احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکرده‌اند.





رمزگشایی از مذاکرات و گفت‌وگوهای صلح میان امریکا و طالبان

گزارشگر:مرسلین ارسلا - ۲۵ عقرب ۱۳۹۸

بخش چهارم و پایانی/

مذاکرات صلح افغانستان در گرو امنیت ملی امریکا
هزینه کردن بیش از یک تریلیون دالر در پروژه‌های انکشافی، ۸۳ میلیارد دالر در بخش تشکیل، تقویت و حمایت از نیروهای افغانستان و قربانی کردن ۲،۵۰۰ سرباز امریکایی در جنگ افغانستان از بهر آن بود، تا ایالات متحده یقینی سازد که بار دیگر تهدید و حملۀ تروریستی از خاک این mandegarکشور در برابر امنیت و منافع امریکا در جهان طرح و عملی نمی‌شود. از سال ۲۰۰۵ میلادی به این‌سو هر سال پنتاگن ۴۵ میلیارد دالر را صرف جنگ افغانستان می‌نماید و استدلال و پاسخ رهبران نظامی و جنرالان امریکایی به مالیه دهنده‌گان کشورشان نیز این بوده است که هزینۀ این مقدار هنگفت پول توانسته امنیت امریکا را تأمین کند و تهدیدی را که از آدرس القاعده به امنیت و منافع امریکا متوجه بود، دفع نماید. هرچند دونالد ترمپ به این باور است که اگر نظامیان امریکایی به افغانستان فرستاده نمی‌شدند، جنگ با تروریسم باید در داخل مرزهای امریکا دنبال می‌شد، اما هزینۀ مالی این جنگ برای وی قابل قبول نیست و خواهان خروج و یا حداقل کاهش شمار نظامیان امریکایی در افغانستان است.
تمکین ایالات متحده به خواست طالبان برای مذاکرات رو در رو با واشنگتن نشان‌دهندۀ این واقعیت است که ایالات متحده به دنبال برد نه، بلکه به دنبال آن است تا مانع بازنده شدن اردوی امریکا در این جنگ شود. آنچه مانع بازنده شدن اردوی امریکا در جنگ افغانستان می‌شود، عبارت از موفقیت در مأموریتی است که اردوی امریکا در سال ۲۰۰۱ میلادی برای انجام آن به افغانستان فرستاده شد و آن مأموریت نابودی هستۀ القاعده در افغانستان و دریافت این تضمین و اطمینان است که این کشور بار دیگر مکان امن برای تروریستان نخواهد بود و امنیت و منافع ملی امریکا نیز از آدرس افغانستان مورد تهدید و حمله قرار نمی‌گیرد. در حالی که نماینده‌گان طالبان در مذاکره با هیأت مذاکره‌ کننده امریکا به رهبری زلمی خلیل‌زاد فراتر از بحث و توافق روی خروج نظامیان امریکایی از افغانستان بالای برخی مسایل دیگر نیز گفت‌وگو کردند، اما تلاش هیأت مذاکره کنندۀ امریکا در مذاکره با طالبان این بوده تا تحریک طالبان تضمین کند که روابط‌شان با تمامی گروه‌های تروریستی را قطع می‌کنند، بیش از این متحد و همکار شبکۀ تروریستی القاعده نخواهند بود و اجازه نخواهند داد که به‌شمول شبکۀ تروریستی القاعده، تمامی گروه‌ها و جریان‌های تروریستی امنیت ملی امریکا را از آدرس و جغرافیایی افغانستان تهدید کنند و تهدید تروریستی از آدرس افغانستان به منافع ملی امریکا در منطقه و جهان متوجه نخواهد بود.
تعهد طالبان نسبت به شبکه القاعده مسوول حملات ۱۱ سپتمبر بر مرکز تجارت جهانی و وزارت دفاع امریکا، به‌ویژه انکار امارت اسلامی طالبان از سپردن اسامه بن‌لادن رهبر شبکۀ القاعده در سال ۲۰۰۱ میلادی به ایالات متحده منجر شد تا امریکا به افغانستان حمله نماید و رژیم طالبان را که قریب به ۹۰ درصد خاک افغانستان را در کنترل داشت، سقوط دهد. طالبان عواقب عدم قطع روابط‌شان با شبکۀ القاعده را خوب می‌دانستند، اما نقاط مشترک ایدیولوژیک و دیدگاه هم‌سان آنان در قبال ایالات متحده و جهان غرب این گروه را واداشت تا دوام روابط و حمایت از شبکۀ القاعده را بر حفظ و دوام امارت اسلامی‌شان ترجیح دهند که در نهایت، منجر به سقوط این امارت گردید. حال با گذشت ۱۸ سال از جنگ ایالات متحده امریکا در برابر طالبان مسلح که با حمایت مستقیم مالی، نظامی و آموزشی شبکۀ القاعده ادامه یافت و آنچه قوماندانان طالبان در میدان جنگ آن را پیروزی در برابر امریکا از بهر تمکین واشنگتن به مذاکرات مستقیم صلح با این گروه عنوان می‌کند، قطع رابطۀ طالبان با این شبکه خیلی عملی نمی‌نماید. این واقعیت قابل درک است که با پشت سر گذاشتن نزدیک به دو دهه جنگ مستقیم باهم، عمل کردن به تعهدات دوجانبه از سوی امریکا و طالبان بعید می‌نماید. تعداد زیاد از دیپلوماتان پیشین امریکایی و محققین در مراکز تحقیقاتی امریکا مذاکرات جاری صلح میان ایالات متحده و طالبان مسلح را تکرار سناریوی ویتنام (Vietnamesession) عنوان می‌کنند و جریان قطر را به کنفرانس پاریس و طالبان مسلح را نیز به تکرار عملکرد نیروهای ویتنام شمالی شباهت می‌دهند که منجر به شکست تعهدات کنفرانس پاریس و قرارداد صلح میسوری امریکا شد.
نتیجه‌گیری
همه طرف‌های جنگ، به شمول دولت افغانستان، شهروندان افغانستان، ایالات متحدۀ امریکا، سازمان ناتو و طالبان مسلح به این نتیجه رسیده‌اند که جنگ افغانستان راه‌حل نظامی ندارد و حداقل ایالات متحدۀ امریکا و طالبان به عنوان طرف‌های اصلی این جنگ اذعان کرده‌اند که جنگ جاری به بن‌بست رسیده و هیچ یک از آنان نمی‌توانند پیروز میدان جنگ شوند. این بن‌بست سبب شده تا منطق مذاکره برای صلح تقویت شود و هر دو طرف جنگ اهداف‌شان را با صحبت روی میز مذاکره بیان کنند و با طرح خواسته‌ها و اهداف‌شان به عنوان بخشی از معاهده صلح، تعهد حقوقی را برای انجام مسوولیت‌های‌شان به میان بیاورند. ایالات متحده امریکا حد و مرز روابط میان طالبان و القاعده را بهتر می‌داند. خواست عمدۀ ایالات متحده از طالبان نیز این است که روابط‌شان با شبکۀ القاعده را قطع کنند و تضمین کنند که در صورت امضای توافق صلح، امریکا و متحدان آن بار دیگر از خاک افغانستان تهدید نمی‌شوند و مورد حمله قرار نمی‌گیرند. در مقابل طالبان خواستار خروج کامل نظامیان خارجی از افغانستان اند. در حالی که امریکا خروج کامل و زودهنگام نظامیانش را از افغانستان وابسته به شرایط می‌داند، اما در مقابل آن خواستار قطع آنی روابط طالبان با القاعده اند.
مطالعۀ حاضر به این نتیجه منتج شده که اهداف امریکایی‌ها از سال ۲۰۰۱ میلادی تا حال هیچ تغییر نکرده و بدون کم‌وکاست هدف امریکا از حضور نظامی در افغانستان تأمین و تضمین امنیت و منافع ملی امریکا است. از همین رو، تن به مذاکره رو در رو با طالبان داد و بدون اولویت دادن و در نظر گرفتن نقش دولت افغانستان، ایالات متحده نخست از همه خواسته‌های خود را با طالبان در میان گذاشت. طالبان از اوایل آغاز مذاکرات رو در رو با نماینده‌گان ایالات متحده تعهد و تضمین کرده‌اند که اجازه نمی‌دهند تا با استفاده از خاک افغانستان حملۀ تروریستی بر ضد امنیت و منافع امریکا در جهان طرح و اجرا گردد. ایالات متحده از بهر ادغام طالبان در دولت و نظام افغانستان، مذاکرات رو در رو میان طالبان و حکومت افغانستان را نیز بخشی از اجندای مذاکرات صلح عنوان کرده و در تلاش دریافت توافق طالبان نیز است تا از این طریق طالبان جزء نظام و قوه مجریه افغانستان شوند و تعهد برای تضمین عدم تهدید امریکا از خاک افغانستان را در عمل ثابت سازند، اما این که طالبان با چه تضمین اجرایی به این تعهد عمل خواهند کرد، پاسخ آن را گذشت زمان خواهد داد.
مذاکرات رو در روی صلح نماینده‌گان ایالات متحده با طالبان در کنار جسارت این گروه در تحمیل خواسته‌های‌شان بالای امریکا، آزادی سفر نماینده‌گان طالبان به کشورهای مختلف منطقه و گفتمان سیاسی آنان با دیپلوماتان امریکایی سبب گردید تا تحریک طالبان از اعتبار و اعتماد سیاسی نیز برخوردار شود. اما آنچه در این میان مایه نگرانی شهروندان افغانستان شده، معافیت طالبان از عدالت است. زیرا بیرون کردن نام‌های سران و جنگجویان این گروه از فهرست سیاه سازمان ملل و وزارت خارجه و عدلیه ایالات متحده نیز جزء توافقاتی است که بر آن بحث صورت گرفته است. بنابراین، نتیجۀ کُلی تحقیق آتی در رابطه به رمزگشایی مذاکرات و گفت‌وگوهای صلح امریکا با طالبان چنین است: هدف از حضور و نبرد ۱۸ سالۀ نظامیان امریکایی در افغانستان امنیت ایالات متحده امریکا بوده و صلح افغانستان نیز که مذاکرات روی آن جریان دارد، در گرو امنیت ملی و منافع ملی امریکا قرار دارد که با تضمین آن جنگ نزدیک به دو دهه در افغانستان پایان خواهد یافت و صلح در افغانستان تأمین خواهد شد، اما آنچه تضمین نشده این است، صلحی که در نتیجه این مذاکرات و توافقات به دست می‌آید، سبب صلح مثبت خواهد شد و یا صلح منفی را برای افغانستان به بار خواهد آورد؟

فهرست منابع و ماخذ
الف: منابع فارسی
۱. ابراهیمی، یعقوب (۱۳۹۷)، «الگوهای حل منازعه در افغانستان: سناریوی پایان بخشیدن به منازه از طریق مذاکره»، کابل: انستتیوت مطالعات استراتژیک افغانستان، ص ۵۷.
۲. حسرت، حسین (۱۳۹۴)، «آموزش مطالعات صلح و حل منازعه»، کابل: مرکز صلح – موسسه تحصیلات عالی گوهرشاد، ص۲۰.
۳. سایت Euronews، ۱۱/۰۷/۲۰۱۸، قابل دسترس در: https://fa.euronews.com/2018/07/11/us-officials-expect-review-afghanistan-war-strategy
۴. جوادی، محمد امین (۱۳۹۷)، «تیوری چهار ضلعی صلح؛ چگونه می‌توان با طالبان به صلح رسید؟» کابل: هشت صبح،‌ https://8am.af/how- can-peace-quadrilateral-theory-come-with-peace/?fbclid=IwAR1bcL5jaXchLDmTWFSP__5gTrFynNA6uaIpO2x3MOEfmt80hWqeqM-rrQg
۵. روشنگر، خلیل (۱۳۹۷)، «مدل امریکایی صلح در افغانستان»، کابل: هشت صبح، قابل دسترس در: https://8am.af/american-peace-model-in-afghanistan/
۶. بی بی سی فارسی (۲۰۰۹)، قابل دسترس در: http://www.bbc.com/persian/afghanistan/2010/09/100928_k02-afg-peace-council-members
۷. صدر، عمر (۱۳۹۷)، «حل سیاسی منازعه ای افغانستان: الگوهای مختلف»، کابل: انستیتوت مطالعات استرتژیک افغانستان، ص ۸۸.
۸. میران، هادی (۲۰۱۹)، «خروج نیروهای ایالات متحده یا پایان دموکراسی در افغانستان؟»، بی بی سی فارسی: قابل دسترس در: http://www.bbc.com/persian/blog-viewpoints-47254909

ب: منابع نگلیسی
۱٫ Caroline, Caywood (2019), “America’s New Plan for Afghanistan”, Washington: available at: https://nationalinterest.org/feature/americas-new-plan-afghanistan-46287
۲٫ Lara, Seligman & Robbie, Gramer (2018), “In Afghanistan, a 17-year Stalemate”, Foreign Policy: Available at: https://foreignpolicy.com/2018/11/20/in-afghanistan-a-17-year-stalemate-us-war-pentagon/
۳٫ O, Ramsbotham (2011), “Contemporary Conflict Resolution”, Cambridge: Polity.
۴٫ Steve, Coll (2018), Directorate S, New York: Penguin Press, p 158.
۵٫ Barnett, Rubin (2018), “An open letter to the Taliban”, NewYork: available at: https://www.newyorker.com/news/news-desk/an-open-letter-to-the-taliban
۶٫ Tom O’Connor (2018), “U.S has spent six trillion dollar on wars”, Washington: available at https://www.newsweek.com/us-spent-six-trillion-wars-killed-half-million-1215588?fbclid=IwAR3QVy-TSQhue8pQbkrXTRyrjW7PHl1iIevIq7siB2fUr4-swKU8CEWmk_0
۷٫ Michael, Morell & Mike Vickers (2019),

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.