامبر تا سیزدهم جون، کنترلهای مرزی هنوز پابرجا بودند؛ اگرچه سختگیری قبل را نداشتند. آلمانیها بخشهایی از این دیوار را کندند و به عنوان یادگاری نگه داشتند و امروزه حتا روی سایت eBay به فروش میرسانند! افرادی که این کار را کردند، «دارکوب دیوار» یا Mauerspechte نامیده شدند. بخشهایی از این دیوار نیز تنها برای ایجاد راه عبور کنده شد. تا اول جولای ۱۹۹۰، تمام کنترلهای مرزی برداشته شدند و در روز سوم اکتبر ۱۹۹۰، آلمان دوباره به عنوان یک کشور واحد به رسمیت شناخته شد.
واقعیت ۱۰
درست است که دیوار برلین یک مانع فیزیکی روی زمین بود؛ اما در زیر زمین چه میگذشت؟ برلین نیز همچون شهرهای عمده دارای یک سامانه متروی زیرزمینی بود. پس از ساختن دیوار برلین، معمولاً قطارها تنها در بخشهای مربوط به خود میتوانستند تردد داشته باشند. برخی از قطارها یا صرفاً در بخش غربی یا تنها در بخش شرقی عبور و مرور میکردند. قطارهایی که پیشتر از مرز عبور میکردند، اکنون نمیتوانستند فراتر از مرز بروند و میبایست از مرز دور بزنند و به داخل شهر باز گردند. اما سه خط قطار مجزا بودند و تنها توسط اهالی برلین غربی مورد استفاده قرار میگرفتند و میتوانستند تا حدی وارد برلین شرقی نیز بشوند. آنها از چندین ایستگاه عبور میکردند که با نام «ایستگاههای روح» یا Geisterbahnhöfe معروف بودند. این ایستگاهها از نور چندانی برخوردار نبودند و نیروهای امنیتی زیادی نیز در آنها مستقر بودند. البته این به جز موارد استثنایی بود: ایستگاه Friedrichstasse Station در برلین شرقی واقع بود؛ اما به عنوان یک ایستگاه برای عوض کردن خط برای مسافرانی که میخواستند به دیگر مناطق در برلین غربی بروند، مورد استفاده قرار میگرفت. مسافران همچنین در صورت داشتن مجوز، میتوانستند در این ایستگاه وارد برلین شرقی شوند. ایستگاه نیز، Bornholmer Strasse ایستگاهی بود که هم قطارهای برلین غربی و هم قطارهای برلین شرقی از آن عبور میکردند؛ اما نه در یک خط. در واقع قطارهای هیچ یک از دوطرف در این ایستگاه توقف نداشتند و دو خطی که از آن عبور میکردند توسط یک فنس بلند از یکدیگر جدا میشدند. ایستگاه Wallankstrasse نیز دیگر در سمت راست مرز واقع بود. در این ایستگاه خروجیهایی وجود داشت که برخی از آنها منتهی به برلین غربی میشدند و برخی به برلین شرقی. خروجیهای منتهی به برلین غربی باز بودند و مردم میتوانستند آزادانه از آنها عبور کنند. اما خروجیهای منتهی به خیابانهای برلین شرقی بسته بودند. پس از فروریزی دیوار برلین و بازگشایی «ایستگاههای روح»، نخستین افرادی که از آنها استفاده کردند متوجه شدند آنها درست مثل مانند سال ۱۹۶۱ دست نخورده باقی مانده بودند؛ با همان تابلوها و آگهیهای روی دیوارها!
Comments are closed.