احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:ولادیسلاو تاتارکویچ/ برگردان و تلخیص: سیدجواد فندرسکی - ۱۹ عقرب ۱۳۹۸
شاعران دوران باستان ضمنِ نوشتن شعر درباره موضوعات متعدد، اگرچه به صورتِ کلی به هنر نمیپرداختند، اما به شعر اشاره میکردند. ما در آثار حماسهسرایان دورانِ باستان نظیر هومر و هزیود و در آثار غزل و نوحهسرایان نظیر آرخیلوخوس، سولون، آناکریون، پیندار و سفو اظهاراتی را درباره شعر مییابیم.
آنها پرسشهای سادهیی را مطرح میکردند. با این همه، این پرسشها برای اندیشه زیباییشناختی آینده تعیینکننده بود. پرسشهایی نظیر پرسشهای زیر بیش از همه مطرح میشدند:
خاستگاه شعر چیست؟ منظور از آن چیست؟ چهگونه بر انسان تأثیر میگذارد؟ موضوع اصلی آن چیست؟ چه ارزشی دارد؟ و سرانجام آیا آنچه میگوید، حقیقت دارد؟
مسایل و پرسشهای هومر
شاید سادهترین و مشخصترین راهحلهای دوره باستان توسط هومر ارایه شده است:
۱) او به این پرسش که خاستگاهِ شعر کجاست، به سادهگی پاسخ میدهد که شعر از الاهگان هنر یا به عبارت کلیتر از خدایان ناشی میشود. آوازخوان ادیسه میگوید: «خداوند در قلبم تمام سبکهای گوناگون شعر را نهاده است.» همچنین میافزاید: «کسی غیر از خودم مرا نیاموخته است.»
۲) منظور از شعر چیست؟ اینجا نیز هومر پاسخی ساده و روشن میدهد. منظور از آن شادمانی و خوشحالی است. «خداوند سرودها را به او داده است تا موجب شادی انسانها شود.»
هومر لذتی را که توسط شعر فراهم میآید تمجید میکند، اما نه به عنوان چیزی متمایز یا والاتر از لذتی که با غذا خوردن و نوشیدن کسب میشود. در فهرستی که او به عنوان لذتبخشترین و ارزشمندترین چیزها ارایه میکند؛ از جشنها، غذا و خوراک، رقصها، موسیقی، لباسها، حمام گرم، استراحت، بسترخواب و تختخواب اسم میبرد. او موضوع اصلی و مناسبِ شعر را تزیین جشنها و تزیین غذا میدانست و بدون شک این یک دیدگاه پُرطرفدار و عامهپسند بود: «چیزی جذابتر از این نیست که… شرکت کنندهگان در مهمانیها و جشنها به ردیف در تالار مینشینند و به آوازهخوانان و شاعران گوش میدهند… به نظر من، این زیباترین چیز در جهان است.»
۳) شعر بر انسان ها چه تأثیری دارد؟ به عقیده هومر، شعر نه تنها شادمانی بلکه افسون و جذابیت را نیز رواج میدهد. او هنگامی که سروده سیرن (Siren) را شرح میکند، از جاذبه و افسون شعر سخن میگوید. بر این اساس، ایده افسونکنندهگی و جذبه را ناشی از شعری میداند که بعدها در زیباییشناسی یونانی نقشی کاملاً چشمگیر مییابد.
۴) موضوع شعر چیست؟ پاسخ هومر این بود که موضوع شعر بایستی اعمال و افعال برجسته و مشهور باشد. به یقین، در این رابطه او به اشعار حماسی میاندیشید.
۵) ارزش شعر به چیست؟ ارزش شعر را باید در این حقیقت جست که هم صدای خدایانی است که از طریق شعر سخن میگویند و هم از طریق آن برای انسان شادمانی فراهم میآید و یاد اعمال و کردارهای دوران باستان پاس داشته میشود.
ویژهگی کلی اندیشههای هومر درباره شعر این است که در آن نشانهیی از حضور یک درک هنری خودسامان و مستقل وجود ندارد. شعر را خدایان پدید میآورند و منظور از آن با منظور از خوردن شراب و موضوع آن با موضوع تاریخ، هیچ تفاوتی ندارد و ارزشش به ارزش صداهای الوهی، شراب و تاریخ شبیه است.
با این وصف، هومر ارزش زیادی را به این هدیه الهی و شاعر نقال که «در صدا شبیه خدایان است» قایل بود. هومر، شاعر نقال و آوازخوان را در کنار افرادی نظیر غیبگویان، پزشکان و صنعتگران که «برای کشور مفید اند» قرار میدهد. شاعر آوازخوان «در همهجا مورد استقبال قرار میگیرد». بدیهی است مهارتی که خدایان به شاعران بخشیده اند، امری فرابشری است. حتا اگر شاعر «ده زبان… و ده دهان و صدایی ظریف و شکننده و قلبی برنزی داشته باشد» نمیتواند بدون یاری الاهگان هنر آنچه را که در واقع انجام میدهد، انجام دهد؛ زیرا شاعری مستلزم دانش است، در حالی که انسان عادی «تنها چوها و شایعه را میشنود، امّا همه چیز را نمیفهمد».
به هر حال، این هنوز بزرگترین مدح و ستایش هومر درباره شعر نیست. در ایلیاد هلن میگوید که بر اثر این سرودها، قهرمانان جنگ تروا در زمره «مردانی خواهند بود که در جهان پس از مرگ» زندهگی میکنند. به همین منوال، در ادیسه میخوانیم که اگر وفاداری پنه لوپ (Penelope) در یادها مانده و مشهور است، به خاطر سرودهها و ترانههاست. به عبارت دیگر، شعر از زندهگی ماندگارتر است. برای این که شعری ماندگار شود، میارزد که انسان بدترین سرنوشتها را تحمل کند. خدایان رنجها و محنت ها را فرستاده اند «که ممکن است به شکل سرودهیی در گوشها باشد، حتا در گوش کسانی که بعدها میآیند.» این شاید جدیترین و قابل ملاحظهترین گفته هومر درباره هنر است.
۶ـ آیا شعر گویای حقیقت است یا آن را ایجاد میکند؟ هومر بر این باور بود که هنر حقیقت را بیان میکند. او به خاطر این صدقگویی است که به شعر ارج مینهد و شاعر و آوازخوانی را که درباره رویدادها و حوادث گذشته چنان میخواند و میسراید که انگار خودش در آن زمان حضور داشته است، تمجید و تحسین میکند. او در مجسمهسازی نیز این صدقگویی را ارج مینهد و اعجاز باشکوهی از هنر را در سپری طلایی که به خاطر کندهکاریهایش شبیه زمین شخم زده است، مشاهده میکند. اما هومر همچنین میدانست که هنر مستلزم آزادی است. زمانی که پنه لوپ از شاعر یا آوازخوان میخواهد به روشی معمول و پذیرفته شده شعری سروده یا آوازی بخواند، پسرش از او میخواهد که اجازه دهد شاعر یا آوازخوان به گونهیی بخواند که روحش به حرکت درآید.
اینها مسایل شعری عمدهیی است که هومر مطرح کرده است. به مسایل دیگر بهطور گذرا پرداخته شده، اما طرح این مسایل نیز گاهی به گونهیی چشمگیر و بارز است. برای مثال، نقش بداعت و غرابت به عنوان ابزاری در جهت حصول تأثیر شاعرانه. در ادیسه میخوانیم که از میان تمام سرودهها «انسانها اغلب به سرودههایی ارزش قایل اند که در گوششان بدیعتر باشد.»
منبع:
۲۰۰۵ Thoemmes Press ، History of Aesthetics، Wladyslaw Tatarkiewicz
پینوشتها
۱. K. Svoboda. «La coception de la poesie chez les plus poetes grecs», Charisteria Sinko (۱۹۵۱). W. Kranz, «Das Verhaltnis des Schopfers zu Seinem Werk in der althellenischen literature», New Jahrbücher Für das Klassidche Altertum, XVII (۱۹۲۴). G. Lanata, «II problema della tecnica poetica in Omero», Antiquitas, IX, ۱-۴ (۱۹۵۴)». La poetica dei lirici greci arcaici», Miscellanea Paoli (۱۹۵۵).
۲. غذا و خوراک در متنِ آلمانی آمده است.
۳ـ تختخواب و بستر خواب در متن آلمانی آمده است.
Comments are closed.